کتاب حال خوب با هم - دیوید برنز

کتاب حال خوب با هم نوشته دیوید برنز و ترجمه مهدی قراچه داغی توسط نشر آسیم به چاپ رسیده است.

این کتاب قصد دارد با آموزش متدی روان شناسانه همه ی افراد را در رسیدن به روابطی بهتر با دوستان، اعضای خانواده و غریبه ها کمک نماید. در زندگی همه شما افرادی وجود دارند که به راحتی نمی توانید با آن ها کنار بیایید و در رابطه تان با آن ها جز مشاجره چیز دیگری نصیب تان نمی شود. گاهی این افراد از میان اعضای خانواده و دوستان شما می باشند، به همین دلیل دعوا کردن با شخصی که دوستش دارید حال شما را بد می کند. اما گاهی هم این اشخاص می توانند جزو غریبه هایی باشند که رنجش شان برای تان اهمیتی ندارد اما در این مواقع هم مشاجره می تواند آرامش روحی و روانی شما را بر هم بزند و شادی و انرژی درونی تان را بگیرد. "دکتر دیوید برنز" در کتاب پیش رو قصد دارد با ارائه ی راهکارهای مناسبی شما را به سمت داشتن رابطه ی بهتر با این گونه افراد سوق دهد. فرقی ندارد این افراد جزو کسانی باشند که دوست شان دارید و یا کسی باشد که اهمیتی برایش قائل نیستید، مورد مهم، رسیدن شما به یک حال خوب و داشتن ارتباطی به دور از تنش با دیگران است. پس اگر می خواهید بدانید چگونه می توانید احساس دلخوری خود را متحول کنید و جای آن را با صمیمیت عوض کنید مطالعه ی این کتاب را از دست ندهید.

فهرست

• مقدمه
• بخش یک: چرا نمی‌توانیم با هم کنار بیاییم؟
• فصل 1: آنچه متخصصان می‌گویند
• فصل 2: نیمه‌ی تاریک طبیعت انسان
• فصل 3: چرا ما در نهان تنفر داشتن را دوست داریم؟
• فصل 4: سه نقطه‌نظری که می‌تواند زندگی شما را متحول کند
• بخش دو: تشخیص رابطه
• فصل 5: رابطه‌ی شما چقدر خوب است؟ آزمون از رابطه
• فصل 6: چه خواسته‌ای دارید؟
• فصل 7: بهای صمیمیت
• فصل 8: دفتر رابطه
• فصل 9: ارتباط خوب، ارتباط بد
• فصل 10: چگونه دیگران را کنترل می‌کنیم؟
• فصل 11: سه زوج مسئله‌دار
• بخش سه: چگونه با کسانی که به آنها علاقه‌مندیم روابط عالی ایجاد کنیم؟
• فصل 12: پنج راز ارتباط موثر
• فصل 13: روش خلع سلاح
• فصل 14: همدلی فکری و احساسی
• فصل 15: پرس‌و‌جو: «آیا درست متوجه شدم؟»
• فصل 16: عبارت «من احساس می‌کنم»
• فصل 17: نوازش کردن: «من-او» در برابر «من-تو»
• فصل 18: راه‌حل‌های مسائل رابطه‌ای
• بخش چهار: استفاده از پنج راز ارتباط موثر
• فصل 19: تسلط بر رازهای پنج‌گانه
• فصل 20: استفاده از پنج راز در عمل: تمرین صمیمیت
• فصل 21: آموزش صمیمیت برای زوج‌ها: تمرین یک‌دقیقه‌ای
• بخش پنج: اشتباهات رایج- چگونه از این اشتباهات اجتناب کنیم؟
• فصل 22: «کمک! رازهای پنج‌گانه موثر واقع نمی‌شوند!»
• فصل 23: کمک کردن و حل مسئله
• فصل 24: پنهان کردن سرتان زیر شن‌ها: فوبیای اختلاف و فوبیای خشم
• فصل 25: عذرخواهی: «آیا گفتن «متاسفم» کافی است؟»
• فصل 26: فرمانبرداری
• فصل 27: نگاهی به مقاومت: «چرا من باید همه‌ی کارها را بکنم؟
• بخش شش: روشهای پیشرفته
• فصل 28: تغییر توجه و تمرکز: آیا فیلی در اتاق است؟
• فصل 29: تغییر قالب ذهنی مثبت: گشودن درهای صمیمیت و موفقیت
• فصل 30: همدلی چند جوابی: چگونه با کسی که از صحبت کردن با شما طفره می‌رود، صحبت کنید؟

برشی از متن کتاب

بسیاری از درمانگران معتقدند که مسائل رابطه های ناشی از نبود اعتماد و اطمینان و ترس از آسیب پذیری است. فرض کنیم که شما به خاطر حرفی که یکی از همکاران یا افراد خانواده زده ناراحت هستید. در ظاهر عصبانی هستید اما در پس این عصبانیت احساس رنجش می کنید. احساس می کنید که تحقیر شده اید. مایل نیستید طرف مقابل بداند که رنجیده اید زیرا می ترسید که ضعیف و احمق به نظر برسید. به جای آن حالت تدافعی می‌گیرید و سعی می‌کنید که طرف مقابل را تحقیر کنید. با آن که تنش بالا می ‌گیرد خشم تان از شما حمایت می کند یا مجبور نیستید که آسیب پذیر شوید و یا بی اعتنایی یا رد شدن را نصیب خود کنید. به عبارت دیگر اشکال اصلی بر سر اعتماد و اطمینان است و ما به خاطر ترس از صمیمیت نزاع می کنیم. درمانگرهای حامی این نظریه توصیه می ‌کنند که رنجش واقع در پس خشم خود را در میان بگذارید. روان تحلیل گرها و روان پویشی ها معتقدند که همه این مشکلات میان شخصی در زمینه دوست داشتن یک دیگر ناشی از تألماتی است که در دوران کودکی و زمانی که بزرگ می شدیم تحمل کردیم. آن ها می گویند اگر در یک خانواده عملکردی بزرگ شده باشید ممکن است به طور ناخودآگاه همان انگاره های دردناک را بارها و بارها در دوران بلوغ و بزرگی ایجاد کنید. برای مثال اگر پدرتان مرتب از شما انتقاد می ‌کرد و شما را تحقیر می نمود ممکن است به این احساس رسیده باشید که هر کاری بکنید به اندازه کافی خوب نیست که مهر و عشق او را برای خود بخرید. در دوران بلوغ و بزرگی ممکن است جذب مردانی شوید که به همان اندازه از شما انتقاد می ‌کنند زیرا احساس می کنید که نقش شما در رابطه تحقیر شدن است. در این شرایط مایوسانه می خواهید عشقی را که پدرتان هرگز به شما نداد برای خود خریداری کنید. وقتی برای اولین بار درمان اشخاصی را با مسائل رابطه ای شروع کردم به همه این نظریه ها اعتقاد داشتم و بنابراین بیمارانم را تشویق می کردم که این کمبودها و نیازهای خود را برطرف کنند. من مشتاقانه به مراجعانم آموزش می دادم که چگونه با مهارت بیشتری ارتباط برقرار نمایند، چگونه مسائل شان را منظم تر حل و فصل کنند و چگونه با یکدیگر برخورد مهرانگیز تری داشته باشند. در ذهن به آن ها می آموزم که بر عزت نفس خود بیفزایند و خطاهای شناختی خود را اصلاح نمایند. در مواقعی نیز گذشته را تجزیه و تحلیل می کردیم تا به مبدا و منشا این انگاره ها پی ببریم. برای  من عجیب بود که هیچ یک از این روش ها آن قدر ها کارساز نبودند. نه این که موثر نبودند، کسانی که یاد می ‌گرفتند گوش بدهند احساساتشان را با صراحت مطرح کنند و با دیگران با مهر و عشق و احترام بیش تری حرف بزندد بلافاصله روابط شان با دیگران بهتر می شد. اما شماره این افراد کم بود. اغلب کسانی که از روابط شان با دیگران شکایت داشتند،انگیزه‌ ای برای استفاده از این روش‌ها نداشتند. صفحه 13

(چه کنیم که روابطمان بهتر شود) نویسنده: دیوید برنز ترجمه: مهدی قراچه داغی انتشارات: آسیم