
محصولات مرتبط
کتاب مجموعه ی تام گیتس (6 تا 10) نوشته ی لیز پیشون و ترجمه ی آتوسا صالحی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.
تام گیتس اسم پسر بچه ی بازیگوش و باحالی است که خیلی به موسیقی راک و نقاشی کشیدن علاقه دارد و عاشق خوردن بیسکوییت کاراملی و اذیّت کردن خواهر بزرگ ترش ” دلیا ” ست. او دوست دارد همه چیز را برای همه تعریف کند و این کتاب، کتابچه ی خنده دارهِ داستان زندگی اوست و همه چیز از جان آدمیزاد تا هیولاهای گنده و... درونش پیدا می شود و نقاشی تک تک آدم های درون زندگیش و همه چیز هایی که دوست دارد و یا ازشان متنفر است را کشیده است که ، با خواندن و دیدنشان می توانیم کمی در زندگی اش سرک بکشیم و با او همراه شویم. از آن جایی که نمی دانید باید بگویم از درب ورودی مدرسه تا خانه ی تام گیتس فقط چهار دقیقه راه بیشتر نیست ولی او همیشه سعی می کند که دیر برسد. معمولاً هم دلیلش این است که با ” دِرک ” ( صمیمی ترین دوستش و هم گروهیش توی گروه موسیقی ) کلی گپ می زنند. اتفاقاتی که برای تام گیتس اتفاق می افتد با عناوین مختلف به صورت تکی به چاپ رسیده است ولی در این مجموعه جلدهای 6 تا 10 به نام جایزه های خیلی خفن، یک کوچولو خوش شانسی، بعله! شاید هم نه...، شاگرد اول کلاس، مهارت های حرفه ای یک جا جمع آوری شده و به صورت یک پک ارائه شده است تا به راحتی در دسترس باشد.
فهرست
جلد 6: جایزه های خیلی خفن جلد7: یک کوچولو خوش شانسی جلد 8: بعله! (شاید هم نه...) جلد 9: شاگرد اول کلاس جلد 10: مهارت های فوق حرفه ای
برشی از متن کتاب
جلد 7: یک کوچولو خوش شانسی همین طور نقاشی می کشم تا اینکه زنگ ناهار می خورد. نورمَن می گوید همراهم می آید کتابخانه تا کمک کند بگردیم... می دونی دنبال چی دیگه. مارکوس هم در جا فضولی می کند که: دنبال چی می گردین؟ جفتی می گوییم: هیچی! توی کتابخانه خانم لوکاس از زمان می پرسد: دنبال چیز خاصی می گردین پسرها؟ می گویم: من دنبالِ یه کتابم. خانم لوکاس می خندد: اینجا، خیلی کتاب داریم ها. نورمن می گوید: یه کتاب خاصیه، یه کتاب گنده. خب کتاب های مرجع گنده مون اون جان، ولی بهتره عجله کنین، چون من اینجا یه جلسه ی کتابخوانی دارم که تا یه ذره دیگه شروع می شه و آدم ها که بیان، تو اون قسمت هم می شینن. این را می گوید و جایی را که کتاب های گنده هستند، نشان می دهد. بله، باشه. به نورمن هم می گویم: نقشه ی شماره ی دو بعد صاف می روم سمت صندلی کلاس جبرانی ام و دوروبرش را نگاهی می اندازم ببینم لای هیچ کدام از کتاب های آنجا نقاشیه به چشمم می خورد یا نه. نورمَن شروع می کند کتاب خواندن، دقیقا آن کاری نیست که به وضعیتمان کمکی بکند، ولی ولش می کنم به حال خودش. آنجا کلی کتاب گنده هست و یادم نمی آید کتابه کدامشان بود. شروع می کنم ورق زدن چند تایی شان و هم زمان کم کم بچه های عضو جلسه ی کتابخوانی هم می آیند و دوروبرم می نشینند. نقاشی ام اینجا نیست. ولی همان طور دارم با دقت می گردم... بعد یکهو چشمم می خورد به کتاب جامع سیاست پرندگان آره! احتمالا همین است. بر می دارم و سفت می گیرمش توی بغلم. خانم لوکاس ازم می پرسد: کتابی رو که می خواستی پیدا کردی تام؟! من باید الان دیگه جلسه ی کتابخونی رو شروع کنم و اگه کتابی هست که می خواهی از کتابخونه بگیری، بگو. این یکی لطفا خانم لوکاس! خانم لوکاس بهم می گوید: بعد این همه معطلی یه کتاب مرجعی رو برداشتی که نمی شه از کتابخونه برد بیرون. نمی توانم وقتی دور تا دورم بچه های عضو جلسه ی کتابخونی اند، دنبال نقاشی ام بگردم که. درنتیجه دوباره از خانم لوکاس خواهش می کنم. باشه تام! فقط این یه دفعه. ولی خیلی مراقبش باش و جایی جاش نذار. با خودت می بریش خونه و فردا پسش می آری، باشه؟ می گویم: ازخودم جداش نمی کنم. خانم لوکاس یادداشت می کند چه کتابی را برداشته ام. یادت نره ها تام! مراقب این کتابه هستی دیگه، نه؟ کتاب جامع سیاست پرندگان را بر می دارم و راه می افتم از در کتابخانه بروم بیرون. نورمن تصمیم می گیرد پشت سرم بپر بپر بیاید. نورمن می گوید: بپر بپر کردنم جواب داد؟ می گویم: آره. چون الان فقط می خواهم بروم لای کتابه را نگاه کنم و نقاشی آقای ک. م را پیدا کنم! هم زمان که دارم راه می روم، سعی می کنم صفحه های کتابه را هم ورق بزنم، کار راحتی نیست. بر می خوریم به توپُر و درِک، ازم می پرسند: بالاخره پیدا کردی اونی رو که خودت می دونی؟ کتابه را می گیرم بالا و تکان تکانش می دهم. ولی نقاشی ام از لایش بیرون نمی افتد. وای نه! نگین که کتابه رو غلط برداشته م! نورمن می گوید: من که داشتم لحظه شماری می کردم نقاشی ت رو ببینم. یکی دیگه نمی کشم ها. درِک، نورمن، و توپُر نا امیدانه لای کتاب را برایم می گردند. آه می کشم: لای این کتابه نیست، پس لابد هنوز توی کتابخونه ست. پس باید نقشه ی شماره ی سه را عملی کنیم... نورمن دوباره شروع می کند بپر بپر و می گوید: یه چیز باحالیه که می خوام بهتون بگم. این می شود که همگی به دقت گوش می کنیم. می دونستین اگه کلمه ی جوجه رو جلوی نام خونوادگی تون بذارین، یه جوری به نظر می آد انگاری اسم یه غذای مجلسی حسابیه؟ نه، نمی دانستیم. نورمن پیشنهاد می دهد که امتحان کنین! در نتیجه ما هم امتحان می کنیم. در مورد بعضی اسم ها بهتر از بقیه جواب می دهد...
نویسنده: لیز پیشون مترجم: آتوسا صالحی انتشارات: افق
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران