loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گرگ مغول - امریک

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب گرگ مغول (داستان زندگی چنگیزخان) اثر امریک با ترجمه ی ناهید فروغان توسط انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.

کتاب "گرگ مغول" رمانی تاریخی است که به تشریح زندگی پرفراز و نشیب، "چنگیز خان"، فرمانروای مبارز و نیرومند مغولان، می پردازد. راوی قصه، "بوئورچو" مردی از اهالی مغول و قدیمی ترین دوست دوران جوانی "تموچین" یا همان چنگیز مغول می باشد. بوئورو، هم اکنون، مردی میان سال، ضعیف و ناتوان است که هر روز به مرگ نزدیک تر می شود. وی ضمن مرور خاطرات دوران جوانی و گذشته ی خویش، به نقل سرنوشت خود و چگونگی آشنایی اش با چنگیز پرداخته و مخاطب را با خود همراه و هم قدم لحظه های گذشته اش می سازد. ماجرای کتاب از جایی آغاز می گردد که راوی قصه، پسری شانزده ساله، چابک و پر انرژی می باشد. وی مطابق روال معمول و همیشگی، اسب ها و گله ی خویش را به صحرا آورده که غریبه ای تنومند و بلند قامت، سوار بر اسب و مجهز به تیر، شمشیر و خنجر، با نگاهی تیزبینانه به او و گله اش نزدیک شده و از بوئورو، در مورد چهار مرد که هشت اسب او را ربوده اند، سوال می کند؛ مردانی که صبح هنگام، با سرعت و شتابی فراوان از استراحتگاه راوی قصه دور شده اند اما او متوجه سرقتی بودن اسب ها نشده و به آن ها اهمیتی نداده است. همین ملاقات و پیشامد تصادفی، مقدمات آشنایی او با چنگیز، پسر یوسکای و رئیس بورجی قین ها را فراهم ساخته، و داستانی مهیج را خلق می کند.


برشی از متن کتاب


نامم بوئورچو است، استخوان هایم فرتوت شده اند، واپسین جرقه های زندگی در من شعله می کشد. بر پاهای فرسوده ام به کندی می چرخم و از نگریستن به این دریای علف که در باد می رقصد و در هم می پیچد، از نگریستن به مغولستان سیراب می شوم. گرداگردم باد بر سنگ ها سیلی می زند و درختان را خم می کند. همه چیز همان طوری است که باید باشد، دیگر می توانم بیارامم. تماشای زیبایی این چشم اندازهای آشنا و شورانگیز و سرسخت، که به زندگی ستیزه جویانه ام مانند، پرده اشکی بر چشمانم می کشد. یاد روزهای رفته ای که گستره این چشم اندازها را زیر پا می نهادم، یاد زنان شیری رنگ سرخ گونه و زیبا دیدگانم را تر می کند. ای آن که به من گوش می دهی، شکیبایی فرو منه. حال که باید به خواب ابدی فرو روم می خواهم زندگی سبعانه خود را برایت نقل کنم. به من خوب دل بده، می خواهم تو را بر ترک اسب زندگی ام بنشانم، این زندگی سراسر وقف عطشناک ترین مردان روزگار، وقف چنگیزخان فرمانروای مغولان، برگزیده تنگری بر روی زمین، فرمانروای تمام اقوام شد. نخست باید رخت پیری برکنم و برهنه شوم، آسمان مرا چنین خواهد. چه باک که لاشخوران از پاره های تنم تغذیه کنند و آن ها را به دست چهار باد بسپارند، خونم برای همیشه از حرکت باز خواهد ایستاد و استخوان هایم در زمین فرو خواهند رفت و خاک خواهند شد. باران و سرما چون تیزاب تنم را خواهد خورد، صاعقه گوشتم را خواهد سوزاند و خورشید پلک هایم را به چشمانم خواهد چسباند، لیک من مغولم، برادر چنگیز قدرتمند و می دانم که در تمام طول حکایت چشمان خونین و نیک بختم بر لاجورد آسمان ثابت خواهد ماند. اکنون، دیگر بر زمین پوشیده از برگ های سوزنی حنایی رنگ، محاط در سنگ های لغزان، اخرایی یا خاکستری، در سایه ملز سرخی که شاخه هایش بر فراز خلا در نوسان است، آرمیده ام. گورم تختان باریکی در میان کوه های آبی سرزمین مغول هاست که به جراحت زیبایی بر پشت مضرس هیولایی آرام گرفته ماند. از پایین، از دامنه کنامم، که از تندان های یکپارچه تشکیل شده است، خروش ملزهای غول پیکر، این انبوه درختان خالی از حیات سر تا پا سیاه، به گوشم می رسد. پس از مرگ چنگیزخان، تنگری صاعقه اش را بر تک تک ملزها فرود آورد و این مکان مقدس را که سر مغولان دوست داشت ما را، مرا و جنگجویان سبعش را، در آن گرد آورد، به آتش کشید. تمام شد، بهتر شدم، اشک هایم خشکیدند. سرمای زمین در استخوان هایم نفوذ می کند و بوران بر پهلوهایم می کوبد. بدنم یخ کرده، اما درونم از تاخت و تازها در غلیان و آماده احیاست. اکنون دیگر می توانم زندگی ام را روایت کنم. شانزده ساله بودم، تنم کامل بود و میل مهیب ویرانگری در من زبانه می کشید... فصل یکم آسمان روپوش ضخیم خاکستری رنگش را بر دشت کشیده بود. هیچ درز آبی ای در آن پیدا نبود. در میان گله زانو زده بودم و پستان های مادیان سیاه را نوازش می کردم. شیر به پوست می کوبید؛ زیر انگشتانم می تپید؛ در رگ هایم جریان می یافت. این سان سیرابم می کرد و از اندامم که چون نی محکم و کشیده مملو از آب و نور بود، در فرش بی کران علف ها می پراکند. ناگاه پستان سنگین و ولرم طغیان کرد و از ریزش باز ایستاد، لذتم پایان گرفت...

(داستان زندگی چنگیزخان) نویسنده: امریک مترجم: ناهید فروغان انتشارات: ققنوس


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گرگ مغول - امریک" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل