درباره کتاب ازدواج مکتب انسانسازی
"ازدواج مکتب انسانسازی" کتابی در حیطهی تعالیم و آموزههای اسلامی میباشد که نویسنده با تکیه بر مبانی اساسی شریعت اسلام و همچنین علم و دانش روز، مطالب تأملبرانگیز و پرمحتوایی را برای مخاطب تشریح میکند. در واقع کتاب ازدواج مکتب انسانسازی، سه جلد از مجموعهی چهل جلدی این کتاب میباشد که تحت همین عنوان و با مضامین مختلفی توسط "رضا پاکنژاد" به نگارش درآمده است.
بهطور کلی نویسنده با ارائهی مطالبی نفیس در طول کتاب مذکور، بینش و ذهنیت عموم مردم را نسبت به حقیقت وجودی و ارزشمند دین اسلام روشن میسازد. همانطور که ذکر گردید، متن پیش رو، سه جلد مختلف را در بر میگیرد که موضوعات "ازدواج"، "ازدواج از عقد تا زفاف" و "ازدواج تا تولد" را پوشش میدهد.
بنابراین محوریت مطالب، مقولهی حساس و خطیر ازدواج است که مولف با بهرهگیری از تسلط خویش بر آموزههای اسلام و علم روز جهانی و همچنین دانش پزشکی، مباحث مفصل و کارآمدی را در رابطه با مسائل مطرح در این زمینه از جمله شرایط و ویژگیهای قبل ازدواج، بعد ازدواج، ادامهی نسل و ... را بیان کرده و خواننده را در مسیر زندگی موفق و سرشار از آرامش یاری میرساند.
بخشی از کتاب ازدواج مکتب انسانسازی
خیال ازدواج
کسی که قصد ازدواج کرد، اگر دو کار نکند منتظر باشد که وظایف حیاتی خود را درست انجام نداده و بر اساس عقل رفتار نکرده و در نتیجه گذشت عمر با وی سازگاری نخواهد کرد. این دو کار، در درجهی اول فراموش کردن جنبهی دینی همسر خود است و دوم آن بلندپروازی و غرور در انتخاب همسر.
در بازدهی دین و اهمیت آن در لابهلای کتاب مطالب گوناگونی ذکر شده و میپردازیم به غرور پسر یا دختری که برای ازدواج قصد مینمایند. جای آن است که شما را به یاد جلدهای سوال و پاسخ (22 و 23 و 24) بیاندازم، آنجا که دربارهی این عنوان غلط و شایع بحث کرده بودیم که عدهای میگویند «برو قلبت صاف باشد» و بحث مفصلی کردهام، و یادآوری این که نیت مقدمهی عمل است و فقط وضع درون را نشان میدهد که در بحبوحهی چگونه اموری غرق میباشد، و تا زمانی که نیت و قصد یعنی این انرژی به عمل تبدیل شود و این قوه به فعل در نیاید و بهوسیلهی زبان یا اعضاء به محیط تحویل داده نشود، کامل نیست و «ان الذین امنوا» که در قرآن با «عملوا الصالحات» کنار یکدیگرند همین است.
نیت خیر خورشیدی است که درون نفس را روشن میسازد؛ و «عملوا الصالحات» همان نیت خیری است که به عمل درآمده است. و پسر و دختری که رد خیال خود حاضر به ازدواج با کسی جز صاحبان مال و جمال و کمال نیستند ولی موقعیت مالی و جمالی و کمالی خود را در نظر نمیگیرند، اغلب پشت خط میمانند تا چند سالی از عمرشان در تخیلات و بهطور شاعرانه بگذرد و آن وقت بفهمند که غرورشان با آنها چه کرده و بلندپروازیشان تا کجا سقوط شان داده است.
آنها که از خانوادهای بیبضاعت بوده یا جمالی ندارند ولی کسب فضیلت کردهاند و بلندپروازی مینمایند، دو حالت برایشان اتفاق میافتد: یا همسر مطلوبشان را از خانوادهای دیندار خواهند گرفت، یا خانوادهای که دین آنها تابع دنیایشان است، که در صورت اخیر مرتب بین عروس و داماد بر سر عرق فامیلی و کمالات قومی و مقام آباء و اجدادی دعوا و درگیری است، بهویژه اگر در یکی از فامیلها مزیت فقط ثروت باشد تلاش مذبوحانه برای عقب نماندن از افراد ثروتمند خاندان داماد یا عروس کار خانواده را مرتب به نزاع و دعوا میکشاند، زیرا اگر زن اسیر این افکار باشد زود تمام میکنند و دعوا دارد؛ و اگر بخیل باشد به شوهر هم نمیدهد و دعوا است؛ و اگر شوهر بخواهد در مال زن دخالت کند، دیگر بدتر. و این هم پشتوانهی آن که ارث مرد دو برابر زن است و نفقهی زندگی به عهدهی مرد.
زنی که از خانوادهی ثروتمندی است مرتب شوهر را سرزنش میکند، یا شوهری که از خانوادهی متمکن است و بهخاطر جمال دختری را گرفته دائم بر سر اختلاف طبقاتی ...
نظرات کاربران درباره کتاب ازدواج مکتب انسانسازی | رضا پاکنژاد
دیدگاه کاربران