loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب مترو 2034

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره کتاب مترو 2034 

در این کتاب، داستانی علمی- تخیلی را می خوانیم که شامل 18 فصل و بخشی پایانی است. مترو 2034، اولین بار در سال 2009 به چاپ رسید. این کتاب در ادامه داستان کتاب مترو 2033 نوشته شده است. داستان 2034،‌یک سال بعد از جریان کتاب 2033 اتفاق می افتد و این کتاب کاملا مستقل از کتاب 2033 است و احتیاجی نیست برای خواندن آن، کتاب قبلی حتما خوانده شود. این کتاب به صورت اپیزودی و مانند کتاب 2033، تعریف نشده است.

داستان این کتاب، در آینده و سال 2034 رخ می دهد و درباره ساکنین ایستگاه مترویی است که حالت فراطبیعی دارد. ساکنان مشکلات فراوانی دارند که هر روزه با آنها مواجه می شوند. این ایستگاه با ایستگاه های دیگر در ارتباط است و در صورتی که مبادله و ارتباط آنها باهم قطع شود، ساکنان نابود می شوند. به علاوه، محموله مهمات ایستگاه نیز در حال اتمام است که مشکلات را چندین برابر کرده است. در نتیجه برای حل مشکلات، گروهی تعیین شده و به ماموریت فرستاده می شوند. این گروه کوچک، شامل چهار نفر است، یک شکارچی، احمد، هومر و ساشا. ساشا، دختر مردی است تبعید شده که قبلا ایستگاهی را فرماندهی می کرده است.

احمد  مردی جوان است. هومر، پیرمردی که در آرزوی جاودانه کردن دوره ای که زندگی می کند، است و شکارچی که قبلا از موجودات تاریک بوده اما الان به جمع ساکنان مترو پیوسته است. این گروه، یک بیماری مرگبار را کشف می کنند که باید آن را از بین ببرند و در صورت عدم موفقیت نه تنها ساکنان ایستگاهشان، بلکه انسان های دیگر نیز به خطر می افتند.

 

برشی از متن کتاب مترو 2034 


" شکارچی هنوز به سوال پیرمرد جواب نداده بود. در واقع دیگر به کل از صحبت کردن با او دست برداشته بود. برای هومر، سفر یک و نیم کیلومتری از ناگاتینسکایا به تولسکایا، به اندازه جاده مختوم به جلجتای (تپه ای که عیسی در آن به صلیب کشیده شد)، بی انتها به نظر می رسید. او می دانست که پایان زندگی اش به طور قریب به یقین در این تونل رقم می‌خورد و برایش دشوار بود که خود را به پیشروی با سرعت بیشتر در آن ترغیب کند.

حداقل این گونه زمانی برای آماده شدن باقی می ماند و هومر می توانست سرش را با فکر کردن به خاطراتش گرم کند. او راجع به النا فکر کرد، بابت غرورش خودش را سرزنش نمود و از او طلب بخشش کرد. او با غصه زیاد آن روز جادویی را در خیابان تور، زیر آن باران تابستانی، به خاطر آورد. او از اینکه به کسی نسپرده بود تا از روزنامه هایش نگهداری کند، افسوس می خورد. او آماده مردن بود، آماده بود تا هیولاها او را از هم بدرند، موش های عظیم الجثه او را ببلعند، آلودگی او را مسموم کند... برای این حقیقت که تولسکایا به سیاهچاله ای تبدیل شده بود که همه چیز را در خود می بلعید و هیچ چیز را به بیرون پس نمی داد، چه احتمال دیگری می توانست پیدا کند؟ حالا که هنگام نزدیک شدن به تولسکایا صدای معمولی یک انسان را شنیده بود، نمی دانست باید چه فکری کند. آیا ایستگاه تسخیر شده بود؟ ولی چه کسی می توانست پوزه گروه های تهاجمی اعزام شده از سواستوپولسکایا را این گونه به خاک بمالد؟ چه کسی تمام ولگرد هایی را که از تونل ها به ایستگاه عزیمت کرده بودند، از بین برده بود و حتی به زن ها و پیرمردها هم اجازه رفتن نداده بود؟

صدا از فاصله دور گفت: - 30 قدم بیایید جلوتر! صدا به شدت آشنا به نظر می رسید؛ آنقدر آشنا که هومر مطمئن بود اگر زمان کافی در اختیار داشت، می توانست آن را شناسایی کند. آیا ممکن بود صدا متعلق به یکی از اهالی سواستوپولسکایا باشد؟ شکارچی در حالی که دستانش را گهواره کلاشینکوفش قرار داده بود، مطیعانه شروع به شمردن قدم هایش کرد. سه قدم شکارچی برابر بود با پنجاه قدم هومر.

 

خرید کتاب مترو 2034 

 

برای خرید کتاب مترو 2034 نوشته ی دمیتری گلوخوفسکی و ترجمه فربد اذسن در انتشارات کتابسرای تندیس می‌توانید به سایت کتابانه مراجعه نمایید.

 

 



محصولات مرتبط

درباره دمیتری گلوخوفسکی نویسنده کتاب کتاب مترو 2034


نظرات کاربران درباره کتاب مترو 2034


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب مترو 2034" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل