
محصولات مرتبط
کتاب تاریخ نقد جدید (جلد 2) تألیف رنه ولک با ترجمه ی سعید ارباب شیرانی توسط انتشارات نیلوفر به چاپ رسیده است.
در آغاز قرن نوزدهم، نهضت های رمانتیکی، دست کم در آلمان و انگلستان، به طور قطع آغاز شده بود. در آلمان سند قاطع در این باره مجلۀ آتنئوم (1798 - 1800) است که بیشتر مطالب آن را برادران شلگل نوشته اند؛ در انگلستان، این امر در بالادهای غنایی (1798) اثر وردزورت و کولریج مشهود است که وردزورت در 1800 پیشگفتاری دربارۀ مبانی نظری آن اشعار به آن افزود. فرانسه ظاهراً از این دو عقب افتاده است، چرا که آغاز نهضت رمانتیکی فرانسه را معمولاً با پیروزی ارنانی (1830) یا، سه سال پیش از آن، با انتشار پیشگفتار ویکتور هوگو بر کرامول همزمان می دانند. ولی نباید فراموش کرد که مادام دوستال در 1813 در کتاب دربارۀ آلمان خود، با استفاده از نوشته های اوگوست ویلهلم شلگل، دربارۀ تمایز میان امر کلاسیکی و رمانتیکی به بحث پرداخته است. در ایتالیا نیز، تحت تأثیر یکی از مقاله های مادام دوستال، بحث دربارۀ امر کلاسیکی و رمانتیکی در 1816 آغاز شد. ولی این نقاط عطف معروف تا حدودی گمراه کننده اند: چنان که بعداً خواهیم دید، حتی برادران شلگل هم متوجه نبودند که در حال تشکیل دادن یا بنیان نهادن مکتبی رمانتیکی هستند.
برشی از متن کتاب
فصل نهم: استاندال و هوگو داستان نهضت رمانتیکی فرانسه که در 1830 به پیروزی ارنانی می انجامد غالباً گفته شده و جزئیات آن نیز بررسی شده است. تنها بخشی از این داستان دربارۀ نزاع میان نظام های انتقادی رقیب است: مقدار زیادی از آن به داستان دسته ها و گروه ها، تشکیل انجمن ها و، ناگزیر، صف بندی های سیاسی، انشعاب ها و ائتلاف ها اختصاص دارد. نام مادام دوستال و شاتوبریان کافی است تا نشان دهد که رمانتیک های متقدم می توانستند به یکی از دو جبهۀ سیاسی بپیوندند: یا به آزادی خواهان و یا به کاتولیک های سلطنت طلب. پس از بازگشت خاندان سلطنت در 1814، تداعی رمانتیک ها با مذهب کاتولیکی طبیعی می نمود. با مخالفت روزافزونی که نسبت به رژیم بوربون ها ابراز می شد بسیاری از رمانتیک ها به تدریج به اردوگاه آزادی خواهی (که، مدت زمانی، به کیش دوستداران ناپلئون منتسب بودند) رفتند. دیگرانی مانند الکساندر سومه به اردوگاه کلاسیکی «گریختند» و به عضویت فرهنگستان انتخاب شدند. استاندال تا حدودی استثناست، زیرا پس از کلاسیسیسم دوران اوان جوانیش مستمراً آزادی خواه و ستایشگر ناپلئون و رمانتیک باقی ماند. اما این صف بندی ها برای موضوع اصلی ما، نقد، اهمیت چندانی ندارد. رشد نهضت رمانتیکی در فرانسه به طور کلی به تاریخ ادبیات فرانسه یا تاریخ اجتماعی آن ایام مربوط می شود. و اما دربارۀ اندیشه های انتقادی واقعی، زمینۀ بحث بسیار محدود بود و مسائل را نیز با سادگی بسیار طرح کرده بودند. تا زمان پیشگفتار هوگو بر کرومول (1827)، که جسورانه به عرصۀ تاریخ شعر و زیباشناسی عمومی وارد شد، در همۀ این بحث ها چندان چیزی که حاکی از آگاهی از مسائل بنیادین باشد گفته نشده بود. با کلاسیسیسم در حکم نظام متحجر قواعدی مبارزه می کردند که ایجاد گشایش در آن ها ضرورت داشت. ولی عمدتاً در زمینه های صرفاً فنی در طلب این گشایش بودند. در نوع غنایی، شعر باید آزادتر باشد؛ در نمایشنامه نویسی حق سرپیچی از وحدت های سه گانه باید برقرار گردد داعیه های انقلاب ادبیِ بنیانکنی که ویکتور هوگو با چنین غُلوّی مطرح کرده بود، گردبادی انقلابی برانگیختم با این اعتراف خود او تکذیب می شود: بر سر لغت نامۀ کهن شبکلاهی سرخ نهادم. دیگر نه واژۀ آقامنش هست و نه واژۀ نوکرمآب! در دوات طوفانی به پا کردم.
فهرست
یادداشت مترجم مقدمه فصل اول: فریدریش شلگل فصل دوم: اوگوست ویلهلم شلگل فصل سوم: نسل نخست رمانتیکهای آلمان شلینگ نووالیس واکنرودر و تیک ژان پل فصل چهارم: از جفری تا شلی فصل پنجم: وردزورت فصل ششم: کولریج فصل هفتم: هزلت، لم، کیتس فصل هشتم: مادام دوستال و شاتو بریان فصل نهم: استاندال و هوگو فصل دهم: منتقدان ایتالیایی فصل یازدهم: نسل دوم رمانتیک های آلمانی گورّس برادران گریم آرنیم و کلایست آدام مولّر فصل دوازدهم: فیلسوفان آلمانی زولگر شلایر ماخر شوپنهاور هگل خاتمه کتاب شناسی ها و یادداشت های مؤلف فهرست آثار به ترتیب زمانی تعلیقات و توضیحات مترجم واژه نامه فهرست نام ها فهرست موضوعی
نویسنده: رنه ولک مترجم: سعید ارباب شیرانی انتشارات: نیلوفر
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران