محصولات مرتبط
کتاب خرس یا اردک به قلم و تصویرگری کتی هادسن، با ترجمهی محبوبه نجف خانی توسط انتشارات زعفران به چاپ رسیده است.
روزی از روزها، خرسی بود بزرگ و پشمالو که مثل بقیهی خرس ها، سر تا سر زمستان را می خوابید و یک عالمه عسل می خورد. اما با خرس های دیگر یک فرق بزرگ داشت و آن این بود که دلش نمی خواست خرس باشد! او از خوابیدن در تمام طول زمستان خسته شده بود، همچنین از پشم هایش که در تابستان او را خیلی گرم می کردند؛ حتی از دست زنبورهای عسل هم که همیشه نیشش می زدند، حسابی کلافه و عصبانی بود. یک روز،تصمیمش را گرفت و با خودش گفت که دیگر نمی خواهد خرس باشد! در همان موقع صدای آواز کسی به گوشش رسید که با خود می خواند: من ... تمام ... زمستان را ... نمی خوابم، یا پشم های ... گرم ... ندارم، یا دماغم ... از نیش ... زنبور ... نمی سوزد." کواک!
خرسی از صدای کواک کواکِ اردک خیلی خوشش آمد، آرام و بی صدا آخرِ صفِ اردک ها ایستاد و به کارهایی که می کردند، خوب دقت کرد. خیلی خوشش آمد! بله، همانی که او می خواست! تصمیم خودش را گرفت! او دیگر می خواست یک اردک باشد! اما آیا خرس می تواند تبدیل به یک اردک شود؟ کتاب فوق با استفاده از تصاویر زیبا و جذاب، در قابل فهم تر شدن داستان توسط کودکان پیش از دبستان کمک شایانی نموده و موجب استقبال بیشتر آن ها از این اثر می گردد.
برشی از متن کتاب
خرس از این که تمام زمستان را می خوابید، خسته شده بود. توی تابستان، پشم هایش خیلی گرم بودند. و از دست زنبورهای عصبانی که نیشش می زدند، حسابی کلافه بود. خرس غرغر کرد: "دست از سرم بردارید!" و دماغش را که از نیش زنبوره.ا می سوخت، مالید. بالاخره تصمیمش را گرفت و گفت: "بس است! خسته شدم! دیگر نمی خواهم خرس باشم." درست همان موقع، صدایی شنید. صدایی شاد و خوشحال که انگار می گفت: "من من ... تمام ... زمستان را ... نمی خوابم، یا پشم های ... گرم ... ندارم، یا دماغم ... از نیش ... زنبور ... نمی سوزد." .کواک! آن صدا برایش مثل صدای موسیقی بود. پس آرام و بی صدا رفت و آخرِ صفِ اردک های زرد و خوشحال ایستاد. به کارهایی که اردک ها می کردند، خوب نگاه کرد. همین است! می تواند کم کم به اردک بودن عادت کند! راستش، با خودش گفت: "اردک خوبی هم می شوم!" خوشبختانه، کسی متوجه اردک جدید نشد. اما خرس آن قدر خوشحال بود که دست خودش نبود و یک دفعه فریاد زد: کواک! اردک با عصبانیت به خرس گفت: "آهای، همان جا وایسا ببینم! توی صف ما چی کار می کنی؟" جایت این جا نیست! خرس گفت: "خواهش می کنم، من دیگر نمی خواهم خرس باشم. می شود لطفا یادم بدهی چطوری اردک بشوم؟" اردک گفت: "خیلی خب، باشد. فکر می کنم بتوانم کمکت کنم."...
(کتاب های زعفرانی) نویسنده و تصویرگر: کتی هادسن مترجم: محبوبه نجف خانی انتشارات: زعفران
مشخصات
- مترجم محبوبه نجف خانی
- انتشارات زعفران
نظرات کاربران درباره کتاب خرس یا اردک - زعفران
دیدگاه کاربران