کتاب یک لب و هزار خنده - صلاحی

کتاب یک لب و هزار خنده با گردآوری عمران صلاحی و بیژن اسدی پور توسط انتشارات مروارید به چاپ رسیده است.

"یک لب و هزار خنده"، گزیده ای خواندنی از مجموعه آثار ادبی نویسندگان صاحب نام و متعددی هم چون "مهدی اخوان ثالث"، "احمد شاملو"، "عبدالرحیم طالبوف"، "نیما یوشیج" و بسیاری دیگر است و متن هایی با موضوع طنز و فکاهه را در برمی گیرد که در انواع قالب های ادبی ای از قبیل مقاله، نمایش نامه، داستان، خاطره و ...، به رشته ی تحریر درآمده اند. آقای "عمران صلاحی" در طی متنی با نام بدون عنوان، که در صفحات آغازین این اثر درج شده، در ابتدا، درباره ی معنا، مفهوم و کاربردهای طنز، فکاهه، و هم چنین کلیت محتوای مطالب کتاب، توضیحات گیرایی را ارائه کرده، تصویری روشن از محتوای آن را برای مخاطب وصف می کند. وی یک لب و هزار خنده، را دنباله ی کتاب "طنزآوران امروز ایران" معرفی می کند که پیش تر توسط "انتشارات مروارید" به چاپ رسیده است؛ از همین روی، گردآورندگان از ارائه ی آثار نویسندگانی که گزیده ی تالیفات شان، پیش تر در آن کتاب ارائه گشته، خودداری نموده، به بیان آثار مولفان دیگری پرداخته اند. قابل ذکر می باشد که جهت آشنایی هر چه بیش تر خواننده با نویسندگان مورد نظر، ابتدا شناسنامه ای در رابطه با هر یک از آن ها بیان شده، سپس در ادامه، آثار گزینشی مربوط به این نویسندگان درج شده است.

برشی از متن کتاب

شناسنامه ی نجف دریابندری نام: نجف نام خانوادگی: دریابندری نام های مستعار: مهرداد رهسپار، ... محل تولد: آبادان تاریخ تولد: 1308 نام فرزندان طبع: وداع با اسلحه (همینگ وی) پیرمرد و دریا (همینگ وی) سرگذشت هاکلبری فین (مارک تواین) بیگانه ای در دهکده (مارک تواین) بازمانده ی روز (ایشی گوروو) چنین کنند بزرگان (ویل کاپی) در عین حال ... کریستف کلمب کریستف کلمب در دوازدهم اکتبر 1452 در خانه ی شماره ی 27 واقع در خیابان پونتیچلی در بندر جنوا قدم به عالم هستی گذاشت. پدرش به شغل شانه زدن پشم اشتغال داشت، و مادرش هم زن پدرش بود. البته این ها مطالبی است که خودش گفته است؛ ولی محققین عقیده دارند که موضوع تولد و خانواده ی کریستف کلمب به هیچ وجه روشن نیست، چون که این شخص یکی از اشخاص مهم در تاریخ است و بنابراین موضوع تولد و خانواده ی یک همچو شخص مهمی نمی تواند به این سادگی باشد، و به احتمال قریب به یقین کریستف کلمب برای گمراه کردن تاریخ نویسان این مطالب را درباره ی خودش نوشته است. وضع تاریخ نویسان واقعا عبرت آموز است. در سابق مردم همه کوشش داشته اند که آن ها را گمراه کنند؛ اما دنیا دار مکافات است، و به همین جهت است که اکنون تاریخ نویسان تصمیم گرفته اند مردم را گمراه کنند. در هر حال، کریستف کلمب از همان بچگی خیلی بلندپرواز بود و در شغل شانه زدن پشم آینده ی درخشانی نمی دید. به این جهت از همان اوان کودکی تصمیم گرفت که خانه و شغل پدری را رها کند و یک چیز برای خودش کشف کند؛ اما هر چه فکر کرد که چه چیزی را کشف کند چیزی به فکرش نرسید. باید تصدیق کرد که کشف کردن چیزها کار بسیار دشواری است. به این معنی که هر چیزی ابتدا باید به فکر انسان برسد تا آن گاه کشف شود. و از طرف دیگر چیزی که کشف نشده باشد به طریق اولی به فکر انسان هم نمی رسد. پیداست کریستف کلمب نیز مانند سایر بزرگان در شروع کار خود با وضع دشواری رو به رو بوده است. به این جهت شروع کرد به خواندن نجوم و هندسه و جغرافیا؛ منتها به نظر می رسد که این مطالب در کله ی کریستف کلمب قدری با هم قاطی شدند، چون که این شخص عقیده پیدا کرده بود که آدم می تواند از راه مغرب به مشرق برسد. کریستف کلمب هم چنین عقیده پیدا کرده بود که زمین مثل یک پرتقال گرد است. این عقیده بر اساس حرف های ارسطو و پلینی و روجر بیکن استوار بود؛ اما خود آن حرف ها بر هیچ اساسی استوار نبود. یعنی به معنای دقیق کلمه این حرف ها بی اساس بود. منتها این حرف ها هم مثل بسیاری از حرف های بی اساس دیگر آخر سر راست از کار درآمد. البته اهل علم می دانستند که زمین گرد است، ولی می گفتند خوب حالا چه کار کنیم که گرد است، کاری نمی شود کرد. بعضی هم فکر می کردند که اگر زمین گرد باشد، لابد سطح اقیانوس ها هم گرد است؛ بنابراین اگر آدم ...

فهرست

سفر نامه ی قبله ی عالم – مهدی اخوان ثالث کشف الکفات من اصول اللغات – جمشید ارجمند طنز خانگی – بیژن اسدی پور زمینخوار – محمد تقی اسماعیلی دیباچه به قلم کاتب – پرویز پیر کباب و ... – سید اشرف الدین حسینی زیر تیغ استاد سلمانی – بهاءالدین خرمشاهی کریستف کلمب – نجف دریابندری حکایت – ابوالفضل زرویی نصرآبادی ترکی نیم پز – علی زرین قلم فرهنگ مصور – نورالدین زرین کلک از گلویش پایین نمی رفت – محمد زهری روزنامه ی خاطران «... السلطنه» - فرخ سرآمد قصه ی بخت – احمد شاملو فاصله گذاری – شهرام شفیعی قصه ی رای (راه) آهن یافت آباد – حسین شهیدزاده تابلوهای کوچک بدون قاب – رحیم صارمی یادداشت شدیداللحن – رویا صدر هدیه – گیتی صفرزاده رجال ایران و ... – عبدالرحیم طالبوف زبان شناسی – سیامک ظریفی لطیفه ها – عباس فرات ویدئو کلیپ – فریبا فرشادمهر آقای حجامت وکیل دادگستری و وکیل مجلس – نصرالله فلسفی گرگ اجل و ... – محمد قاضی آقای احمدی – قدسی قاضی نور بخش ادبی – بهروز قطبی ختم ارباب والا – محمدرضا کاتب سبز، مثل طوطی سیاه، مثل کلاغ – هوشنگ گلشیری حکایت – مهدی مجتهدی دوای ضد فراموشی – منوچهر محجوبی اشتباه لپی – محمدامین محمدی دور باش و ... – زین العابدین مراغه ای رساله ی نتایج الامتحان – حسین معصومی همدانی نمایشنامه ی بی پرده! – هوشنگ معمارزاده نمایش نامه ی حلواء الفقرا – میرزاده ی عشقی حسن آقا، اصلا معلوم هست کجایی؟ - سید ابراهیم نبوی سیاحتی در دنیای ترجمه ها – ناصر تیرمحمدی یادداشت های روزانه ی یک خانم خانه دار – صفورا تیری فاخته چه گفت؟ - نیما یوشیج مآخذ و منابع

گردآورندگان: عمران صلاحی - بیژن اسدی پور انتشارات: مروارید