محصولات مرتبط
دربارهی کتاب تجربههای اخیر
"تجربههای اخیر"، نمایشنامهای خواندنی میباشد که "امیررضا کوهستانی"، نویسندهی کتاب، محتوای آن را بر اساس نمایشنامهای دیگر، اثر "نادیا راس" و "جکوب ورن" به نگارش درآورده است.
این نمایشنامه به تشریح شجرهنامهی یک خانواده میپردازد و چگونگی زندگی نسلهای مختلف آن را برای مخاطب بیان میکند. شخصیتهای اصلی داستان، نادیا، اندرو، تریسی و اینگرید و آندرهآ نام دارند. در کتاب تجربههای اخیر، بخشهای مهمی از زندگی شخصی این افراد را میخواینم.
نمایش با نادیا و اندرو آغاز میشود. این زن و مرد جوان، سرسختانه به هم دل بستهاند و همدیگر را از صمیم قلب دوست میدارند. بنابراین، بر پایهی همین عشق و علاقه، زندگی مشترک خود را تشکیل میدهند. سالها از پی هم میگذرد، آنها همچنان غرق در سعادت و خوشبختی هستند. اما، در طی همهی این سالها، نادیا همواره با ترس احتمال از دست دادن اندرو و از بین رفتن خوشبختی و آرامش، روزگار میگذراند.
تا اینکه پنج سال بعد، اندرو از نادیا میخواهد که مدتی را دور از هم زندگی کنند. او معتقد است که جدایی، موجب بیشتر شدن علاقهی میان آنها خواهد شد. بنابراین ضمن زنده نگاه داشتن امید بازگشت خویش در قلب و روح نادیا، از این زن جدا میشود. در این هنگام، نادیا، فرزندان دوقلوی خود و اندرو، را باردار میباشد.
نه ماه پس از جدایی زوج قصه، تریسی و اینگرید متولد میشوند. نادیا همچنان در انتظار بازگشت اندرو است و برای دیدن او لحظه شماری میکند. غافل از اینکه، دست تقدیر، سرنوشتی غیرقابل پیشبینی و پرفراز و نشیب را برای او و دختران و تنها نوهاش، آندرهآ رقم زده است.
بخشی از کتاب تجربههای اخیر
اندرو بازمیگردد.
اندرو: پیداشون نکردم.
چارلز: پس حالا من چیکار کنم؟
اندرو: من نمیدونم.
اینگرید: (به اندرو.)
فکر میکنم بهتره چکت رو پس بگیری.
چارلز: یه لحظه لطفا. میخوام ببینم چیکار میتونم بکنم.
مستاصل. لحظهای به فکر فرو میرود، بعد به گریه میافتد.
آندرهآ: خودتو اذیت نکن. همه چی درست میشه.
چارلز: همه همینو میگن، ولی این چیزی رو عوض نمیکنه.
آندرهآ: دوستت دارم.
چارلز: (مکث.)
منم دوست دارم.
اندرو: مث اینکه همهچی تمومه.
آندرهآ: (تلخ.)
میشه ما رو تنها بذارین؟
اندرو: دخترم، من هیچ وقت سعی نکردم آزادیهات رو محدود کنم، از امروزم که به سن قانونی رسیدی و میتونی خودت در مورد زندگیت تصمیم بگیری، فقط من یهکم نگرانم، چون تو هنوز هیچچی رو تجربه نکردی، ما هم از ایشون هیچ شناختی نداریم.
آندرهآ: من هم میخوام همین شناخت رو پیدا کنم.
اینگرید: بالاخره یه روزی باید اینطوری میشد، ولی ما هنوز آمادگیش رو نداشتیم.
(به اندرو.)
بهتره که بریم.
هر دو از اتاق خارج میشوند.
چارلز: اونا رو ناراحت کردی.
آندرهآ: چرا سعی میکنی نشون بدی از اونها خوشت میآد؟
چارلز: تو هم خوشت نمیآد.
آندرهآ: من میترسم.
چارلز: از چی؟
آندرهآ: نمیدونم.
چارلز: پس مسخرهس.
آندرهآ: مسخره نیس.
چارلز: چرا هست.
آندرهآ: من میترسم، این هم مسخره نیس که میترسم.
چارلز: مسخرهس، چون نمیدونی از چی میترسی.
آندرهآ: از ناامیدی میترسم.
چارلز: ناامیدی از دنیا؟
آندرهآ: ناامیدی از اینکه دیگه خوشبخت نشم.
چارلز: خب، حالا دیگه مسخره نیس.
آندرهآ: حالا فهمیدی؟
چارلز: اگه باهات ازدواج کنم باز هم میترسی؟
آندرهآ: آره.
چارلز: واقعا اولین باره؟
آندرهآ: آره.
چارلز: هنوز باکرهای؟
آندرهآ: آره.
چارلز: با من ازدواج میکنی؟
آندرهآ: آره.
چارلز: میبینی پس هنوز ناامید نیستی، داری بهش فکر میکنی.
آندرهآ: به چی؟
چارلز: اینکه سر وسامون بگیری.
آندرهآ: پس قراره با هم ازدواج کنیم.
چارلز: نه، این فقط یه مثال درمانی بود.
آندرهآ: من نمیخوام مثال باشه، میخوام واقعا با هم ازدواج کنیم.
چارلز: میتونم کنارت دراز بکشم؟
نور میرود.
تریسی: (زیر نور شمع.)
... و خداوند مقدر کرد که انسان و مرغ و آبزی و نبات هر یک برای خویش جفتی برگزینند و آسوده کنار هم بیارامند آنها، تا مشیت او محقق شود و بندگان، فردوس برین را در زمین تجربه کنند.
نور میآید.
آندرهآ: اولین تجربه، واقعا عجیب بود. از اون موقع تقریبا هیچی یادم نمیآد. حتی تجربههایی که دوستان دبیرستانم هم برام تعریف کرده بودن بهم کمکی نکرد...
کتاب تجربههای اخیر پنجمین جلد از مجموعهی دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه، به قلم امیررضا کوهستانی در نشر نی به چاپ رسیده است.
- دور تا دور دنیا؛ نمایشنامه 5
- نویسنده: امیررضا کوهستانی
- انتشارات: نی
مشخصات
- نویسنده امیررضا کوهستانی
- نوع جلد جلد نرم
- قطع جیبی
- نوبت چاپ 6
- سال انتشار 1399
- تعداد صفحه 77
- انتشارات نشر نی
نظرات کاربران درباره کتاب تجربههای اخیر اثر امیررضا کوهستانی
دیدگاه کاربران