کتاب گربه ی چکمه پوش و هفت داستان دیگر سومین جلد از مجموعه ی قصه های مهتاب نوشته ی ترانه امیر ابراهیمی، از سوی انتشارات محراب قلم به چاپ رسیده است.
در داستان های مربوط به کودکان و نوجوانان، قصه های نام آشنایی چون: سفید برفی، سیندرلا، بندانگشتی، زیبای خفته، شنل قرمزی و ... وجود دارد که شاید ما هر یک از آن ها را بارها خوانده ایم، داستان هایی که علاوه بر سرگرمی و گذراندن اوقات فراغت نکات پندآموز فراوانی در خود دارند. مجموعه ی گربه ی چکمه پوش و هفت داستان دیگر، همه ی این اثرها را به همراه چند قصه ی زیبای دیگر چون: سه بره ی کوچک که همان داستان بزبزقندی با نام دیگر است و ریش آبی را در یک جلد برای مخاطب فراهم کرده است. هر داستان در یک فصل به صورت جداگانه و مصور آمده است، هر چند که نویسنده ی اثر آن را برای گروه سنی ب و ج نوشته است اما تصویر سازی کتاب به گونه ای می باشد که امکان فهم قصه برای کودکان کوچکتری که سواد خواندن ندارند وجود دارد، به این ترتیب که والدین می توانند با توجه به تصاویر، داستان را برای کودک خود تعریف کنند. در واقع شما با تهیه ی این مجموعه، هفت کتاب بسیار جذاب و خواندنی را در یک جلد برای فرزند خود فراهم می کنید.
فهرست
- سفید برفی
- دختر خاکستر نشین
- زیبای خفته
- گربه ی چکمه پوش
- بند انگشتی
- شنل قرمزی
- سه بره ی کوچک
- ریش آبی
برشی از متن کتاب
در زمان های قدیم، شاه و ملکه ای زندگی می کردند که بچه نداشتند. آن ها برای بچه دار شدن هر کاری کرده بودند. به زیارت رفته بودند؛ در آب های معدنی شنا کرده بودند؛ پیش فالگیر رفته بودند... خوش بختانه، خیلی سال بعد، ملکه باردار شد و دختری به دنیا آورد. شاه و ملکه آن قدر خوشحال شدند که جشن بزرگی ترتیب دادند و بیش تر مردم شهر را دعوت کردند. در میان مهمانان، هفت پری مهربان بودند. وقتی زمان خوردن شام شد، پری ها را با احترام سر میزهای جداگانه نشاندند. روی میز، بشقاب ها، چنگال ها و قاشق های طلا گذاشتند. کنار هر بشقاب هم یک جعبه جواهر نشان بود. اما پری ها هنوز غذایشان را شروع نکرده بودند که پری پیر زشتی با عصبانیت از در وارد شد. شاه و ملکه این پری را دعوت نکرده بودند. چون حدود پنجاه سال بود که از برج قصر خود پایین نیامده بود و همه فکر می کردند مرده است. شاه دستور داد برای این پری هم بشفاب و قاشق و چنگال طلا بیاورند. ولی دیگر جعبه ی جواهر نشانی نبود که به او بدهند، چون پادشاه فقط هفت جعبه سفارش داده بود. پری پیر فکر کرد شاه به او بی احترامی کرده است. برای همین، زیر لب غرغر کرد و برای شاه و ملکه خط و نشان کشید. یکی از پری هایی که کنار او نشسته بود، حرف های پری پیر را شنید. او که حدس می زد این پری خیال های بدی برای شاهزاده در سر داشته باشد، خودش را در گوشه ای پنهان کرد. چون می خواست اگر این پری برای شاهزاده آرزوی بدی داشت، آن را بی اثر کند. کسانی که در مهمانی شرکت کرده بودند برای نوزاد هدیه های زیبایی آورده بودند. پری ها هم یکی یکی کنار تخت نوزاد رفتند و از خداوند، چیزهایی برای او خواستند. پری اول آرزو کرد او زیباترین دختر دنبا بشود. دومی از خدا خواست که به او روحی به پاکی فرشتگان بدهد. آرزوی سومی این بود که همه ی کارهایش از روی مهربانی باشد. پری چهارم آرزو کرد که او هوش زیادی داشته باششد. پری پنجم برای نوزاد صدای دلنشین خواست و آرزوی پری ششم این بود که استعدا زیادی در یادگیری موسیقی و زدن ساز داشته باشد. وقتی نوبت به پری بدجنس رسید، چوب دستی اش را به طرف نوزاد گرفت و گفت...
(و هفت داستان دیگر) مترجم: ترانه امیر ابراهیمی انتشارات: محراب قلم
نظرات کاربران درباره کتاب قصه های مهتاب 3 (گربه ی چکمه پوش)
دیدگاه کاربران