loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب خانه ای روی گورها - پرتقال

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
154,000 تومان
* تنها 3 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب خانه ای روی گورها نوشته ی لینزی کری و ترجمه ی محمدرضا شکاری توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

تسا دختری نوجوان است که مجبور می شود به خاطر کار جدید پدر، همراه مادر و برادر کوچکش جونا به شهری جدید و بسیار دور نقل مکان کند. پدرش نوازنده‌ی ویولن و مادرش نقاش است و خود تسا هم مانند مادر استعداد زیادی در نقاشی دارد. خانه‌ی جدید، ساختمانی قدیمی و مرموز دارد و به محض ورود به آنجا حسی ناخوشایند و آزار دهنده به تسا دست می دهد. در اولین شب سکونت در خانه‌، صدای گریه‌و شیون عجیبی به گوش او و برادرش می رسد و آنها را از خواب بیدار می کند. روزهای بعد بعضی از وسایل اتاق او و جونا جا به جا شده و باعث نگرانی و ترس آنها می شود؛  پدر و مادر بیقراری بچه ها را به حساب جا به جایی محل زندگیشان می گذارند و اهمیتی نمی دهند. اما تسا مطمئن است که چیزی ترسناک در خانه‌ی جدیدشان وجود دارد، او فکر می کند خانه شان جن دارد و سرمای عجیبی که شب ها با وجود لوازم گرمایشی مناسب در اتاقش حس می کند، بی ربط به این قضیه نیست! او چند روز بعد از ورود به شهر جدید، وارد مدرسه شده و با چند نفر از هم کلاسی هایش درباره‌‌ی جن زده بودن خانه‌شان صحبت می کند و در میان صحبت هایشان متوجه می شود خانه ای که در آن زندگی می کنند، روی یک قبرستان قدیمی بنا شده و...

 


برشی از متن کتاب


هیچ چیز توی اتاقم نیست. هیچ چیز توی اتاقم نیست. هیچ چیز توی اتاقم نیست. مدام این جمله را توی ذهنم تکرار می کنم، به این امید که تپش قلبم آرام تر شود، اما ندایی بهم می گوید این کارم هیچ کمکی نمی کند. خنده دار است که وقتی همه مان سر شام هستیم می توانم خودم را مجبور به فراموش کردن روح توی خانه مان کنم. بابا مامان بزرگ و عقاید او درباره ی "شهر بزرگ" را به سخره می گیرد و مامان آن قدر بلند می خندد که مجبور می شود از خوردن دست بکشد تا یک وقت نپرد توی گلویش. حتی می توانم به این نکته بی اعتنایی کنم که جونا هنوز اجازه دارد رینو را سر میز بیاورد، با این که این عروسک تقریباً من را سکته می دهد!
  • اما شب ها... دیر وقت که کل خانه غرق خواب است، اوضاع ناگوار می شود. چشم هایم را می بندم و صداهایی می شنوم. جیر جیر. تلپ تلپ. حتی تاریکی هم صدا دارد و من ازش متنفرم.
از توی تخم بیرون می پرم و کل ملافه ها را کنار می زنم. مثل مومیایی ها ملافه ها را دور خودم می پیچم و یکراست می روم سمت هال. وقتی لحظه ای آن جا می ایستم و چشم هایم را رو به تاریکی تنگ می کنم، نفسم بند می آید. افتضاح است. نمی توانم توی اتاقم بخوابم، اما ریسک پایین رفتن از راه پله ی ترسناکمان هم زیاد بهتر نیست. تصور می کنم دستی استخوانی از توی تاریکی بیرون می آید و قوزک پایم را می گیرد، یا دهان چوبی گشاد رینو اسمم را صدا می زند، یا آن صدای خش خش را تصور می کنم. از این صدا متنفرم. آروم باش، تسا. آروم باش. اولین پله ها را که پایین می روم، متوجه می شوم تابلویی که به دیوار راه پله آویزان است، کج شده. نه یک کج شدگی کم. از آن کج شدن ها که دیگر نزدیک است از دیوار بیفتد‌. کمی نزدیکتر می شوم و به خودم فحش می دهم که نتوانسته ام بهش بی اعتنایی کنم. توی این خانه، احتمالاً من تنها کسی هستم که متوجهش می شد. مامان هنوز مدت زیادی را صرف گشتن دنبال آبرنگ گمشده اش می کند، بابا مشغول تمرین آهنگ جدیدش است و جونا... آره، هم سرش به رینو گرم است. عروسکی که هیچ وقت تعطیلی ندارد. توی تاریکی هم می توانم تشخیص بدهم که تصویر دوباره عوض شده. رنگ ها آن قدر سیر شده اند که دیگر می شود گفت سیاه اند و گل ها در هم پیچیده و قهوه ای هستند. دست های لرزانم را جلو  می برم تا لبه های تابلو را صاف کنم. لکه ی تیره ای در گوشه ی تصویر ظاهر می شود، همان جایی که همین الان بهش دست زده ام، لکه ای که قبلاً آن جا نبوده. انگشتم را عقب می کشم، توی تاریکی چشم تنگ می کنم و نفسم را در سینه حبس می کنم. رنگ. انگشتم به رنگ تر آغشته شده. تلو تلو خوران از تابلوی نقاشی دور می شوم، نرده را می گیرم و بعد سکندری خوران از پله های باقیمانده پایین می روم. اینز این کار را با تابلو سکندری خوران از پله های باقیمانده پایین می روم. اینز این کار را با تابلو کرده. حتماً همین طور است! مامان این طوری به اثر یک هنرمند دیگر دست نمی زند و هیچ توضیح دیگری برایش وجود ندارد. همان طور که توضیح دیگری برای طراحی روی دفتر من وجود ندارد. وقتی بالاخره به اتاق نشیمن می رسم. آن قدر به خودم می لرزم که نزدیک است به گریه بیفتم...    

نویسنده: لینزی کری مترجم: محمدرضا شکاری انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب خانه ای روی گورها - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل