کتاب یک روز خوب می آید! - نردبان

درباره کتاب یک روز خوب می آید!

داستان آمده در این کتاب در رابطه با خرس کوچولویی می باشد که احساس تنهایی می کند اما او بعد از مدتی متوجه می شود که این حس برای همیشه ماندگار نیست و موقتی می باشد. او یاد می گیرد روزهای خوب، بد، شاد و غمگین در زندگی همه وجود دارد. کودکان هم با مطالعه ی این قصه ی کوتاه علاوه بر سرگرم شدن می آموزند چگونه بر این احساس خود غلبه کنند. حس تنهایی، مثل همه ی احساسات، افکار خاصی را در فرد به وجود می آورد؛ کودک نیاز دارد با دیگران ارتباط متقابل برقرار کند، اما وقتی نمی تواند چنین رابطه ای برقرار کند، احساس تنهایی می کند؛ عامل آن هم، شاید نبودن رابطه ی رضایت بخش، جدا افتادن یا طرد شدن از گروه همسالان باشد. به هر حال این تنهایی ممکن است احساسات دیگری را به وجود بیاورد مثل پوچی، حقارت، آسیب پذیری، درماندگی و آرزوی داشتن کسی که در باور کودک، واقعا او را درک کند. اگر فرزندتان غمگین، بی حوصله، منزوی، آشفته یا مضطرب است با او گفت و گو کنید. وقتی او را در تختش می گذارید، یا وقتی همراه شما مشغول انجام کاری می باشد یا وقتی دو نفری باهم برای خرید بیرون می روید، احتمالا بیش تر تمایل دارد اسرار خود را نزد شما فاش کند. کودکان با مطالعه ی مطالب آمد در این کتاب یاد می گیرند روزهای خوب و بد برای همه وجود دارد. در صفحات انتهایی آن نیز بخشی با عنوان سخنی با بزرگ ترها آمده است که به والدین کمک می کند درباره ی احساس تنهایی در کودکان و راه های مقابله با آن، اطلاعات بیش تری کسب کنند. هم چنین یک بخش بازی و سرگرمی با توجه به مطالب ارائه شده در متن آمده است که کودکان می توانند با کمک آموزه های داستان، آن را پاسخ بدهند. زبان ساده، جملات کوتاه، صفحاتِ مصور و تمام رنگی از دیگر ویژگی های مثبت آن می باشد.

بخشی از کتاب یک روز خوب می آید!

مهم نیست چقدر جدی به نظر برسم، انگار کسی این دور و بر نیست. فریاد بلندی می کشم اما کسی جوابی نمی دهد. گاهی انگار جز من کسی نیست من تنها تنها هستم. شلپ، شلوپ، شلپ، شلوپ،. قدم هایم سنگین می شوند، در گل فرو می روم. مثل پنبه ای که در آب فرو برود، قلبم از دلتنگی تر می شود. گاهی قلبم، پُر از ابرهای سیاه می شود؛ درست مثل آسمان. صدای تندرش را می شنوم: می غرد، می غرد، می غرد. می دانم بعضی روزها... بعضی روزها غم انگیزند. روزهای غم انگیزی که حس می کنم زیر آسمان سنگینِ سنگینی که می غرد، من، تنهای تنها هستم. روزهایی که انگار خورشید ناپدید شده است. دلم می خواهد گریه کنم. می خواهم مثل یک نوزاد گریه کنم. اشک بریزم و هق هق کنم. آه ه ه ه ه ه! اما بعد یادم می آید که ابرهای تیره سرانجام از آسمان کنار می روند، و از قلب من هم. آسمان صاف دوباره آشکار می شود و خورشید دوباره می درخشد. حتی شاید رنگین کمان را هم ببینم! شلپ! روزهای غم انگیز یک دفعه به سراغ مان می آیند. همه مان از این روزها در زندگی مان داریم. ولی فراموش نکن، وقتی ابرها کنار بروند، شاید رنگین کمان را ببینی!

کتاب یک روز خوب می آید! از مجموعه مهارت های زندگی، اثر یونگ آه کیم با ترجمه ی افسانه وثوق روحانی توسط انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

• مهارت های زندگی
• نویسنده: یونگ آه کیم
• تصویرگر: جی سو شین
• مترجم: افسانه وثوق روحانی
• انتشارات: فنی ایران