معرفی کتاب بعدالتحریر کمونیسم
"بعدالتحریر کمونیسم" کتابی در حیطه ی کمونیسم می باشد و مطالب بحث برانگیزی را در این زمینه ارائه می دهد. به طور کلی، کمونیسم به جنبشی اقتصادی، سیاسی اطلاق می گردد که بر پایه ی مبانی نظری و اندیشه های "کارل ماکس" شکل گرفت و هدف اصلی آن، ایجاد عدالت و برابری های اجتماعی از طریق انتقال مالکیت خصوصی به مالکیت دولتی می باشد.
در همین راستا، نویسنده به تشریح برداشت خود از کمونیسم پرداخته و کتاب حاضر را به نگارش در آورده است. او در طی بیان مفاهیم کمونیسم، سیاست را در محوریت اصلی قرار داده و سپس اقتصاد را به عنوان فرع در نظر می گیرد تا تحت این شرایط، امکان عمل آزادانه و موثر به سیاست داده شود. مولف ابراز می کند، بر خلاف اقتصاد که به وسیله ی پول عمل کرده و با ارقام و اعداد سر و کار دارد، سیاست، زبان عمل بوده و به عبارتی، بر پایه ی کلمات، برنامه ها، خواسته ها، استدلال ها و بسیاری دیگر از این قبیل موارد می باشد، پس در نتیجه، انقلاب کمونیستی، انتقال جامعه از محمل پول به محمل اجتماعی است. "بوریس گرویس" در اثر پیش رو، سعی بر این دارد تا چگونگی ساختار جامعه ی کمونیستی و اهداف و مقاصد آن را مورد بررسی قرار داده و اطلاعات مفید و ارزشمند را در اختیار مخاطب قرار دهد.
برشی از متن کتاب بعدالتحریر کمونیسم
کمونیسم، نگاه از خارج به داخل التحاد شوروی از خارج فقط بسیار به ندرت به صورت شراری دریافت شد که با پارادوکس منطقی افروخته و برانگیخته شده بود =- به صورت شور بی امان متناقض با خود.آن چه بر الین می چربید تصور کمونیسم به منزله ی بهشتی بود که با وسایل منطقی – صوری و فنی –عقلانی سازمان دهی شده است و این تصور همان قدر از نظر هواداران کمونیسم صادق بود که از نظر معارضان آن. وقتی این پرسش طرح می شود که آیا باید رژیم های سابق دولیتی – سوسیالیستی اروپای شرقی را کمونیستی تلقی کرد یا نه، همین دریافت است که عمومابه ذهن متبادر می شود.
اکثریت چشم گیر چپ های غرب به این عقیده اند که این رژیم ها آرمان شهر کمونیستی را تحقق نبخشیده اند بلکه بدان بی وفایی کردند و دلیلی که در دفاع از این عقیده ارائهمی شود عقلانی شدن و بروکراتیک شدن تام حیات شوروی است. این جا عقلانی شدن به معنی حکم رانی عقل ابزاری، دارای سازمان منطقی – صوری، سرد و غیر انسانی تلقی می شود. خلاصه علت انتقاد به سوسیالیست «واقعا موجود» این است که در صدد بدل کردن انسان ها به آدم آهنی، یعنی ماشین هایی بوده که باید بر اساس برنامه ای عمل می کردند. بدین ترتیب آن چه واقعا به معنی دقیق کلمه ی انسانی است – یعنی این که انسان نه تنها یک حیوان متفکر عقلانی، بلکه در عین حال حیوانی میل ورز است – طرد و سرکوب شد.
در این ارزیابی فاصله ی زیادی بین چپ و راست غرب وجود ندارد. تفاوت آن ها رد این است که راست به ازادی میل انسان در هر آرمان شهری ظنین است، چرا که از منظر راست تعارض میان عقل و احساس ناگزیر و برطرف ناشدنی است، حال آن که چپ به یک «آرمان شهر حقیقی» به معنی آشتی یا دست کم توازنی میان عقل و میل باور دارد. این درک از کمونیسم به منزله ی یک امپراتوری مبتنی بر عقلانیت سرد که در آن انسان ها به ماشین بدل می شوند، عمدتا محصول سنت ادبی عظیم طرح های اجتماعی آرمان شهری و جدل های ضد آرمان شهری است، چرا که غرب در دوره ی جنگ سرد از تجربه ی بلاواسطه ی کمونیسم شوروی محروم بود.
این سنت ادبی با افلاطون آغاز می شود و از طریق تاس مور، کامپالنا، سن سیمون و فوریه تا زامیاتین، هاکسلی و اورول ادامه می یابد. جامعه ی آرمان شهری در این سنت به طور مثبت یا منفی به صورت جامعه ای کاملا عقلانیت مند، کارکردمند و نیز سفت و سخت توصیف می شود، جایی که همه ی اعضا نقشی به وضوح تعریف شده دارند، جایی که کل حیات روزمره ی آن ها اکیدا دارای مقررات است و برنامه ای اجتماعی که به طور منطقی و با دقت اندیشیده و با صراحت مقرر شده است هر انحرافی را منتفی می کند، هم در خصوص کل جامعه هم در خصوص هر یک از اعضای آن. اما منتفی کردن انحراف از این طریق بدان معنا نیست که انحراف در وافع ممنوع است. بلکه انحراف در یک جامعه ی آرمان شهری غیر قابل تصور است...
نویسنده: بوریس گرویس مترجم: اشکان صالحی انتشارات: لاهیتا
نظرات کاربران درباره کتاب بعدالتحریر کمونیسم
دیدگاه کاربران