کتاب کارآگاه جرقه 3 (جرقه و دزد تاج جواهرنشان)

کتاب جرقه و دزد تاج جواهرنشان سومین جلد از مجموعه ی کارآگاه جرقه، نوشته ی لزلی گیبس و ترجمه ی نسرین نوش امینی توسط نشر هوپا به چاپ رسیده است.

در جلد های قبلی خواندیم که جرقه با وجود مخالفت خانواده اش در آزمون استخدام " سگ پلیس " شرکت کرده و وارد آموزشگاه می شود؛ در آن جا برای اینکه بتواند به عنوان یک " سگ پلیس مخفی " استخدام شود باید در چهار رشته ی چابکی، جست و جو، بو کشیدن و حمله کردن آموزش دیده و علاوه بر موفقیت در آنها از نظر معاینات دامپزشکی هم مورد تائید مربی آموزشگاه و دام پزشک قرار می گرفت. سرانجام او که از پشتکار بالایی برخوردار بود و برای رسیدن به هدفش شجاعانه تلاش می کرد موفق می شود به عنوان یک سگ پلیس مخفی استخدام شده و وارد کلانتری شهر بشود و حالا ادامه ی ماجرا ...

جرقه در کلانتری شهر استخدام شده و می تواند به عنوان سگ پلیس مخفی در آن جا فعالیت داشته باشد. " زغال اره " که هنوز هم قصد پذیرفتن موفقیت او را ندارد بازهم به نیش و کنایه زدن هایش ادامه می دهد تا اینکه " گروهبان سخت پسند " آن ها را صدا زده و می گوید: باید برای انجام اولین ماموریت شان که پیدا کردن " دزد تاج جواهر نشان " می باشد آماده شوند. گروهبان ماجرا را برای آنها توضیح داده و به جرقه می گوید: برای حل این معما و پیدا کردن دزد باید به عنوان سگ نمایشی در یک مراسم شرکت کند اما او اصلا دلش نمی خواهد به این طریق در حل این ماجرا کمک کند ولی با دیدن رفتارتمسخرآمیز، زغال اره تصمیم می گیرد تمام تلاش خود را کرده و به عنوان بهترین سگ پلیس مخفی دزد تاج جواهرنشان را پیدا کند تا به همه ثابت کند که او هم باهوش است و هم لیاقت داشتن چنین شغلی را دارد ... به نظر شما جرقه موفق به پیدا کردن دزد خواهد شد یا این معما با کمک زغال اره حل می شود؟با جرقه و ماجراهای جرقه ای اش همراه شوید." جرقه و دزد تاج جواهر نشان " جلد سوم از مجموعه ی " کارآگاه جرقه " می باشد که شخصیت اصلی آن یک سگ کوچولوی زبل، ناقلا، پشمالو و ماجراجو می باشد. خانواده او از نژاد سگ های عروسکی و نمایشی می باشند، اما جرقه اصلا دلش نمی خواهد مانند آنها باشد. رویای او این است که یک " سگ پلیس " شود و با وجود مخالفت های اطرافیانش تصمیم می گیرد به سمت رویاها و خواسته های خود قدم بردارد. این کتاب در چهار جلد با ماجراهایی هیجان انگیز و پیچیده ترین پرونده های پلیسی با ظاهری جذاب و متفاوت برای کودکان و نوجوانان علاقه مند به داستان های فصلی تهیه و چاپ شده است. زبان ساده، روان و تصویرسازی طنزآمیز که به صورت سیاه و سفید می باشد، جذابیت آن را دو چندان کرده است. عناوین جلدهای دیگر این مجموعه عبارت است از: جرقه و آموزشگاه پلیس، جرقه و دزد تاج جواهر نشان، جرقه و دزد سگ های عروسکی.

برشی از متن کتاب

جرقه که کم کم داشت از ماجرا خوشش می آمد، پرسید: جیم جارو دیگه کیه؟ بنی همان طور که روی پنجه هایش بند نبود و مثل گندم برشته بالا و پایین می پرید، گفت: یعنی اگه نبینی اش، از کفت رفته. خیلی بانمکه، شبیه یه جاروی پشمالو می مونه. الانم کنار میز ثبت نامه. داره اسمش رو می نویسه که توی مسابقه شرکت کنه. یه سگ مجارستانی پشمالو و خیلی گنده وارد تالار شد. موجی از پچ پچ میان جمعیت پیچید. لا به لای پشم های سگه پر از مهره بود و گردنبندی به سبزی زمرد دور گردنش. موهایش را مدل آفریقایی بافته بودند و زمین را مثل یک جاروی گنده جارو می کرد و جلو می آمد. بنی نگاهی به سگ مجارستانی کرد و گفت: وای! این جیم جاروئه؟ باور کنین همین چند دقیقه پیش جلوی میز ثبت نام دیده بودمش. حتما از بس نگرانم چشم هام آلبالو گیلاس چیده. شکر پنیر گفت: چرا همه دارن پچ پچ می کنن؟ بنی گفت: جیم جارو جواهر زمردی انداخته گردنش. همه می دونن رنگ زمردی رنگ مخصوص مرسده است. هیچکی جرات نمی کنه چیزهای این رنگی بپوشه. از عمد این کارو کرده که حال مرسده رو بگیره. جرقه سرش را بالا آورد و جیم جارو را که از کنارش رد می شد، تماشا کرد. جیم جارو به جرقه چشمک زد و گفت: فرفری های باحالی داری دخترجون! نیش بنی باز شد و گفت: دیدی گفتم شبیه دخترها شدی؟ جرقه با روبانی که به دمش بسته بودند کوبید توی سر بنی، تندی حرف را عوض کرد و گفت: چه چیزهای دیگه ای درباره ی دزد جواهر می دونین؟ شکرپنیر گفت: می دونیم که دزد توی مراسم تاج گذاری تاج رو می دزده. جرقه گفت: دقیقا! دزد جواهر باید روی صحنه باشه تا بتونه همچین کاری کنه. این یعنی اینکه ما هم باید روی صحنه باشیم تا بتونیم موقع ارتکاب جرم گیرش بندازیم. شکرپنیر پرسید: ولی چه جوری؟ حواسش رفت به دو تا سگ نگهبان که دوی پله های صحنه ایستاده بودند و گفت: فقط شیش تا فینالیست برتر مسابقه اجازه دارن موقع مراسم تاج گذاری روی صحنه باشن. جرقه گفت: خب پس فقط یه راه هست که بریم روی صحنه. فقط این جوری می تونیم دزد جواهر رو گیر بندازیم، اون هم درست موقع ارتکاب جرم. باید مثل بقیه ی سگ ها مسابقه بدیم و برنده بشیم. صدایی که خیلی رسمی حرف می زد، از توی یک بلندگوی بزرگ پیچید توی تالار. آزمون نمایش سگ پنجه آفتاب سی دقیقه ی دیگر آغاز می شود. جرقه خرناس کشید. شکرپنیر گفت: چی شده؟ جرقه گفت: باید برم به مامانم بگم اسمم رو توی مسابقه بنویسه...

نویسنده

" لزلی گیبس " نویسنده ی بین المللی و معلم دوره ی ابتدایی است. او و تصویرگر این کتاب در سال 2017 برگزیده ی شورای کتاب کودک استرالیا شدند. هم چنین کتاب مشترک شان به نام " شب ترسناک " برنده ی جایزه ی سی. بی. سی. ای شد، جایزه ای که هر سال به یکی از کتاب های خردسال تعلق می گیرد. اولین خواب خرس کوچک، به سرعت چشمک پری صورتی!، اردک را بیاور از جمله آثار دیگر این نویسنده می باشد.

• نویسنده: لزلی گیبس
• تصویرگر: استیون مایکل کینگ
• مترجم: نسرین نوش امینی
• انتشارات: هوپا