loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه
موجود شد خبرم کن

کتاب نخل | هوشنگ مرادی کرمانی

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب نخل

کتاب "نخل" رمانی در رابطه با تاثیر امید در زندگی می باشد و حکایتی خواندنی را در این زمینه برای مخاطب روایت می کند. شخصیت اصلی داستان، "مراد"، پسری روستایی و یتیم است که پدرش "ابراهیم" نام داشت. سال ها پیش والدین پسر قصه، در سیل گرفتار شده و جان شان را از دست می دهند؛ پس از این واقعه ی دردناک، مراد که تنها فرزند خانواده بوده، به نزد خاله اش رفته و با خانواده ی او زندگی می کند.

ابتدای قصه کتاب مرادی کرمانی با ورود درویشی معروف و مورد احترام اهالی آبادی آغاز می گردد. درویش، پیرمردی با ریش و موهای بلند و سفید می باشد که همواره پیراهنی سبز و بلند بر تن کرده و تمامی عمرش را صرف سفر نموده و یکه و تنها، پیاده به روستاها و آبادی ها و کوره راه های کویر رفته و از اهالی آن ها دیدن می کند. هم اکنون وی به قصد استراحت، به روستای محل زندگی مراد رسیده و مدتی را در آن جا ساکن می شود.

در همین ایام، هنگام ملاقات با مراد و جویا شدن احوال و روزگار او، از غمی نهفته در قلبش آگاهی یافته و هسته ی خرمایی را در خاک فرو کرده و به پسرک اطمینان می بخشد که روزی این هسته از خاک بیرون آمده و تبدیل به درختی بزرگ و تنومند می گردد. از آن زمان به بعد، پسرک با چشم امید، به انتظار سبز شدن نهال نشسته و خواننده را نیز با خود همراه می سازد.


بخشی از کتاب نخل اثر مرادی کرمانی

- درویش آمد، خضر آمد!

خبر خیلی زود، مثل باد، توی آبادی پیچید. دهان به دهان گشت و گوش به گوش رسید. پیش از همه، عزیزالله درویش را دید. داشت پشت ‌بام را کاه گل می ‌کرد که چشمش به راه باریک، سفید و مارپیچ دامنه ی کوه افتاد. درویش از کوه سرازیر شده بود. توی راه بود. عزیزالله لکه ‌ای سبز دید که توی راه آرام آرام می‌ خزید و از کوه پایین می ‌آمد. آسمان صاف و پاک بود و خورشید، داغ و روشن، بر کوه و دشت و درخت می‌ تابید. عزیزالله دست راستش را، که غرق گل بود، بالای ابروهاش گرفت. روی چشم هاش سایه کرد. چشم هاش را تنگ کرد و به راخه خیره شد. درویش را دید که خوش خوش می آمد.

درویش را از دور می شد شناخت. مثل همیشه، پیراهنی سبز و بلند، تا پشت پاهاش پوشیده بود. کشکولی به دست، تبرزینی بر شانه و تربه ای به پشت داشت.

عزیزالله از روی بام صدا زد:

- آهای ... علی اصغر، درویش آمد، خضر آمد!

علی اصغر، پسر عزیزالله، پایین بام، کاه گل ها را با بیل به هم می زد و توی استانبولی می ریخت. صدای پدرش را شنید بیل را به دیوار تکیه داد و از نردبام بالا رفت. درویش را دید. دست گذاشت بغل گوشش و داد کشید:

- خوش آمدی خضر، سلام خضر!

باد صدا را برد و به کگوش درویش رساند. علی اصغر سرش را چرخاند طرف آبادی:

- درویش آمد، خضر آمد! دارد می آید. توی راه است.

صداش از دور به گوش مراد رسید. مراد تو کوچه بود. داشت گل ختمی می چید و می ریخت تو دامنش. بوته ی ختمی از شکاف چینه در امده بود. گل های ریز و بنفش داشت. مراد، صدا را شنید و توی کوچه دوید:

- درویش آمد، خضر آمد! از کوه سرازیر شد از چشمه گذشته.

حسین و احمد و حجت داشتند تو کوچه گردو بلزی می کردند. مراد رسید شتابان:

- بچه ها درویش آمد، خضر آمد! از «چنار سوخته» گذشته. از چشمه رد شده. پشت خانه ی عزیزالله رسیده.

بچه ها، گردوهایی را که روی زمین چیده بودند برداشتند و به طرف خانه ی عزیزالله دویدند، خوش حال:

- آهای درویش آمد، خضر آمد!

بین راه به میدان گاه آبادی رسیدند. محمد حسین آهنگر کنار میدان گاه داشت اسبی را نعل می کرد. پای اسب را رها کرد و سر چکش را گذاشت زمین، به شاگردش که دهانه ی اسب را محکم نگرفته بود و حواسش پیش بچه ها بود گفت:

- حواست را جمع کن، رضا. کجا را نگاه می کنی؟

- بچه ها را، استاد. دارند می دویدند و داد می زند که: « درویش آمد، خضر آمد!»

- آمده که آمده، کارت را بکن.

رضا دهانه ی اسب را رها کرد و دنبال بچه ها دوید.

- کجا؟! ... وقتی برگشتی من می دانم و تو!

*

درویش آمد. از کوچه ها گذشت. از زیر درخت ها رد شد. آرام می گذشت. بچه ها اطرافش را گرفته بودند. چند تا جلو جلو می رفتند و بقیه پشت سر و دو سویش، پا به پاش قدم بر می داشتند...

کتاب نخل نوشته هوشنگ مرادی کرمانی توسط انتشارات معین به چاپ رسیده است.

 


نویسنده: هوشنگ مرادی کرمانی انتشارات: معین

 



هوشنگ مرادی کرمانی

درباره هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده کتاب کتاب نخل | هوشنگ مرادی کرمانی

«هوشنگ مرادی کرمانی» از برجسته‌ترین و شناخته‌شده‌ترین نویسندگان معاصر ایرانی م‌باشد که آثارش سرشار از سادگی و شیرینی خاصی است که سبب محبوبیت آن‌ها در میان علاقه‌مندان به ادبیات فارسی گردیده است. مشهورترین اثر وی قصه‌های مجید است که در ذهن بسیاری از ایرانیان، به عنوان قابی شیرین و به‌یادماندنی نقش بسته است. ...

نظرات کاربران درباره کتاب نخل | هوشنگ مرادی کرمانی


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب نخل | هوشنگ مرادی کرمانی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل