loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گناه دیگران - مژگان زارع

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب گناه دیگران نوشته ی مژگان زارع در انتشارات برکه خورشید به چاپ رسیده است.

کتاب "گناه دیگران" رمانی جذاب، رمزآلود و پرکشش می باشد که از حکایت عشقی دیرین و جاودان روایت می کند. شخصیت اصلی داستان مردی جوان به نام "کامیار" است؛ وی از دوران کودکی دل در گروی دختر همسایه، "گلی" دارد و دیوانه وار او را دوست دارد. گلی دختری دوست داشتنی، زیبا، ساکت و آرام می باشد؛ در این میان، ارتباط بین خانواده ها و رفت و آمد آن ها به خانه های یک دیگر نیز موجب تشدید این عشق و علاقه می گردد. روزها و سال ها از پی هم می گذرد تا این که اتفاقی غیرقابل پیش بینی و باورنکردنی رخ می دهد؛ گلی بی خبر خانه را ترک کرده و فرار می کند. با وقوع این اتفاق خانواده ی گلی از این بی آبرویی به شدت شکسته و شرمسار می شوند و کامیار نیز ضربه ی روحی بزرگی می خورد. اما با وجود گذشت سال ها، کامیار هم چنان دست از گلی نکشیده و مدام در پی یافتن اوست. در طی این جست و جوها، کامیار با افراد زیادی آشنا می گردد به طوری که در ادامه ی قصه درگیر موضوعات و اتفاقات پر هیجان و جالبی می شود که بر جذابیت هر چه بیش تر داستان می افزاید. نویسنده با مهارتی فراوان، ذهن خواننده را مجذوب قصه ی خویش ساخته و او را تا پایان با خویش همراه می سازد.


برشی از متن


کامیار بعد از فهمیدن پیشینه ی کاری بهمن نادریان، مهرانگیز را ملاقات کرد و گفت نمی تواند کارش را قبول کند اما مهرانگیز پیشنهادی داد که نتوانست رد کند. در همان حال که زیر دوش از شدت خشم نفس نفس می زد مشتی بر دیوار کوبید. یادآوری این که برای بار دوم یک زن توانسته بود فریبش بدهد، به حد جنون دیوانه اش می کرد. مهرانگیز گفته بود اگر بتواند کار را درست انجام بدهد، او هم قول می دهد که نامزدش، گلی، را برایش پیدا کند. آن لحظه انگار دنیا را به کامیار داده بودند. چنان هیجان زده شده بود که مهرانگیز پرسیده بود: کجاست؟ اما مهرانگیز جواب سوالش راموکول کرد به تمام شدن کار و این طور بود که کامیار شب و روزش را گذاشت روی این پرونده. بهمن نادریان، مرد جنتلمنی که هر زنی آرزو داشت مصاحب و دوست صمیمی اش باشد. متشخص، کم حرف و نکته سنج! صاحب دو دختر یکی ارغوان و دیگری پریا. بهمن نادریان یکی از آن هایی بود که خیلی ها سر اسمش قسم می خوردند و نظراتش درباره ی هر چیزی حجت حساب می شد. اما این مرد که چیزی از اسطوره های تخیلی کم نداشت یک روی پنهان داشت. کامیار چندین سال بود که آدم های مختلفی را زیر نظر گرفته بود و درست مثل شکارچی ای که بوی شکار را دنبال می کند مطمئن بود هیچ کسی نمی تواند تا این اندازه کامل و بی نقص باشد. همه یک روی پنهان دارند درست مثل گلی که همه فکر می کردند این دختر ساکت و عجیب همین است که می بینند اما اشتباه فکر می کردند. پشت رفتار ساده ی گلی چیزهای مرموزی وجود داشت که خیلی ها نمی دانستند. حتی خودش هم نمی دانست و چون در آن سال ها کم تجربه بود هیچ وقت به گلی مشکوک نشده بود اما وقتی دنبال سرک کشیدن توی زندگی بهمن نادریان دیگر آن جوانک کم تجربه ی سال ها پیش نبود. فرق کرده بود. بزرگ شده بود و به این مساله اعتقاد پیدا کرده بود که همه ی آدم ها دو رو دارند مگر این که خلافش ثابت شود. سرک کشیدن در زندگی کسی که مدام مثل خنجر زخم های گذشته اش را خراش می داد چندان راحت نبود. اما کامیار تحمل کرد تنها به این امید که بالاخره گلی را پیدا کند. هیچ کس به اندازه ی کامیار نمی دانست یک راز حل نشده تا چه اندازه می تواند آدم را از پا بیندازد. مگر به همین خاطر نبود که پیه هر خطری را به تن مالیده بود تا بشود کاراگاه خصوصی؟ آن روزهای سخت بالاخره گذشت و او مثل بارهای قبل توانست مدارکی را که مهرانگیز دنبالش بود پیدا کند. اما مهرانگیز اشتباه کرده بود. او فقط یک رقیب نداشت. او چندین رقیب داشت و این یعنی که بهمن نادریان از اساس آن مردی که این زن ها فکر می کرده اند نبوده. به مهرانگیز گفت: آقای نادریان اصولا قلبش از سنگه، هیشکی رو توش راه نداده. همه پشت درش نشستن هنوز. از جمله شما. و این بدترین اشتباهش بود. هیچ چیز به اندازه ی توهین به کسی که فکر می کند بی نظیر است خطرناک نیست...

نویسنده: مژگان زارع انتشارات: برکه خورشید


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گناه دیگران - مژگان زارع" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل