محصولات مرتبط
درباره کتاب خدایگانی و بندگی از پدیدارشناسی روح هگل
«خدایگانی و بندگی» از پدیدارشناسی روح، عنوان فصلیست که به فلسفه هگل پیرامون آگاهی و خودآگاهی میپردازد. با وجود ترجمههای فارسی از این اثر که در سالهای گذشته در اختیار مخاطبان قرار گرفته، اما علیرضا سید احمدیان در جایگاه مترجم کتاب حاضر، معتقد است آثار گذشته نتوانستهاند حق مطلب را به خوبی ادا نمایند و برای درک اندیشههای هگل، بایستی اقدامی اساسیتر صورت گیرد. بنابراین در پی شناساندن این فلسفه است تا بر اساس اصل نظام فکری فیلسوفش آن را تفسیر کند. از اینرو در بخش مقدمه، ضمن بیان هدف مترجم از ترجمه اثر، آراء دو تن از مفسران فرانسوی متن هگل مورد بررسی قرار گرفته است. ترجمه این اثر از روی نسخه معتبر آلمانی آن انجام شده که به طور کامل مشخصات این اثر (نسخه اصلی)، در کتاب دیده میشود. در کتاب حاضر، ضمن ترجمه متن هگل، پیوستها و ضمائمی وجود دارد که اولین بخش این ضمائم را مقدمه آن، چنانکه بیان شد، در بردارد. در ادامه، بخشی با عنوان «درباره ترجمه» آمده تا مخاطبان در مورد فن ترجمه و دیدگاههای مترجم آگاهی یابند. همچنین تفسیری که پیرامون «خدایگانی وبندگی» وجود دارد، مخاطب را در درک و فهم بهتر این مطلب هگل یاری مینماید. چراکه فیلسوفی چون هگل، با بیاناتی پیچیده و البته بیان جزئیات فراوان به ذکر مطلب پرداخته که تنها استناد به متن نمیتواند درک درستی از آن را ارائه نماید و نیاز به وجود تفسیری مطمئن و اصولی احساس میشود. با این همه مترجم اذعان میدارد باز هم نمیتوان با وجود این نوع تفاسیر هم به تمام ابعاد فکری و جنبههای مختلف اندیشه فیلسوفی چون هگل اشراف یافت. در همین راستاست که متن نوشته این فیلسوف، به صورت دو زبانه - فارسی و متن اصلی- ارائه شده چراکه به نظر مترجم ارائه متن به این شکل لازمه ترجمه متنون کلیدی و دشوار است تا ضمن مقایسه ترجمه با متن، پشتوانه ترجمههای دقیقتر بعدی قرار بگیرد. گفتنیست در تفسیر نوشته هگل، نویسنده، ناممکن شدن بردگی در دوران جدید را حاصل بسط ایده آزادی در تاریخ میداند، پس به این نتیجه میرسد که لازمه بسط آزادی و رفع بندگی و بردگی، حل و رفع دیالکتیک تاریخ است نه جابهجایی خدایگان و بنده.
فهرست
فهرست اختصارات مقدمه: تاریخ تفسیر یک متن مسئله فلسفی در مقدمه پدیدارشناسی روح تفسیر ژان وال از «وجدان نگونبخت» چرخش انسان شناختی در تفسیر هگل تفسیر کوژو از «خدایگانی و بندگی» جنون به روایت فوکو، به روایت دریدا نتیجه گیری یادداشتها درباره ترجمه درباره ترجمه حمید عنایت درباره ترجمه اصطلاحات یادداشتها ترجمه و اصل «خدایگانی و بندگی» [دو زبانه] «خدایگانی و بندگی» [متن فارسی] «خدایگانی و بندگی» [متن آلمانی] استدراکات ترجمه تفسیر «خدایگانی و بندگی» ایضاح در موضع تفسیر عنوان بند 1 بند 2 بند 3 بند 4 بند 5 بند 6 بند 7 بند 8 بند 9 بند 10 بند 11 بند 12 بند 13 بند 14 بند 15 بند 16 بند 17 بند 18 بند 19 یادداشتها [ضمائم و ملحقات 307 - 338]
- فهرست پدیدار شناسی روح
- اعلان شخصی چاپ و انتشار پدیدار شناسی روح
- خدایگانی و بندگی در نوشتههای نورنبرگ
- واژهنامه
- فهرست منابع و مآخذ
نمایه
برشی از متن کتاب خدایگانی و بندگی از پدیدارشناسی روح هگل
بند دوم مضمون بسیار مهمی دارد که از ارکان الهیات مسیحی نیز به شمار میآید: خلو ذات باری از صفات جلال . در متن هگل هیچ اشاره مستقیمی به این مفهوم نشده است، اما به واسطه ترجمه لوتر از کتاب مقدس میتوان حضوراین مفهوم الهیاتی را در متن احساس کرد. این بند دارای سه جزء است: 1) وضع آگاهی و سپس خالی شدن آگاهی («آگاهی به بیرون از خود آمده است»)؛ 2) اضعاف آگاهی از حیث خالی شدن آن به صورت «در خود» («این از خود بیرون آمدن دلالتی مضاعف دارد»)؛ 3) رجعت آگاهی به خود و کسب تعینات (PCR 80). نقطه عزیمت «به رسمیت شناختن»، اضعاف یا ثنویت خودآگاهی در درون است. خود آگاهی در خالی شدن از صفات و در بیرون آمدن از خود، همان اضعاف محقق در بیرون و درون است. اضعاف از حیث بیرونی بودن، «غیر» را تشکیل میدهد. دو حد این اضعاف نسبت «غیریت» با یکدیگر مییابند و برای یکدیگر چون غیر مینمایند … این غیریت واقعیت قائم بالذات خودآگاهی را تشکیل میدهد. هگل راه فهم تبدیل آگاهی به خودآگاهی را با نظری به رساله پولس رسول به فیلیپینیان (2: 5 - 7) میگشاید: «پس همین فکر در شما باشد که در مسیح عیسی نیز بود؛ که چون در صورت خدا بود، با خدا برابر بودن را غنیمت شمرد؛ لیکن خود را خالی کرده، صورت برده را پذیرفت و در شباهت مرد شد.» یعنی نامتناهی خود را از صفات جلال تهی کرد و به تعبیر لوتر «خود را بیرونی ساخت» (eussert sich selbs)، و به « صورت برده» در آمد که در الهیات مسیحی به معنی تجسد است؛ در فلسفه هگل یعنی نامتناهی در متناهی به ذات خویش قیام کرد. هگل سنخیت روحانی خدا و بنده را از این رویداد نتیجه میگیرد. «خود» تنها در صورتی از «غیر» آگاه میشود که سنخیتی میان این دو برقرار باشد. جز در این صورت غیری نیست تا خود متوجه آن باشد. منظور از سنخیت این است که نفس حداقل تعینی از خود را در غیر مشاهده کند. اگر موضوع آگاهی تعین حیات دارد، پس حیات است که سنخیت خود و غیر را تعریف میکند. غیر هنوز از نظر خود وجود مستقل و قائم بالذات نیست: «خودآگاهی غیر را به صورت ذات نمیبیند بل خویشتن خود را در غیر میبیند». کشف بزرگ فیلسوف که او را از مفسران بعدیاش نیز پیشروتر میکند، همین تعریف غیر به عنوان انعکاس ذات است. از نظر او، غیر نمیتواند مفارق از نفس باشد. این نکته به ظاهر بیاهمیت متضمن معناهای پیچیده و مترتب بر نتایجی است که در کل نظام فلسفی هگل قابل تشخیص است. ریشه بحثهای بعدی فیلسوف درباره غیریت را میباید در موضع متعالیه او جستجو کرد، از جمله بحث از غیر در درسهای فلسفه تاریخ. مقدمه فصل «هند» نکاتی دارد که منظور فیلسوف از پذیرش غیر در تاریخ را روشن میسازد و میتواند به کار تفسیر ما نیز بیاید. از سده هژدهم و به دنبال تکوین مطالعات شرقشناسانه در فرانسه و آلمان، مستشرقین، عموماً، هند را ساحت کثرت عقاید و سرزمین قبول و پذیرش غیر دانسته افسانههای فراوانی درباره میزان تحمل مردمان هند بر سر زبانها انداختند. فیلسوفان دوره روشنگری و مهمتر از همه ایشان ولتر، مشرقزمین را «گذشته تاریخی اروپا» و در عین حال «چراغ راه آینده اروپا» معرفی کرده بودند. البته ولتر با غور در تاریخ شرق باستان اهداف دیگری را دنبال میکرد که عبارت بود از نسخ رسوم کهن اروپایی که از نظر او جز تعصب مذهبی و استبداد سیاسی نبودند.
(از پدیدارشناسی روح هگل) نویسنده: علیرضا سیداحمدیان انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده علیرضا سیداحمدیان
- نوع جلد جلد نرم
- قطع رقعی
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1403
- تعداد صفحه 306
- انتشارات چشمه
نظرات کاربران درباره کتاب خدایگانی و بندگی
دیدگاه کاربران