کتاب چگونه کتاب نخوانیم

معرفی کتاب چگونه کتاب نخوانیم

این کتاب برای آن هایی که اصلا کتاب نمی خوانند، خیلی خوب است، همه، حتی آن هایی که یک بار فقط لای یک کتاب را باز می کنند، عقل تان را از روی این می سنجید که چه طور درباره کتابی که خوانده اید حرف می زنید. پس بهتر است این کتاب را تا آخر بخوانید و بعد طوری رفتار کنید انگار هر چیزی را که تا حالا روی کاغذ نوشته شده خوانده اید – حتی اگر از همه اوقات فراغت تان درست استفاده کرده باشید و هرکاری کرده باشید به جز کتاب خواندن.

کتاب پیش رویتان برای کسانی که همه اش در حال کتاب خواندن هستند مثل یک فهرست بلندبالا از آثاری است که هرگز فرصت نکرده اند تا انتها بخوانند؛ اما اصلاً نگران نباشید. اگر این کتاب را بخوانید، می توانید دیگران را با جمله هایی مثل این تحقیر کنید: (جداً؟ اصلاً اسمش [یه رمان پیچیده رو بگویید] رو هم نشنیدی؟) چون در این کتاب نویسنده با ارائه تکنیک هایی به شما یاد می دهد چه طور فقط یک نگاه به کتاب هایی که دوستان پُرافتاده تان معرفی می کنند بیندازید و بعد روی شان را کم کنید! سلیقه آنها در کتاب خوانی به گَردِ پای شما هم نمی رسد، بنابراین هرگز وسوسه نمی شوید چیزهایی را که دیگران پیشنهاد می کنند بخوانید. کتاب چگونه کتاب نخوانیم یادتان می دهد چطور هرچیزی را که باید بخوانید، تندتر بخوانید.

برشی از متن کتاب چگونه کتاب نخوانیم

فصل اول: کتاب چیست و به چه دردی می خورد؟ احتمالاً قبلاً هم چیزهایی درباره کتاب شنیده اید. شاید پوسترهایی را دیده باشید که روی شان عکس یک ستاره سینما یا یک ورزشکار حرفه ای را چاپ کرده اند که دارد به مخاطب نشان می دهد چگونه با کتاب خواندن می شود بازیگر یا معتاد بهتری شد.

اگر هنوز هم نفهمیده اید کتاب چیست، همین چیزی که الان در دست تان هست، اسمش کتاب است! لمس صفحه هایش را دوست دارید؟ بویش؟ ظاهرش؟ وزن آن؟ همه فکری را که قرار است به خوردِ ذهن تان برود دوست دارید؟ کتاب چی هست؟ براساس تعریف واژه نامه میریام ویستر، کتاب عبارت است از ورق هایی که با چسب، چرم یا هر چیز دیگری به هم چسبانده شده اند تا من را به خواب ببرند، درسته؟! اشتباه نکنید! آن تک برگی که بالای سینک ظرفشویی چسبانده شده و رویش نوشته: لطفاً ظرف های تان را بشویید) یک یادداشت است و نباید آن را سر کلاس یا باشگاه کتاب مطرح کنید چون دیگران این یادداشت ها را جزء ادبیات غنی به حساب نمی آورند.

• نویسنده: دن ویلبر
• مترجم: حمیده پشتوان
• انتشارات: هنوز