loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب گردآفرید (قصه های شاهنامه 7)

5 / -
وضعیت کالا : آماده ارسال
قیمت :
95,000 تومان
* تنها 1 عدد در انبار باقی مانده
افزودن به سبد خرید

کتاب گُرد آفرید 

" سهراب " به همراه سپاهی از تورانیان به سمت مرزهای ایران لشگرکشی می کند. بعد از مدت زمانی تاخت و تاز به نزدیکی یکی از دژهای این سرزمین به نام " قلعه سپید " می رسند. " گژدهم " فرمانروای دژ سپید و پدر " گُردآفرید " است و " هجیر " نیز تنها نگهبان این قلعه می باشد. تورانیان آماده ی حمله به دژ و فتح آن می باشند و این در حالی است که سپاه ایران، که متشکل از پهلوانانی چون " رستم"، " گودرز " و " توس " می باشد هنوز به میدان جنگ نرسیده است. هجیر، به مبارزه می رود تا کمی دشمن را معطل کرده و سردارشان را از بین ببرد تا لشگریان از راه برسند اما از آن جایی که سردار سپاه توران پهلوانی چون سهراب است در این مبارزه او شکست می خورد و به بند گرفته می شود. گُردآفرید که دختری شجاع، چابک سوار و شمشیر زن زبر دستی می باشد تصمیم می گیرد برای محافظت از دژ تا رسیدن نیروهای کمکی به میدان برود. او لباس رزم بر تن می کند و صورت و موهای خود را کاملا می پوشاند تا کسی متوجه نشود که او یک دختر است. گُردآفرید در میدان نبرد شجاعانه حاضر شده و کسی را که هجیر را اسیر کرده به نبرد فرا می خواند و در همین جا مبارزه ی او با سهراب آغاز می شود...

" گُردآفرید " جلد هفتم از مجموعه ی " قصه های شاهنامه " می باشد که در چندین جلد از جمله کیخسرو، بیژن و منیژه، بهرام و گردیه، سوگ سیاوش و... تهیه و به چاپ رسیده است. داستان های آمده در این کتب ترکیبی از متن و تصاویر رنگی زیبا می باشد که بیانگر اتفاقاتی است که در آن رخ می دهد. زبان داستان های شاهنامه بسیار سنگین می باشد اما در این مجموعه این قصه ها به زبانی ساده و روان بیان شده اند تا کودکان و نوجوانان بتوانند آن ها را درک کرده و با مفاخر بزرگ سرزمین خود بیش تر آشنا شوند.

 

 

برشی از متن کتاب


گُردآفرید در اندیشه ای دور فرو رفته است. کبوتری سپید بر شانه اش می نشیند. گُردآفرید دست پیش می برد و بر پرهای کبوتر می کشد. کبوتر نمی ترسد و نمی گریزد. ناگهان برق اندشه ای نو در نگاهش می درخشد. سراسیمه چون رودی خروشان از پلکان سرازیر می شود. به سوی اسب سپیدش می دود و چشم در چشم های او می دوزد. اسب شیهه ای بلند می کشد و گُردآفرید گویی جواب خود را گرفته است که یال اسب را نوازش می کند و به سرای خویش بازمی گردد. پارچه های خاک گرفته را از روی صندوق های چوبین کنار می زند و از یک یک شان قفل می گشاید. زره هایی پولادین و شمشیرهایی آب دیده. یک یک را برمی دارد. زیر و روی شان را می نگرد و کنار می گذارد. نگاهش می درخشد: همین است. یادگاری از روزهای دور برای امروز. زره می پوشد و تیغ بر کمر می بندد. تیر در کمان می گذارد و کمان را سخت می کشد و از دریچه ای کوچک، درختی دور را نشانه می گیرد. تیر تا پر در سینه ی درخت می نشیند. گُردآفرید لبخند می زند، چند تیر دیگر بر می دارد و به ایوان می رود. اسب سپید شیهه می کشد. گُردآفرید فریاد می زند: آمدم. همراه همیشگی ام. از ابر و باد و زمین و آسمانیاری بخواه که نبردی سخت در پیش داریم. چرا چنین شگفت زده به من می نگرید. منم گُردآفرید. فرزند گژدهم. دروازه ها را بگشایید که این بار من به سوی سپاه دشمن می تازم و سردار پست نهاد توران را به میدان می خوانم. راه بر من مبندید که مردان جنگی را با همین تیغ به زانو در می آورم و خون گردنکشان را با همین تیر بر زمین می ریزم. اکنون سرنوشت مرا برگزیده تا بر برگی از این روزگار افسانه ای نو بنویسم. داستانی که این بار پهلوانی مرد نه، که زنی پهلوان، قهرمان آن خواهد بود. پس تندتر بتاز همراهِ بادپا که تو هم در این افسانه جاودان خواهی شد. پشت آن کوه هزاران سپاهی در اندیشه ی به آتش کشیدن دژی تنها و ریختن خون زنان و کودکانی بی پناه صف کشیدهاند. تندتر بتاز!...

 

 

 

  • به روایت: آتوسا صالحی
  • تصویرگر: نیلوفر میرمحمدی
  • انتشارات: افق

 

 


مشخصات

  • مترجم آتوسا صالحی
  • نوع جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 8
  • سال انتشار 1398
  • تعداد صفحه 64
  • انتشارات افق

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب گردآفرید (قصه های شاهنامه 7)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل