کتاب کوروش کبیر - پری صابری

کتاب کوروش کبیر اثر پری صابری توسط نشر قطره به چاپ رسیده است.

کتاب "کوروش کبیر"، نمایش نامه ای خواندنی و مهیج را از سرنوشت "کوروش"، بنیان گذار عادل حکومت هخامنشیان، برای مخاطب نقل می کند. "پری صابری"، با تکیه بر مطالعات و پژوهش های مستند تاریخی خویش در رابطه با کوروش، و به کارگیری از قلم توانای خود، به نگارش این داستان پرداخته و اثری نفیس را خلق کرده است که حکایت هایی پر کشش را از دوران کودکی تا زمان مرگ این مرد صاحب نام تاریخی، ارائه می دهد. در اولین صحنه، نویسنده به وصف جزئیات ماجرای جنگ میان "مادها" و "پارس" می پردازد که توسط "آستیاگ" و "کوروش" هدایت می شوند. در طی این جنگ، "کوروش" با قدرت و شهامتی بی نهایت، با "آستیاگ" مبارزه نموده و پس از شکست سپاه حریفش، اقدام به پایه گذاری سلسله ی هخامنشیان کرده و حکومت سرتاسر سرزمین ایران را به دست می گیرد. در همین هنگام، هم خوانان حاضر در صحنه ی نمایش، با همراهی یک دیگر، شرح مختصر و جامعی را از نوع فرمانروایی، اخلاق و کردار کوروش و هم چنین استوانه یا لوح کوروش ارائه می کنند که امروزه به منشور حقوق بشر معروف می باشد و به چندین زبان رسمی دنیا ترجمه شده است. به طور کلی، نوع نگارش و جذابیت بیش از حد موضوع این نمایش نامه، موجب جذب خواننده به محتوای داستان گشته و او را تا پایان با خود همراه می سازد.

برشی از متن کتاب

سرآغاز پاره ی یک موسیقی حماسی پخش تصاویر پنجه های شیر کوروش، از دورن تصویر شیرها، بیرون می جهد. سربازان پارسی از جای جای میدان بازی به او ملحق می شوند. از سوی دیگر سربازان «ماد» به سرکردگی «آستیاگ»، پدر بزرگ و دشمن کوروش، وارد می شوند. شیپور جنگ نور ورود دسته ی هم خوانان هم خوانان: به زودی نبردی سهمگین میان «ماد» و «پارس» آغاز می گردد. هم خوان: دو لشگر بسان دو دریای چین تو گفتی که شد جنب جنبان زمین نه آواز اسبان و گرد سپاه نه خورشید پیدا نه تابنده ماه هم خوانان: کوروش، شمشیر به دست، به مادها می تازد. هم خوان: سر «آستیاگ» به نشانه ی شکست به زیر می افتد! هم خوان: «کوروش کبیر» بنیان گذار دودمان هخامنشی می شود. هم خوان: مرگ و تولد کوروش، به تاریخ تعلق ندارد و در قصه ها و افسانه ها پیدا و نا پیداست. هم خوان: هرگز نخواهیم دانست کشورگشای پیروز «ایران زمین» از کجا آمد و به کجا رفت؟ هم خوان: «کوروش» پلنگی قدرتمند، هراس انگیز و با اخلاق، ناگهان همانند صاعقه ای کم نظیر، از اعماق پهناور آسیای صغیر، سر برآورد! هم خوان: با گردهمایی اقوام متخاصم: «ماد»، «لیدیه»، «بابل» به رهبری «ایران»، اتحادیه ی خلل ناپذیر آسیای صغیر را تشکیل داد. هم خوان: برگ ترین امپراتوری سلسله ی هخامنشیان را به وجود آورد. کشور «ایران» را به اوج قدرت رساند. هم خوان: پانصد و شصت سال پیش از میلاد مسیح، فرمان داد استوانه و یا «لوح کوروش» را که حاوی اندیشه های او بود، از خاک رس بسازند. هم خوانان: خط «استوانه» میخی بابلی و زبانش بابلی است! هم خوان: اصل آن در موزه ی بریتانیا نگهداری می شود. هم خوان: بدل آن به شش زبان رسمی دنیا ترجمه شده است، در ساختمان اصلی سازمان ملل متحد، در نیویورک قرار دارد. هم خوان: «لوح کوروش» برای اولین بار لقب «منشور حقوق بشر» را از آن خود می کند. هم خوانان: لوحی که کهن ترین سند کتبی تاریخ بشر است! هم خوانان: سندی بر مبنای «قانون دادگستری» و ... «حقوق بشر». هم خوان: در زمانی که پادشاه آشور، در کتیبه های خود از سر بریدن اسیران و درآوردن چشم، سخن می گویند، در «منشور کوروش» نه فرمانی به غارت داده می شود و نه از کشتن و سر بریدن خبری هست! سخن از ساختن است و رهایی از بندگی و مساوات و عدالت و احترام به باورها و آیین های گونه گونه ی انسان ها! احترام به نحوه ی زندگی افراد بشر با سلیقه های متفاوت. سخن از عشق، محبت و شادمانی است! تاریک می شود اوج موسیقی نور «کوروش» مشعل به دست پا به میدان بازی می گذارد. خستگی ناپذیر گام برمی دارد. کوروش: منم «کوروش شاه شاهان» شاه بزرگ، که به فرمان «اهورامزدا» به پادشاهی رسیدم، در 32 سالگی به پیشوایی پارسیان برگزیده شدم. خدای یگانه، به من مشروعیت عطا فرمود، تا مرزهای «ایران» را تا بی نهایت گسترش دهم! کشوری سربلند، قدرتمند، با ایمان، درست و شاد و پرافتخار بسازم! انسان ها از گوشت و استخوان خدایان ساخته شده اند! و من ... یاور یقین و عدالتم! ...    

(نگاهی نمایشی دراماتیک به تاریخ و زندگی اساطیری کوروش کبیر - آذرخش) نویسنده: پری صابری انتشارات: قطره