loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب آخر داستان | لیدیا دیویس

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌‌ی کتاب آخر داستان 

کتاب "آخر داستان" رمانی با مضمونی عاشقانه می باشد که حکایت عشقی پایان یافته ای را برای مخاطب روایت می کند. شخصیت اصلی داستان زنی تنها و افسرده است که در گذشته با مردی متاهل رابطه ی عاشقانه ای داشته و شدیدا به وی علاقه مند می گردد. اما پس از گذشت مدت زمان کوتاهی، مرد او را ترک کرده و به رابطه شان خاتمه می بخشد. پس از یک سال نامه ای از این مرد به دست زن قصه رسیده و او را متعجب می سازد. محتوای نامه شعری عاشقانه می باشد؛ شعری که زن مذکور را به فکر فرو برده و او را به پاسخ دادن به آن، وادار می نماید. بنابراین، تمامی احساساتش نسبت به لحظه ی دریافت نامه و خواندن شعر را نوشته و سپس آن را پست می کند. اما علی رغم انتظارش، دیگری پاسخی از جانب مرد دریافت نمی کند. ماه ها بعد، با یکی از دوستانش به حوالی شهر محل سکونت مرد سفر کرده و به آدرس نوشته شده روی پاکت رفته و جویای عشق قدیمی اش می شود. اما، او مکان زندگی اش را تغییر داده و به نقطه ی دیگری از کشور نقل مکان کرده است. از همین روی زن مذکور، ایده ی نوشتن رمانی به سرش می زند؛ رمانی بر اساس زندگی شخصی و روابط عاشقانه اش با این مرد، و سپس شروع به نگارش محتوای آن کرده و مخاطب را نیز با داستان خود همراه می کند.

برشی از متن کتاب

آخرین باری که او را دیدم، هرچند که نمی دانستم آخرین بار خواهد بود، همراه دوستی نشسته بودم توی ایوان که او از در حیاط وارد شد، عرق کرده، با صورت و سینه گل انداخته و موهای نمناک، و مودبانه مکثی کرد تا با ما حرفی بزند. روی کف قرمز رنگ سیمانی چمباتمه زد، یا نشست لبه نیمکت چوبی تا خستگی در کند. روز گرمی در ماه ژوئن بود. او داشت وسایلش را از گاراژ من می برد و می گذاشت پشت یک وانت. گمان می کنم می خواست آن ها را ببرد به یک گاراژ دیگر. یادم هست که چطور پوستش گل انداخته بود، اما مجبورم پوتین هایش را در ذهنم مجسم کنم و ران های پهن سفیدش را وقتی چمباتمه زد یا نشست و حالت گشاده و دوستانه ای را که چهره اش موقع حرف زدن با این زن هایی که هیچ خواسته ای از او نداشتند، حتما به خودش می گرفته. می دانم که حواسم بود من و دوستم چطور به چشم می آییم، دوتایی نشسته بودیم و پاهای مان را گذاشته بودیم روی صندلی های تاشو، و این که شاید به نظر او کنار دوستم، من حتی پیرتر از آنی که بودم نشان می دادم، اما این را هم می دانم که شاید همین موضوع برایش جذاب بوده. او رفت داخل خانه تا آب بخورد، بعد برگشت و به من گفت که کارش تمام شده و دارد می رود. سال بعد، وقتی فکر می کردم به کلی فراموشم کرده، برایم با دست خط خودش شعری فرستاد، به زبان فرانسه. همراه شعر هیچ نامه ای نبود، گرچه آن را خطاب به من نوشته بود، با اسم من شروع کرده بود، انگار اول نامه ای باشد و با اسم خودش هم تمام، انگار آخر نامه ای باشد. اول که خط او را پشت پاکت دیدم، خیال کردم دارد بدهی اش را پس می دهد، چیزی بیشتر از سیصد دلار. آن مبلغ را فراموش نکرده بودم چون اوضاع و احوالم به هم خورده بود و به آن پول احتیاج داشتم. با این که شعر از طرف او بود و خطاب به من، درست نمی دانستم با آن شعر می خواهد چه بگوید، یا قرار است فکر کنم چه می گوید، یا چه استفاده ای می خواهد از آن بکند. نشانی خودش را پشت پاکت نوشته بود، این بود که می دانستم احتمالاً منتظر جواب است ولی نمی دانستم چه جور جوابش را بدهم. فکر نمی کردم بتوانم شعر دیگری بفرستم، و نمی دانستم در جواب آن شعر باید چه جور نامه ای نوشت. چند هفته ای که گذشت، راه جواب دادنش را پیدا کردم، این که بگویم وقتی چیزی که فرستاده بود به دستم رسید چه فکری کردم، این که حدس می زدم چه چیزی باشد، و چطور برایم روشن شد که آن چیز نیست، چطور خواندمش و فکر کردم او از فرستادن شعری درباره دوری، مرگ و وصال، احتمالاً چه منظوری داشته. همه این ها را به شکل یک داستان درآوردم چون به نظر می آمد به اندازه شعر او بی طرف باشد. یک یادداشت هم گذاشتم که نوشتن این داستان برایم سخت بوده. جواب را به نشانی پشت پاکت فرستادم ولی دیگر از او خبری نشد که نشد. نشانی را در دفتر تلفن نوشتم و نشانی قبلی او را که مدت ها بود به درد نمی خورد پاک کردم. هیچ کدام از نشانی های او مدتی طولانی به درد نمی خورد و آن صفحه دفتر تلفنم که نشانی اش در آن نوشته شده بس که پاک شده نرم و نازک است...


درباره لیدیا دیویس نویسنده کتاب کتاب آخر داستان | لیدیا دیویس


نظرات کاربران درباره کتاب آخر داستان | لیدیا دیویس


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب آخر داستان | لیدیا دیویس" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل