کتاب سایکولوژیست و چند داستان دیگر، از مجموعه ی طنز خط خطی اثر محمد سعید احمدزاده، امین کیانی، مهدی هزاره، محسن مرخوری، حسین شیرمحمدی و دیگران و تصویرگری امیر مفتون از انتشارات خط خطی به چاپ رسیده است.
در این جلد از مجموعه ی طنز خط خطی تعداد 14 داستان کوتاه و طنز که تمامی آن ها منتخبین دومین دوره ی جشنواره ی طنز خط خطی از نویسندگان مختلف هستند، گردآوری شده است. در یکی از داستان های کتاب به نام قائمیان، به زندگی یک زوج پرداخته می شود. آقای قائمیان و همسرش سال ها در کنار یکدیگر زندگی کرده، اما صاحب فرزندی نشده اند، با این وجود آن ها زندگی خوب و شادی دارند و شادی زندگی آن ها زمانی کامل شد که خانم قائمیان پس از سال ها انتظار برای داشتن فرزند، باردار می شود. در همین زمان آقای قائمیان می تواند کتابی را که برای نگارشش زحمت بسیار کشیده بود به چاپ برساند. خانم قائمیان اعتقاد دارد که زندگی آن ها درست از همین زمان دچار چشم زخم می شود و مشکلات پیاپی آن ها آغاز می گردد. در ابتدا آقای قائمیان دچار یک بیماری ناشناخته می شود و در مدت چهل روز تمام دندان هایش را از دست می دهد و لثه هایش به قدری شل می شوند که او نه قادر است غذایی میل کند و نه می تواند به خاطر شل شدن لثه هایش از دندان مصنوعی استفاده کند. پس از این مشکلات جسمی بسیار شدیدی برای او به وجود می آید و بدن او دچار تغییرات فراوانی می شود، در همین موقع جنینی که سال ها در انتظارش بودند در ماه هشتم بارداری سقط می شود و آقای قائمیان و همسرش که روزهای سختی را سپری می کنند، مجبور می شوند غم از دست دادن فرزند را به دوش بکشند تا این که یک روز آقای قائمیان ناپدید می شود و تلاش برای پیدا کردنش بی نتیجه می ماند و ... . عناوین برخی از داستان های کتاب عبارتند از: گچ سفت شده، فرار قهواه ای، بودن یا نبودن، در انتظار، به خاطر یک موز بد اقبال و بنگاه معجزه می باشد.
آثار به چاپ رسیده در مجموعه ی طنز خط خطی داستان هایی هستند که به مرحله ی نهایی مسابقاتی به همین نام راه یافته و به عنوان آثار برگزیده انتخاب شده اند. جشنواره ی طنز خط خطی از سال 1396 فعالیت خود را شروع کرد و هر ساله علاقمندان به نویسندگی به خصوص نویسندگان جوان این فرصت را پیدا می کنند تا آثار و داستان های کوتاه و طنزگونه را به این جشنواره ارسال و مورد ارزیابی داوران قرار دهند و مجال عرض اندام و ارائه خود به دیگران را پیدا کنند. هر یک از کتاب های این مجموعه از دو یا چند داستان کوتاه و یا نیمه بلند از نویسندگان مختلف تشکیل شده است.
فهرست
سایکلوژیست گچ سفت شد فرار قهوه ای بودن یا نبودن در انتظار کتابخوار بنگاه معجزه به خار یک موز بد اقبال قائمیان هانی مون جنایت و کثافات نفرین لقمه ای و کله پاچه ی مورچه مسالک و ممالک یاماها صد
برشی از متن کتاب
به خاطر یک موز بداقبال ماجرا از آن جا شروع شد که یه روز فیلینیوم کله پوک در حالی که غرق در افکار هوشمندانه ی خود بود رو به مولوپولوی کله خر کرد و گفت: -بیا کاری کنیم که در تمام شهر نافوتوفی همه از ما به نیکی یاد کنن مولوپولوی کله خر که سرگرم کندن موهایش بود گفت: -فکر خوبیه حالا کجا رو خراب کنیم؟ -این بار لازم نیست جایی رو خراب کنیم. فیلینیوم که در چهره اش برق امیدواری می درخشید این جمله را با اطمینان گفت. مولوپو که دیگر مویی روی سرش نمانده بود گفت: -پس بیا زن پادشاه را بدزدیم. -لعنت به تو ای کچل بی کله! از اون جایی که پادشاه چند سالی به مرض لاعلاجی گرفتار شده و طبیبان تنها راه درمونش رو خوردن موز جزیره ی توتاکو دونستن، باید هرطور شده به این جزیره ی دورافتاده بریم و موز رو برای پادشاه بیاریم. -واوووووو به راستی که تو در این شهر باهوش ترین کله پوک هستی. من عاشق ماجراجویی ام. همین امشب بیا به جنگ دیوها در جزیره ی توتاکو بریم تا اون موز رو شکار کنیم. فیلینیوم که اراده ی مصمم مولوپولو برای شکار موز را دید به سرعت کوله پشتی اش را آماده کرد و همراه مولوپولو به سمت جزیره ی توتاکو راه افتادند. این که چگونه مولوپولوی کله خر و فیلینیوم کله پوک، دیو ساه و دیو سه سر و دیو سپید و دیو هزار چشم و دیو گول زنک را شکست دادند، خودتان حدس بزنید. آن ها شادی کنان با موزی که در کوله داشتند به سرعت نزد پادشاه رفتند. ندیمان پادشاه که از سابقه ی بد آن دو نفر اطلاع داشتند هرچقدر هم که مولوپولو و فیلینیوم سوگند خوردند و اصرار کردند که راست می گویند، درباریان و سایر وزرای عالی مقام پادشاه ادعای شان را باور نکردند. تا این که دختر پادشاه که قلب مهربانی داشت قبول کرد که پدرش گازی به این موز جادویی بزند. مراسم بزرگی برای این کار ترتیب دادند و قرار شد از تمامی پادشاهان سرزمین های دور و نزدیک دعوت شود تا در یک ضیافت بزرگ، پادشاه موز را بخورد. موز را در سینی بزرگ طلایی قرار دادند و اطراف آن را با انواع زیور آلات آراستند و پادشاه را روی تخت خود در حالی که از شدت بیماری لاغر شده بود آوردند. موز را با آداب خاص و احترام به دهان پادشاه نزدیک کردند و پادشاه با بی حالی گاز بزرگی به موز زد. اما همان تکه موز در گلوی پادشاه پرید و باعث شد که پادشاه در جا بمیر. فیلینیوم کله پوک و مولوپولوی کله خر به محض شنیدن این حادثه از شهر فرار کردند و در جلسه ای که وزرای پادشاه بعد از مرگ او تشکیل دادند، وزیر اعظم پیشنهاد داد: -از آنجا که دیگر دستمان به آن کله خر و کله پوک نمی رسد، پس باید موز را پیش از آن که قسر در برود تنبیه کنیم. هریک از وزرا مجازاتی را برای موز بدشانس پیشنهاد دادند: 1-کشتن با اره برقی 2-سه سال حبس در میان میوه های گندیده 3-تبعید به جزیره ی دورستان 4-اعدام با درخت موز 5-سی شبانه روز تماشای فیلم سیاره ی میمون ها 6-سه سال روزه ی سکوت 7-ازدواج با بادمجان آفت زده ...
نویسنده: گروه نویسندگان تصویرگر: امیر مفتون انتشارات: خط خطی
نظرات کاربران درباره کتاب سایکولوژیست و چند داستان دیگر - خط خطی
دیدگاه کاربران