کتاب فرعون ها هم می میرند

معرفی کتاب فرعون ها هم می میرند

کتاب فوق اطلاعات بسیار جالبی در مورد کشف دوباره ی مصر باستان به دست سربازان ناپلئون بناپارت، نحوه ی زندگی مردم در زمان مصر باستان و فراعنه ای چون خئوپس ملقب به خدای خوب، حتشپسوت اولین ملکه ای که در مقام فرعون بر تخت نشست و بسیاری موارد دیگر را در اختیار مخاطب قرار می دهد. ناپلئون بناپارت علاقه ی بسیاری به فرهنگ و تمدن مصر داشت. با توجه به اینکه مورخان در آن زمان تقریبا هیچ چیز درباره ی مردمی که هزاران سال پیش زندگی می کردند، نمی دانستند؛ از این رو، ناپلئون علاوه بر این که ارتش بزرگی برای حمله به سرزمین نیل فرستاد بیش از 150 دانشمند، هنرمند و پژوهشگر را هم ترغیب کرد که به مصر بروند.

بعد از این موضوع کاوشگران و محققان بسیاری درصدد تحقیق روی کتیبه های به دست آمده از حفاری ها برآمدند. سال ها بعد هرودوت، مورخ یونانی همراه با گروهی از کاهنان مصری به دیدن هرم بزرگ جیزه که یکی از عجایب هفتگانه به شمار می آید رفت؛ در جنوب این هرم، اهرام بسیار دیگری وجود داشت که هر کدام آرامگاه  یک فرعون یا ملکه بودند. هرم جیزه آرامگاه فرعون خئوپس می باشد که 2000 سال پیش بر مصر حکومت می کرده؛ هرودوت بعد از تحقیقاتش متوجه شد که درون این هرم راه های مخفی بسیاری وجود دارد و اطراف تابوت را جواهرات و اشیای قیمتی بسیاری که متعلق به فراعنه بودند فراگرفته است. البته بعد از مطالعه ی این کتاب متوجه می شویم که همه ی اهرام دارای معماری بسیار خاص و پیچیده ای هستند که سبب شگفتی همگان تا به امروزه شده است.

مجموعه ی گردونه ی تاریخ گوشه هایی از واقعیت های تاریخی، اعمال و رفتار انسان هایی را به تصویر می کشد که خوب یا بد، مستقیم یا غیرمستقیم بر سرنوشت انسان ها تاثیر گذاشته اند و تحولاتی را در سزمین ها و جوامع گوناگون به وجود آورده اند. هدف این مجموعه بیان چگونگی وقایع و توصیف چهره های تاریخی به زبان ساده و در حد فهم نوجوانان و جوانان است که علاوه بر سرگرمی بسیار تفکربرانگیز نیز هستند.

کتاب فرعون ها هم می میرند از مجموعه ی گردونه تاریخ نوشته ی الیزابت پین و ترجمه ی حسن پستا در نشر علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.

فهرست

• کشف دوباره ی مصر باستان
• مصریان نخستین و نیمه خدایان مرده
• فرعون خئوپس: «خدای خوب»
• «من آشفتگی یک سرزمین را به تو نشان می دهم...»
• ملکه حتشپسوت، اعلیحضرت مونث
• فرعون تحوطمس سوم، مات کننده ی آسیایی ها
• فرعون آخناتون، جنایتکار اخناتون
• فرعون رامسس دوم، آغاز پایان

برشی از متن کتاب فرعون ها هم می میرند 

مدتی بعد باستان شناسان پدیده ی حیرت انگیز دیگری یافتند: ورودی پنهانی یک راه مخفی در جلو پایین ترین ایوان معبد! این راه از زیر زمین به آرامگاه منتهی می شد که درست در زیر محراب داخلی معبد حتشپسوت قرار داشت. در این جا هم همه چیز بی رحمانه نابود شده بود. باستان شناسان از روی کتیبه های متعدد و آسیب دیده ی روی دیوارها دریافتند که آرامگاه به اسم مردی سنموت، سر معمار ملکه تعلق داشته است. وقتی باستان شناسان ماجراهای زندگی حتشپسوت را به هم پیوند دادند، پی بردند که چرا چنین حمله ی خشونت آمیزی صورت گرفته است. این یکی از مهیج ترین داستان های مصر باستان محسوب می شود. زیرا به واقع سرگذشت زن زیبایی است که تخت سلطنت مصر را از دست پسر بچه ای ربود و بیست و یک سال با آرامشی آمیخته با دلهره سلطنت کرد تا آن که پسر بچه به بلوغ رسید و به دنیای نردان پیوست، و تصور می رود که همو معبد را ویران کرده باشد.

باستان شناسان داستان حتشپسوت را کینه توزی خاندان تحوطمس ها نامیده اند. زیرا داستان با بعضی روابط پیچیده ی خانوادگی شروع می شود که شاید در آن چه بعدها اتفاق افتاده بسیار موثر بوده است. ماجرا چنین شروع می شود که تحوطمس اول از ملکه ی بزرگ دربارش چهار فرزند داشت. همه ی ان ها به جز شاهزاده خانم خردسال «حتشپسوت» در کودکی مردند. تحوطمس پسری هم از یکی از همسران دیگرش داشت (فراعنه ی مصر باستان بنا به سنت حرمسرا داشتند). در مصر باستان، برادران و خواهران خانواده ی سلطنتی نیز بنا بر سنت با یکدیگر ازدواج می کردند. شاید بتوان گفت ازدواج با محارم، تخت و تاج را در خانواده ی شاهی نگه می داشت و پاکی و خلوص نژادی دودمان سلطنتی را تضمین می کرد. اما حتشپسوت برادر تنی نداشت و همین امر برای او بهترین پیشامدها را در پی داشت. وقتی تحوطمس اول پایان زندگی اش را نزدیک دید، حتشپسوت را به همسری برادر ناتنی او، پسری که از همسر دیگرش داشت، درآورد.

پس از مرگ تحوطمس، این مرد با نام تحوطمس دوم، فرعون مصر و حتشپسوت، ملکه ی مصر شد. ملکه در ان زمان سال های آخر نوجوانی را می گذراند و دختری باریک و زیبا بود و چشم هایی بادامی و دهانی کوچک و خوش ترکیب داشت. حتشپسوت و شوهر زیباروی اما مریض احوالش، صاحب دو دختر شدند. تحوطمس دوم غلاوه بر آن ها پسری هم از یکی از زنان حرمش داشت. وقتی این پسر نه ساله بود، پزشکان دربار به تحوطمس دوم گفتند که چیز زیادی تا پایان عمرش باقی نمانده است. برای این که خاندان شاهی بار دیگر بدون ولیعهد نماند، تحوطمس دختر بزرگترش را که هنوز خردسال بود، به ازدواج پسرش درآورد. به هنگام مرگ تحوطمس، این پسر بچه ی قوی و خوش بنیه به عنوان تحوطمس سوم بر تخت نشست و همسر خردسالش ملکه ی بزرگ مصر شد ... حتشپسوت که اکنون در اوایل بیست سالگی بود، می بایست نقش ملکه ی مادر را بازی کند، هر چند که او یکی از اعضای شورای سلطنت هم بود. شورایی که می بایست تا هنگام بلوغ رسمی و استقلال عمل تحوطمس سوم اداره ی کشور را در دست داشته باشد.    

(کتاب های پرنده ی آبی) نویسنده: الیزابت پین مترجم: حسن پستا انتشارات: علمی و فرهنگی