loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گرنی که زیادی بهانه می گرفت (آدم های زیاده رو 3)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب گرنی که زیاد بهانه می گرفت سومین جلد از مجموعه ی آدم های زیاده رو نوشته ی ایرن هاوات ترجمه ی حسین فتاحی، از سوی انتشارات قدیانی به چاپ رسیده است.

کتاب گرنی که زیادی بهانه می گرفت، ماجرای پیرزن تنهایی است که با گربه ی پیرش در خانه ی نقلی و کوچکی زندگی می کند، او دائما از همه چیز ایراد می گیرد و از چیزهایی که دارد راضی نیست. یک روز دوستش که بسیار ثروتمند است به دیدن گرنی می آید، او از خانه ی کوچک، آشپزخانه ی نقلی و حتی گلدان های گرنی خیلی خوشش می آید اما گرنی که هیچ وقت راضی نیست هیچ کدام از این زیبایی ها را نمی بیند دوستش موقع خداحافظی او را به خانه اش دعوت می کند، بعد از رفتن دوستش، با توجه به تعریف هایی که از خانه ی گرنی کرده، دیگر نگاه او مثل گذشته نیست، و...

مجموعه‌ی آدم های زیاده رو در شش جلد به عناوین هری که زیادی کمک می کرد، لوسی که زیادی دروغ می گفت، گرنی که زیادی بهانه می گرفت، بابی که زیادی پُز می داد، لونا که زیادی کنجکاو بود و ویلیام که زیادی کار می کرد، برای کودکان دبستانی به چاپ رسیده است. در هریک از داستان های این مجموعه، یکی از شخصیت ها در کاری خوب یا بد، بیش از حد افراط می کند و ماجرایی به وجود می آورد که سبب می شود شخصیت مورد نظر نتیجه‌ی افراط کاری اش را دیده و عبرت بگیرد. نتیجه ‌ی هر داستان همراه با گفت و گویی کوتاه، ساده و کودکانه با خداوند در انتهای کتاب به چاپ رسیده است.


برشی از متن کتاب


گرنی مثل همیشه از همه چیز ایراد می گرفت، شروع کرد به ایراد گرفتن: ((خیلی مسخره است! به این خانه نگاه کن! چقدر کوچک است! ای کاش خانه ی بزرگتری داشتم!)) دوست گرنی خانه ی بزرگی داشت. او به تمیز کردن خانه ی بزرگ خودش فکر کرد و گفت: ((خانه ی بزرگ خیلی دردسر دارد.)) دوست گرنی لخندی زد و گفت: (( چه گلدان قشنگی داری!)) ولی گرنی که مثل همیشه از همه چیز ایراد می گرفت، شروع کرد به بهانه گیری و گفت: ((این گلدان خیلی کوچک است، ای کاش یک باغ داشتم.)) دوست گرنی، به هرس کردن دخت ها، کندن زمین و کارهای زیاد باغ خودش فکر کرد و گفت: ((ولی نگهداری از باغ خیلی سخت است.)) دوست گرنی گفت: ((چه گربه ی نازی!)) اما گرنی مثل همیشه که  بهانه گیری می کرد، گفت: ((این گربه خیلی پیر است. ای کاش یک  سگ داشتم.)) دوست گرنی به سگ های خودش فکر کرد. آن ها در خانه منتظر او بودند، تا آن ها را به پیاده روی ببرد. او به گرنی گفت: ((نگهداری از سگ خیلی مشکل است. خیلی زحمت دارد!)) دوست گرنی از سرما لرزید. گرنی گفت: ((الان شومینه را روشن می کنم.)) اما مثل همیشه که بهانه گیری می کرد، از شومینه اش هم ایراد گرفت و گفت: ((ای کاش شومینه ام زغال سنگی بود.)) دوستش به سطل های زغال سنگ فکر کرد، سطل های سنگین و کثیف. بعد آهی کشید. گرنی برای دوستش یک فنجان چای درست کرد. دوستش با دیدن آن آشپزخانه نقلی کوچک گفت: ((وای! چه آشپزخانه ی کوچک و تمیزی!)) گرنی که عادت داشت بهانه گیری کند، گفت: ((به اندازه ی یک قفس کوچک است.)) دوستش که به راهروهای دراز خانه ی خودش فکر می کرد لبخندی زد.        

  • کتاب های بنفشه
  • برای دبستانی ها
  • نویسنده: ایرن هاوات
  • مترجم: حسین فتاحی
  • انتشارات: قدیانی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گرنی که زیادی بهانه می گرفت (آدم های زیاده رو 3)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل