loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس

5 / -
موجود شد خبرم کن

درباره‌ی کتاب اتفاقات کم‌اهمیت زندگی یک کاکتوس

کتاب "اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس" یک کتاب کودک و نوجوان می‌باشد که روایتگر زندگی یک دختر کوچک است.

شخصیت اصلی قصه، "اَوِن" نام دارد. او دختری باهوش و شجاع است که در ایالت "کانزاس" و کنار پدر و مادرش زندگی آرامی را سپری میکند. اون، به طور مادرزادی از داشتن نعمت دست، محروم است. اما به دلیل تشویق‌های پی‌درپی والدین خود، کلیه‌ی کارهایش را شخصا و با کمک پاهایش انجام می‌دهد؛ کاری که زمان زیادی را می‌طلبد ولی دختر قصه را از وابستگی به دیگران و کمک اطرافیان رهایی می‌بخشد.

اون تا جایی که به یاد میآورد، در کانزاس زندگی می‌کند و در مدرسه‌ای مشخص، تحصیل می‌نماید. از همین رو تمام همکلاسی‌ها و اطرافیانش، از وضعیت جسمی او آگاه هستند و رفتارهای عجیب و ترحم‌آمیزی از خود بروز نمی‌دهند. همین موضوع نیز موجب ایجاد آرامش روحی و روان در اون می‌شود.

ماجرا پس از ورشکستگی رستوران محل کار پدر اون آغاز می‌گردد. شش ماه پس از این واقعه، ایمیلی از جانب شخصی به نام "جو کاوانا" به دست پدر اون می‌رسد؛ ایمیلی که از او می‌خواهد جهت پذیرش مدیریت پارکی تفریحی، همراه با خانواده‌اش، به ایالت "آریزونا" نقل مکان نماید.

پدر دختر قصه، پیش از پذیرش این شغل، موضوع را با اون و زنش درجریان می‌گذارد. وی پس از جلب رضایت همسر و فرزندش، درخواست کاوانا را قبول کرده و همراه با آن‌ها به سوی آریزونا حرکت می‌کند. اقدامی که اون را با ماجراهایی پرکشش و هیجان‌انگیز روبه‌رو می‌سازد.

برشی از متن کتاب اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس

15

چند روز بعد توی مدرسه دیدم کانر ایستاده جلو کمدش. رفتم طرفش و گفتم: «سلام.»

چرخید رو به من کرد و گفت: «سلام. اسپاگتی حالش چه‌طوره؟»

«بهتره.» تا جایی که می‌شد برایش وقت گذاشته بودم تا تشویقش کنم علوفه‌اش را بخورد، حتی با پایم بهش غذا داده بودم. حواسم بود که حتما غذای مکمل روزانه‌اش را هم بخورد. انگار تلاش‌هایم داشت جواب می‌داد.

کانر گفت: «خوبه. تو می‌دونی چرا اسمش اسپاگتیه؟ عجیبه یه لاما همچین اسمی داشته باشه.»

«دنیس بهم گفته این اسم رو از فیلم‌های وسترن اسپاگتی گرفته‌ن.»

کانر گفت: «آهان. حالا این چی هست؟»

شانه‌ام را بالا انداختم و گفتم: «نمی‌دونم. شاید توی این فیلم‌ها پر گاوچرونه و اون‌ها یه عالمه اسپاگتی می‌خورن.»

کانر با سر تایید کرد و گفت: «ولی باز هم عجیبه.»

زاین را دیدم که از روبه‌رو داشت می‌آمد طرف‌مان. صدایش کردم: «هی، زاین!» طوری روی پاهایش متمرکز شده بود که صدایم را نشنید. دوباره صدا زدم: «زاین.»

سرش را بلند کرد، انگار دوباره جا خورده بود که کسی دارد باهاش حرف می‌زند. من که کلا نمی‌توانم برای جلب توجه کسی دست تکان بدهم، برای همین کمی بالا پایین پریدم. با همان ورجه‌ورجه دوباره گفتم: «زاین!» بالاخره من را دید. ایستاد جلو من و کانر و آرام گفت: «سلام اون.»

بهش گفتم: «این کانره» و هر دو پسر نصفه نیمه برای هم دست تکان دادند. زاین به کانر گفت: «تو توی کلاس تاریخ مایی. من، اممم، من سر کلاس صدات رو شنیده‌م.»

کانر پارس کرد و شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت: «تو و بقیه‌ی بچه‌ها.» برای زاین توضیح دادم: «کانر سندرم توره داره. دست خودش نیست.»

«آهان. منم فکر نمی‌کردم دست خودش باشه.» زاین سرش را انداخت پایین و به کتانی‌هایش نگاهی کرد، بعد دوباره سرش را آورد بالا رو به کانر و گفت: «متاسفم.»

کانر دوباره شانه‌هایش را بالا انداخت و گفت: «طوری نیست.»

گفتم: «خب، بگذریم. همین الان اومدم به کانر بگم اگه دلش می‌خواد، بعد مدرسه بریم تحقیق.» نگاهی جدی به زاین انداختم و ادامه دادم: «من توی پارک تفریحی گذرگاه دلیجان زندگی می‌کنم.»

زاین گفت: «آره، اون‌جا رو بلدم.»

گفتم: «آهان، خب پس خوبه. ما داریم سعی می‌کنیم کشف کنیم چرا هیچ‌کس...

کتاب اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس اثر داستی بولینگ و ترجمه ی آیدا عباسی توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

  • نویسنده: داستی بولینگ
  • مترجم: آیدا عباسی
  • انتشارات: پرتقال

مشخصات

  • نویسنده داستی بولینگ
  • مترجم آیدا عباسی
  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 3
  • سال انتشار 1402
  • تعداد صفحه 231
  • انتشارات پرتقال
  • شابک : 9786004623414


نظرات کاربران درباره کتاب اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب اتفاقات کم اهمیت زندگی یک کاکتوس" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل