دربارهی کتاب جنس دوم اثر سیمون دوبووار
«انسانها زن متولد نمیشوند، بلکه زن میشوند.» این سخن سیمون دوبووار در جنس دوم به مانیفست فمینیسم تبدیل شد. سیمون دوبوار اعتقاد دارد تفاوتهای ژنتیکی که به زن و مرد نسبت میدهند بیمعنا است و زنان طی پروسهای تاریخی به صورتی جامعهپذیر میشوند که جنس دوم باشند. دوبووار برای اثبات ادعای خود به استنادات تاریخی و دادههای مردمشناسی رجوع میکند.
پس از انتشار این کتاب فلسفی، موجی از انتقادات و تاییدها به سیمون دوبووار روانه شد. اما چه موافق و چه مخالف این اثر باشیم، در آن شکی نیست که جنس دوم اثری شگرف است. این کتاب ستم هایی را که طی تاریخ به زنان رفته است، مورد بررسی قرار می دهد و در پاسخ به این سوال می کوشد، که چه شد که چنین شد؟ چه اتفاقی افتاد که زنان تبدیل به جنس دوم جامعه شدند.
سیمون دوبووار نمیخواهد بپذیرد که ستم وارده به زنان به زیست شناسی ربطی داشته است. بلکه با علم و تحقیق ثابت می کند که مردان طی تاریخ چگونه و با چه ترفندی زنان را تحت انقیاد خود درآوردند و مسائلی که امروز برای همه ی زنان طبیعی است، گواه از تحقیر و فرودستی آنان دارند. چرا که زنان یاد گرفته اند، جنس دوم باشند. زنان جنس دوم نبوده اند، بلکه جنس دوم شده اند.
بخشی از کتاب جنس دوم
کم تر اسطوره ای بیش از این به سود طبقه ی حکمروا بوده است: این اسطوره تمام امتیازهای طبقه ی حاکم را توجیه می کند و حتی اجازه ی سوء استفاده از آن ها را به این طبقه می دهد. مردان، خود را موظف نمی دانند که نگران سبک تر کردن رنج ها و بارهایی باشند که از نظر فیزیولوژی سهم زنان شده است، زیرا این ها «خواسته ی طبیعت» هستند؛ مردان از اینجا بهانه ای به دست می آورند که باز هم بر بی نوایی وضع زنانه بیفزایند، مثلا برای اینکه حق هرگونه کسب لذت جنسی از طرف زن را انکار کنند، برای این که او را چون حیوان بارکشی به کار بکشند.
از تمام اسطوره ها، هیچ کدام بیش از اسطوره ی «راز زنانه» در دل های مردان لنگر نینداخته است. این اسطوره، امتیازهای فراوانی دارد. در درجه ی اول اجازه می دهد هرچه غیرقابل توجیه می نماید، بدون مایه گذاشتن از خود، توجیه شود؛ مرد که به عالم زن پی نمی برد، خوشوقت است مقاومتی عینی را جایگزین نقصی ذهنی کند؛ مرد، به جای پذیرفتن نادانی خود، وجود رازی در خارج از وجود خود را قبول می کند: این مفری است که در آن واحد تنبلی و خودپسندی را ارضا می کند.
به این ترتیب، فرد شیفته از خیلی سرخوردگی ها اجتناب می ورزد؛ اگر رفتار محبوبه از روی هوس و حرف هایش ابلهانه باشد، راز به مثابه عذر به کار می آید. بالاخره به یاری راز، این رابطه منفی که در نظر کیرکگارد بی نهایت برتملک برتری دارد، ادامه می یابد؛ در برابر معمایی زنده، انسان تنها می ماند؛ تنها با رویاهایش، امیدهایش، ترس هایش، عشقش و خودپسندی اش؛ این بازی ذهنی که می تواند از عیب به خلسه ی عرفانی برسد برای بسیاری تجربه ای جذاب تر از رابطه ی واقعی با موجودی بشری به شمار می رود. توهمی چنین مفید بر چه پایه هایی استوار است؟
کتاب جنس دوم اثر سیمون دوبووار با ترجمهی قاسم صنعوی توسط انتشارات توس به چاپ رسیده است.
فهرست
فهرست کتاب جنس دوم
یادداشت مترجم
یادداشت نویسنده
پیشگفتار
قسمت اول: سرنوشت
فصل اول: داده های زیست شناسی
فصل دوم: داده های روانکاوی
فصل سوم: نظرگاه ماتریالیسم تاریخی
قسمت دوم: تاریخ
قسمت سوم: اسطوره
فصل اول
فصل دوم
-
مونترلان یا نان بیزاری
-
دی.اچ لاورنس یا غرور اهلیلی
-
کلودل و خدمتگزار خداوندگار
-
برتون یا شعر
-
استاندال یا رمانتیسم واقعیت
فصل سوم
یادداشت ها
جلد دوم
دباچه
قسمت اول: شکل گیری
فصل 1: کودکی
فصل 2: دختر جوان
فصل 3: آشنایی جنسی
فصل 4: زن همجنس باز
قسمت دوم: موقعیت
فصل 5: زن شوهردار
فصل 6: مادر
فصل 7: زندگی اجتماعی
فصل 8: فاحشگان و روسپیان
فصل 9: از بلوغ تا پیری
فصل 10: موقعیت و ویژگی زن
قسمت سوم: توجیه ها
فصل 10: زن نارسیسیست
فصل 11: زن عاشق
فصل 12: زن عارف
قسمت چهارم: به سوی رهایی
فصل 13: زن مستقل
نتیجه
جنس دوم از زبان سیمون دوبووار
یادداشت ها
- دوره 2 جلدی
- نویسنده: سیمون دوبووار
- مترجم: قاسم صنعوی
- انتشارات: توس
نظرات کاربران درباره کتاب جنس دوم | سیمون دوبووار
دیدگاه کاربران