loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب دگرگونی ها | ژان لوکلزیو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌‌ی کتاب دگرگونی ها 

شخصیتی اصلی داستان "ژان"، پسری جوان و شجاع است که در کنار پدر و مادرش، زندگی می کند. وی بر حسب عادت دیرین و همیشگی اش، هر روز که از مدرسه بازمی گردد به سمت خانه ی "عمه کاترین"، زنی پیر و نابینا رفته و بخشی از اوقات بیکاری اش را با وی سپری می نماید. در واقع، کاترین، عمه ی پدر ژان می باشد که در طبقه ی پنجم ساختمانی مرموز ساکن بوده و به تنهایی در این خانه روزگار می گذراند. ژان همواره با حضور در خانه ی عمه، به صحبت های او راجع به موضوعات مختلفی به ویژه خاطرات و سرنوشت تاریخی آبا و اجدادش گوش فرا داده و از آن ها لذت می برد. عمه، تا کنون با هیچ کس حتی پدر ژان که برادر زاده ی واقعی اش می باشد، درباره ی خاطرات خانوادگی صحبت نکرده و به دلیل مهر و محبت ویژه ای که نسبت به این پسر جوان دارد، موارد مذکور را فقط با او در جریان می گذارد. کاترین از پدر جد خود که هم نام ژان است، روایت هایی جذاب و خواندنی را بیان نموده و از مهاجرت وی به موریس و ساخت خانه ای مجلل با نام "روزیلی" سخن می گوید؛ خانه ای که مدت ها بعد، پدرش آن را از دست داده و با مشکلات و مسائل مشقت باری مواجه می شود.

برشی از متن کتاب

نمای ظاهری خیابان رن – ژین، جایی که کاترین مارو در آن می زیست عظمت خاصی را به خود دیده بود، از آن هنگام که قطارهای رسیده از پاریس، لندن یا مسکو هر فصل موجی از بیکاره های پولدار را با خود به ایستگاه راه آهن می آوردند، البته نه به آن اندازه پولدار که بتوانند هزینه ی ویلای لب دریا را بپردازند ولی در حدی بودند که در محلات جدیدی که ساختمان های پنج طبقه و شیروانی ها جایگزین باغچه ها و کلبه ی کشاورزان شده بود، سطح خاصی از زندگی را رعایت کنند. بر فراز سردر ورودی ساختمان کتیبه ای لاجوردی بود که نامی را حک شده با حروف زیرین به یدک می کشید. ژان نمی توانست بگوید برای اولین بار این نام را کی خوانده است، نامی بسیار آشنا با پنج هجایی ک طنین نسبتا عجیب به این نمای فرسوده می انداخت. مادرش شارون می گفت در زمان کودکی این نام ژان را به خنده می انداخت، هر وقت مادر او را به دیدن عمع کاترین می برد، آن را طوری ادا می کرد که گویی نامی جادویی است: لا کاتاویوا. این اسم از کجا آمده بود؟ ژان پیش خود فکر کرده بود از افریقا یا شاید از جزایر اندونزی؟ ژان تصور کرده بود که شاید این هم شبیه به تمام نام های موریس است که در ذهنش رژه می رفت، اسم هایی نخست از پدر و سپس از آبا و اجدادش به ارث رسیده بود، نام هایی عجیب و تا حدی مضحک نظیر تاتاماکا، کوروماندل، مینی سی. بعدها عمع الونور که مثل عقرب طبعی نیش دار و گزنده داشت، برایش توضیح داده بود، کاتاویوا نام ایستگاهی کوچک در راه آنی است که از اورال می گذرد و بی شک سازنده ی بنا یکی از اشرافی بوده که با دوران عظمت روسیه ی کبیر و روزهای باشکوهش غم غربت داشته است. از این رو این نام بر کتیبه ی لاجوردی خانواده هم چون شمایلی مقدس می درخشید. خلاصه لاکاتاویوا خودش به تمامی یک دنیا بود. در هر طبقه موردی خاص وجود داشت که نمی توانست با هیچ چیز دیگری مقایسه شود. ساختمان با وجود نام خیره کننده اش کمی ترس در ژان ایجاد می کرد با آن ورودی تاریک و ظلمانی و در آهنی آبگینه کاری شده ی بزرگی که همیشه به حالت نیمه باز بود، گویا فنری نامرئی و محبوب آن را به این حالت نگه می داشت. گاهگاهی ولگردان گوش به زنگ ار این حالت سود می جستند تا داخل سالن منزل کنند و مثل سگ های شکاری، روی کارتن ها و جلوی زباله دان ها بخوابند. ژان نگران عبور از داخل سالن بود. به نظرش می رسید باد سردی گردنش را می آزارد یا دستی نامرئی آماده است آن را به چنگ آورد تا او را به اعماق سیاه غارهایی بکشاند که از دیرزمانی هیچ کس جرات ورود و ماجراجویی به آ جا را نداشته است. ژان بی وقفه تا در دوم می دوید، دری که رو به دیواری باز می شد که زمانی مزین به شیشه ی منقوش عهد باستان بود و به تدریج جایش را با سنگ های کبود و زرد عوض کرده بود...


مشخصات


درباره ژان لوکلزیو نویسنده کتاب کتاب دگرگونی ها | ژان لوکلزیو


نظرات کاربران درباره کتاب دگرگونی ها | ژان لوکلزیو


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب دگرگونی ها | ژان لوکلزیو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل