loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب مجموعه پرونده های شرلوک هلمز 3 (جلد 19 تا 27)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب پرونده های شرلوک هلمز مجموعه ی سوم شامل جلد های 19 تا 27 نوشته ی آرتور کانن دویل و ترجمه ی سید حبیب الله لزگی توسط نشر ذکر به چاپ رسیده است.

کتاب فوق حاوی 9 داستان از سری مجموعه پرونده های شرلوک هلمز می باشد که قبلا در 36 جلد مجزا به چاپ رسیده اند. یکی از داستان های موجود در این اثر، رنگ کار باز نشسته نام دارد و داستان مردی به نام امبرلی است که نزد شرلوک هلمز می آید و ادعا می کند زنش به همراه یکی از دوستان جوانش، تمام پول و جواهرات او را دزدیده و با هم فرار کرده اند؛ او از شرلوک خواهش می کند که هر چه زودتر آن دو را پیدا کند و تحویل پلیس بدهد. از قرار معلوم آقای امبرلی دوران بازنشستگی اش را می گذراند، او ثروت زیادی اندوخته و با همسرش که بیست سال از خودش جوان تر است زندگی خوب و آرامی داشته اند. شرلوک پس از بررسی های اولیه از واتسون می خواهد به خانه‌ی آقای امبرلی رفته، تحقیقات اولیه را انجام دهد و نتیجه را به او گزارش کند. واتسون به دیدن امبرلی می رود و در حالیکه او را مشغول رنگ کردن بخشی از خانه می بیند، از او می خواهد به شرح ماجرا بپردازد. آقای امبرلی می گوید مدت ها پیش با مرد جوانی به نام دکتر ارنست آشنا شده و هر شب با او شطرنج بازی می کرده؛ تا اینکه چند شب قبل تصمیم می گیرد با همسرش به دیدن تئاتر برود و دو بلیط می خرد؛ اما همسرش سر درد را بهانه می کند و همراه او نمی رود. آقای امبرلی به تنهایی برای تماشای نمایش خانه را ترک می کند و وقتی برمی گردد، در کمال ناباوری متوجه می شود جعبه‌ی پول و اوراق بهادارش مفقود شده و خبری از همسرش و دکتر ارنست که هر شب برای بازی شطرنج پیش او می آمده نیست! بنابراین نتیجه می گیرد آنها به او خیانت کرده اند؛ به همین خاطر به دفتر هلمز مراجعه کرده و خواستار حل پرونده می شود.

مجموعه‌ی حاضر در چهار کتاب با موضوع ماجراهای شرلوک هلمز، معماهای شرلوک هلمز، پرونده های شرلوک هلمز و داستانهای شرلوک هلمز به چاپ رسیده است.  این مجموعه شامل 36 جلد است که هر مجموعه 9 جلد از آن را شامل می شود. شرلوک هلمز یکی از مشهورترین کارآگاهان در ادبیات داستانی انگلستان است که از هوش و ذکاوت بالایی برخودار است؛ طوری که با دیدن ظاهر مردم به شخصیت درونی آن ها پی می برد. او با شم کارآگاهی و تیزبینی خود، به کمک دوستش دکتر واتسون پرده از راز جنایات و معماهای پیچیده ای برداشته و حقیقت را آشکار می سازد.

 

 


فهرست


مرد خزنده موکل برجسته یال شیر الماس سلطنتی رنگ کار بازنشسته زن خون آشام رمان واقعی سه مرد با یک نام زنی با صورت پنهان

برشی از متن کتاب


هلمز گفت: "برای شنا می روید؟" اگر چه هلمز بازنشسته شده بود اما هنوز هم از مهارت‌های کارآگاهی خود به نحو احسن استفاده می کرد. هارولد گفت: "بله. شنیدم مک فرسون به ساحل رفته. گفتم شاید او را هم ببینم." در شهر همه فریستروی مک فرسون را می شناختند. او معلم علوم بود. اگر چه به دلیل داشتن مشکل بیماری قلبی در جوانی به آن جا آمده بود. اما ورزشکار خوبی بود و در تمام رشته های ورزشی غیر قدرتی، شرکت می کرد. هلمز و هارولد مشغول صحبت بودند که مک فرسون را دیدند. اما او مانند آدم گیجی تلو تلو می خورد و کمی بعد با صورت روی زمین افتاد. هلمز و هارولد به سرعت خودشان را به مک فرسون رساندند. هلمز متوجه شد که او درد زیادی می کشد و در حال مرگ است. مک فرسون با تلاش زیاد. در حالی که می لرزید، به سختی دو کلمه ی عجیب بر زبان آورد: "یال شیر!" بعد سعی کرد بلند شود. اما نتوانست. روی زمین افتاد و بلافاصله مرد! هلمز و هارولد شوکه شده بودند. مرده یک بارانی روی شانه هایش انداخته و بندهای کفش هایش باز بود. همین که افتاد، بارانی اش کنار رفت و بدن لختش نمایان شد. هلمز و هارولد دیدند که روی بدنش خطوط قرمزی دیده می شود. انگار کسی به سختی او را شلاق زده باشد. علاوه بر این لب پایینش خونین بود. حدس هلمز این بود که مقتول به علت تحمل درد زیاد لبش را گاز گرفته است. ناگهان مرد دیگری هم ظاهر شد. آن مرداک، معلم ریاضی، مرد عجیبی که هیچ کس دوست نداشت با او معاشرت کند. دانش آموزان از او دوری می کردند و کمی غیر عادی به نظر می رسید. یک بار مرداک از شدت خشم سگ مک فرسون را به شیشه ی پنجره کوبیده بود. اما چون معلم خوبی بود این کارش را نادیده گرفته بودند. او هم از دیدن جنازه ی مک فرسون تعجب کرد و گفت: "وای، ‌مرد بیچاره! چه کمکی از من ساخته است؟" هلمز می دانست رابطه ی مرداک و مک فرسون خوب نبوده است. اما در حال حاضر مرداک متاثر شده بود و هلمز به او گفت: "به دهکده برو و پلیس را خبر کن." مرداک به سرعت به طرف دهکده دوید. هلمز به ساحل رفت تا بیند متهمی را می بیند یا نه. اما هیچ‌ کس در ساحل نبود. فقط چند نفر در فاصله ی دوری از آن جا به طرف دهکده می رفتند. بعد هلمز برای پیدا کردن رد پا وارد راهی شد که به ساحل می رفت. روی ماسه‌ های نرم فقط جای پای مک فرسون دیده می شد که بالا و پایین رفته بود. آن روز صبح به غیر از مک فرسون کسی به ساحل نیامده بود. هلمز توانست اثر دست مک فرسون را هم‌ روی ماسه ها ببیند. حتماً او در حال حرکت چند بار دیگر هم روی زمین افتاده بود. در انتهای راه، استخری در اثر طوفان ایجاد شده بود و هلمز حوله ی مک فرسون را کنار گودال پیدا کرد. اما حوله خشک بود ...    

(کتاب های قاصدک) (مشهورترین داستان های کارآگاهی جهان) (مجموعه مصور معماهای پلیسی نوجوان) نویسنده: آرتور کانن دویل مترجم: سید حبیب الله لزگی انتشارات:ذکر


درباره آرتور کانن دویل نویسنده کتاب کتاب مجموعه پرونده های شرلوک هلمز 3 (جلد 19 تا 27)

«آرتور کانن دویل» نویسنده و پزشک اسکاتلندی است که شهرت او بیشتر به سبب خلق شخصیت زنده و ماندگار «کارآگاه شرلوک هلمز» در داستان‌های انگلیسی می‌باشد. آرتور کانن دویل بیش از 60 داستان معمایی با شخصیت کارآگاه بسیار محبوب شرلوک هلمز و دستیار وفادارش واتسون نوشته است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب مجموعه پرونده های شرلوک هلمز 3 (جلد 19 تا 27)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مجموعه پرونده های شرلوک هلمز 3 (جلد 19 تا 27)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل