loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب 5 (قصه های قرآن)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب قصه های قرآن پنجمین جلد از مجموعه ی قصه های خوب برای بچه های خوب، به قلم مهدی آذریزدی در نشر امیرکبیر به چاپ رسیده است.

قصه های برگزیده از قرآن جلد پنجم از مجموعه " قصه های خوب برای بچه های خوب " می باشد. قصه های خوب برای بچه های خوب مجموعه کتابی است در هشت جلد که نویسنده در آن ها داستان‌های قرآن و داستان های کهن را برای کودکان و نوجوانان به زبانی شیوا و رسا، بازنویسی کرده است. قرآن کتاب مقدس دین اسلام و کلام خداست که به وحی از طرف خدا بر زبان پیغمبر اسلام حضرت محمد (ص) جاری شده است. قرآن کتاب قصه نیست، اما چون برخی از احوال پیغمبران و سرگذشت دیگران از خوبان و بردان در این کتاب آسمانی آمده است این داستان ها را قصه های قرآنی نام گذاری کرده اند. کتاب قصه های برگزیده قرآنی شامل تمام قصه های قرآن نیست، بلکه شامل قصه های مشهورتر و انتخاب شده است. همچنین قصه ها کلمه به کلمه با آن چه در قرآن یا کتاب های تفسیر و دینی آمده یکی نیستند، بلکه بعضی قسمت ها کوتاه تر و بعضی دیگر بلندتر نوشته شده و بیشتر به روش قصه گویی نزدیک است، و در هرجا که روایت های گوناگون در کتاب های کهن با یکدیگر اختلاف داشتند، نویسنده داستان ها را با گفتار امامان و پیشوایان اسلام همراه کرده است. بنابراین در برخی از این قصه ها آن چه در قرآن یا کتاب های اسلامی است با آن چه در کتاب های پیشین آمده تفاوت هایی دارد. در این کتاب زندگی پیامبران الهی، حضرات آدم، نوح، صالح، هود، ابراهیم، ایوب، یوسف، موسی، خضر، داوود، سلیمان، یونس، عیسی (علیهما السلام) و حضرت محمد (ص) و همچنین داستان های قارون، بهشت شداد، اصحاب فیل، لقمان حکیم و اصحاب فیل آورده شده است. این کتاب مختص گروه سنی ج، د و هـ می باشد.

قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب مجموعه کتابی است در هشت جلد که نویسنده در آن ها داستان‌های قرآن و داستان های کهن را برای کودکان و نوجوانان به زبانی شیوا و رسا، بازنویسی کرده است. زنده یاد آذریزدی اولین کتاب از این مجموعه را در سال 1336 منتشر کرد. او برای این اثر در سال 1342 (1967 میلادی)، برنده جایزه یونسکو شد. این اثر به زبان های اسپانیایی، ارمنی، چینی و روسی ترجمه شده است.


برشی از متن کتاب


حضرت موسی کودکی موسی بعد از آن که یوسف از دنیا رفت فرمانروایی مصر به دست فرعون ها افتاد. فرعون ها نفع خود را در ترویج بت پرستی می دیدند؛ چون فرزندان یعقوب و بنی اسرائیل به خداپرستی مشهور بودند فرعون ها با ایشان مخالف شدند. گفتند عبرانی ها خارجی هستند. کم کم دست قوم اسرائیل را از کارهای بزرگ کوتاه کردند. روزگار می گذشت و شمار بنی اسرائیل زیاد می شد، ولی مصری ها ایشان را تحقیر می کردند و آزار و اذیت می کردند و به غلامی و کنیزی وا می داشتند. چهارصد سال گذشت تا فرعون بزرگ که از همه زیرک تر بود روی کار آمد او همین که پایه های قدرت خود را محکم کرد مغرور شد؛ چون دید که بعضی از مردم از خدا پرستی سخن می گویند، ادعای بزرگتری کرد و گفت: «خدای روی زمین منم، منم که سالار و سرور همه مردم هستم و حکم حکم من است و دیگر هیچ خبری نیست.» گروهی از مردم نادان هم دور او را گرفتند و برای ان که خود را عزیز کنند و از حکومت فرعون و زور و قدرت او سهمی بگیرند حرف او را قبول کردند. در این روزگار بود که بر بنی اسرائیل بی اندازه ظلم می شد. فرعون بزرگان عبرانی را به کارهای سخت و باربری و گل سازی و سنگتراشی وا می داشت و زنانشان را به کنیزی می گرفت. غذای بخور و نمیری می داد و با شکنجه از ایشان کار می کشید و اهرام مصر را می ساخت و شهرهای تازه بنا می کرد. مردم می سوختند و می ساختند. در نظر فرعون و دوستانش چیزی که از همه بی ارزش تر بود آدم بود. این فرعون فرزند نداشت و همسر او هم که نامش آسیه بود خداپرست بود وعقیده خود را پنهان می داشت. این چنین بود و بود تا یک روز فرعون خوابی دید و کاهن ها و غیبگوها را دعوت کرد که خوابش را معنی کنند. فرعون در خواب دیده بود که آتشی پیدا شد و خانه قبطی ها یعنی مصری ها را سوزانید ولی خانه عبرانی ها سالم ماند. غیبگوها گفتند: «معنی خواب این است که امسال از بنی اسرائیل پسری به دنیا می آیدکه مانند آتشی به جان بت پرست ها می افتد و مردم را به یک خدای یگانه دعوت می کند، بردگان را آزاد می کندو دولت فرعونی را سرنگون می کند.» فرعون گفت: اگر من فرعونم می دانم که چه باید کرد، من امسال نمی گذارم در میان بنی اسرائیل فرزند پسر پیدا شود و همه را می کشم تا این مرد به دنیا نیاید. از آن رور به بعد دستور داد تمام خانه های بنی اسرائیل را زیر نظر بگیرند و در هر خانه ای که طفلی به دنیا می آید اگر پسر بود او را بکشند و دختران را برای کنیزی و خدمتکاری زنده بگذارند. کسی هم نبود که بتواند در برابر زور و قدرت فرعون ایستادگی کند. عبرانی ها ضعیف و زیردست بودند و قبطی ها هم با آنها دشمنی داشتند. در آن سال هر چه فرزند پسر به دنیا آمد به دستور فرعون کشته شد. بنی اسرائیل به خدا پناه می بردند و دعا می کردند و چاره ای جز صبر نداشتند. اما خدا خواسته بود که از میان همین مردم که تا این اندازه بدبخت و گرفتار ستم بودند مردی چون موسی به وجود آید و خواست خدا از همه بالاتر است. عمران یکی از بنی اسرائیل بود که اصل و نسبش به یعقوب پیغمبر می رسید. در مصر زندگی می کرد و خداپرست بود. شغل او چوپانی بود و یک دختر و یک پسر دیگر به نام هارون داشت. از قضاء همسرش باردار بود و این حال را پنهان می داشت تاشبی که فرزندش به دنیا آمد. همین که دیدند نوزادشان پسر است ترسیدند و او را مخفی کردند تا سه روز مادرش او را شیر داد؛ اما نگاهداری نوزاد پسر خیلی دشوار بود. هر لحظه ممکن بود کسی به جاسوسان فرعون خبر بدهد و مأموران سر برسند و طفل را بکشند. در این باره خیلی فکر کردند و عاقبت خداوند به دل مادر موسی انداخت که فرزندش را در گهواره ای بگذارد و روی نهر آب رها کند و او را به خدا بسپارد و از سرنوشت او آسوده باشد و امیدوار باشد که خدا موسی را حفظ کند. مادر موسی فرزندش را در گهواریه ای از چوب و حصیر و نی گذاشت و خدا را یاد کرد و او را روی نهر آبی که از نزدیک خانه شان می گذشت رها کرد. آب گهواره موسی را برد. اتفاقا این رود از قصر آسیه زن فرعون می گذشت. آسیه آن روز با ندیمان و کنیزانش در اطراف رود گردش می کردند از دور جعبه ای را بر روی آب دید. همین که گهواره موسی به نظرگاه آسیه رسید در میان درخت ها گیر کرد.

نویسنده


معرفی نویسنده: " مهدی آذر یزدی " نویسنده معروف داستان های کودکان در سال 1301 در خرمشاه یزد متولد شد. وی از هشت سالگی همراه پدرش روی باغ و زمین رعیتی کار کرد. استاد آذر یزدی در 1322 به تهران آمد و مقیم تهران گردید. تحصیلات او بیشتر در حوزه های علمی و دینی قدیم انجام شده است. قبل از آنکه به کار نگارش داستانهای کودکان بپردازد، به مشاغل گوناگون و از جمله عکاسی و کتابفروشی اشتغال داشته است. او اولین نویسنده‌ای است که در ایران به فکر نوشتن داستان برای کودکان و نوجوانان افتاد. به همین دلیل است که عنوان «پدر ادبیات کودک و نوجوان ایران» را به او داده‌اند. وی از سال 1336 با توجه به زمینه و مطالعات وسیع قبلی اش شروع به نوشتن داستانهای گوناگون برای کودکان نمود. وی با انتخاب سبک بخصوصی در تهیه و نگارش داستان هایش بصورت یکی از نویسندگان ورزیده و مطلع داستانهای کودکان در ادبیات معاصر ایران در آمده است. وی در سال 73 بدلیل نداشتن پول اجاره خانه در تهران دوباره به یزد بازگشت. به خانه پدری رفت که با آرامش بنشیند و بنویسد؛ پشیمان شد، ولی دیگر توان جابه جایی نداشت. آذریزدی نویسنده ادبیات کودکان ایران در بازنویسی و بازآفرینی آثار کهن پیشگام بوده و همواره در آرامش به کار خود داده است. تعدادی از نوشته های آذر یزدی عبارتند از: "قصه های تازه از کتابهای کهن"، "خیر و شر"، "حق و ناحق"، "ده حکایت"، "بچه آدم"، "پنج افسانه"، "مرد و نامرد"،" قصه ها و مثل ها"، "هشت بهشت"،

فهرست


چند کلمه با بچه ها حضرت آدم حضرت نوح هود و صالح حضرت ابراهیم حضرت ایوب حضرت یوسف حضرت موسی قارون حضرت خضر حضرت داوود حضرت سلیمان بهشت شداد حضرت یونس اصحاب کهف حضرت عیسی لقمان حکیم اصحاب فیل حضرت محمد  

نویسنده: مهدی آذریزدی انتشارات: امیرکبیر  



نظرات کاربران درباره کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب 5 (قصه های قرآن)


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب 5 (قصه های قرآن)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل