کتاب کلمه های آبی تیره | اثر کت کرولی

بخشی از کتاب کلمه های آبی تیره

من چه چیزی را از دست داده ام؟ چه چیزی را از دست داده ام؟ همه چیز را، ابله. من چیزهایی بیشتر از تو از دست داده ام، مطمئنا همین طور است. من کال را از دست داده ام؛ مادر قبلی ام، خود قبلی ام را از دست داده ام. من تمام اقیانوس ها را از دست داده ام. که هفتاد و یک درصد زمین و نه درصد از زیست کره است. من نود و نه درصد از بیوسفر را از دست داده ام و تو ایمی را. تو دختری را از دست داده ای، که اگر درست خاطرم باشد تمام تمرکزش را روی سلفی هایش می گذاشت. دختری که در هر دقیقه از روز تصویر خودش را در آینه بررسی می کند. دختری که جلویش زمین خوردی، تماشایت کرد و برای بلند شدن کمکت نکرد.‌ خودم را به میان جمعیت می اندازم‌. به ماشین فکر می کنم، به راه گریز، به رانندگی کردن و پشت سر گذاشتن و ترک این شهر، ترک کار و هنری و رز... که جورج لبه ی تی شرتم را می کشد و می خواهد او را به خانه ببرم.

وانمود می کنم که متوجه نشده ام که او گریه کرده است. می گویم که هنری در حیاط خلوت است و باید دنبال او بگردد. من به خانه نمی روم. نمی دانم دقیقا کجا می روم. اما به کتابفروشی یا انبار برنمی گردم.

او ناراحت به نظر می رسد و راه آمده را از بین گروهی از دخترهای پر زرق و برق برمی گردد. همان طور که  جورج می گذرد بلندقدترین دختر از او می پرسد: این چیه پوشیدی؟ و بعد می خندد. مطمئنا جورج متفاوت به نظر می رسد. اما با لباس سیاه و جوراب شلواری طلایی رنگش و خط آبی رنگ متضاد با تیرگی موهایش، هزاربار بهتر از آن هاست. او چیزی به آنها می گوید، اما تنهاست، بنابراین وقتی او را دیوانه صدا می زنند، او شروع می کند به گریه کردن و آن ها بیشتر از قبل می خندند. دختر قد بلند را می شناسم. کال و تیم یک بار او را در مدرسه شان به من نشان دادند. کال گفت: "اساسا اینجا استیسی همه کاره است‌. اگه اون دوستت نداشته باشه،هیچ کس دوستت نداره."

از آن ها پرسیدم: "اون از شما خوشش می آد؟" و تیم پاسخ داد که او خوشبختانه به اندازه ی کافی از وجودشان بی اطلاع است. ظاهرا جورج به اندازه ی آن ها خوش شانس نبوده. کال از من برای کمک نکردن به او متنفر می شود. احساس عجیبی به من می گوید که او واقعا اینجاست و دارد تماشا می کند. ریچل، تو کی هستی؟ چطور به اینجا رسیدی؟ ...

کتاب کلمه های آبی تیره به نویسندگی کت کرولی و ترجمه ی نفیسه حسن زاده در نشر آموت به چاپ رسیده است.

• نویسنده: کت کرولی
• مترجم: نفیسه حسن زاده
• انتشارات: آموت