کتاب کتابخانه ی ارواح - رنسام ریگز

کتاب کتابخانه ی ارواح داستان سوم از مجموعه ی بچه های عجیب و غریب خانم پرگرین، به قلم رنسام ریگز و ترجمه ی شبنم سعادت در انتشارات پریان به چاپ رسیده است.

هوای بیرون مه زرد رنگ به ظاهر سمی چنان غلیظی بود که نمی توانستم محل خورشید را در آسمان تشخیص دهم فقط می توانستم بگویم که رو به عصر بود، و روشنایی آرام آرام تحلیل می رفت. با فاصله ی چند قدم پشت سر شارون می رفتیم، و هر وقت توی خیابان آشنایی می دید و قدم تند می کرد تا از گفتگو اجتناب کند تقلا می کردیم پا به پایش برویم. به نظر می رسید مردم او را می شناسند؛ برای خودش اعتبار و آبرو داشت، و فکر می کنم نگران بود کاری از ما سر بزند که آبرویش را ببرد.

از خیابان لجن زار که با آن گلدان های جعبه ای دم پنجره و خانه های رنگ شاد به شکلی غیر عادی سرزنده و پرنشاط بود پایین رفتیم، و بعد پیچیدیم داخل خیابان گل پروانش، پیاده رو جای خود را داد به گل و لای و جای خانه ها را آپارتمان های مخبروبه و نشست کرده گرفت. مردها کلاه ها را تا روی چشم ها پایین کشیده و داشتند ته بن بستی ویرانه جمع می شدند. به نظر می رسید دارند جلوی در خانه ای که پنجره هایش تاریک و خاموش بود کشیک می دهند. شارون به ما گفت همان جا بمانیم و تکان نخوریم، منتظر ماندیم تا او برود با مردها صحبت کند. هوا بوی خفیف بنزین می داد. در دوردست صداهای بلند آمیخته با خنده اوج می گرفت و پایین می آمد، اوج می گرفت و پایین می آمد. صدای مردانی بود که در کافه ای دور هم مسابقه ای را تماشا می کردند- اما ممکن نبود؛ صدایی که می آمد به طور دقیق و مشخص امروزی بود. در حالی که این جا از تلویزیون خبری نبود....

(برشی از متن)

• داستان سوم از مجموعه ی بچه های عجیب و غریب خانم پرگرین
• نویسنده: رنسام ریگز
• مترجم: شبنم سعادت
• انتشارات: پریان