محصولات مرتبط
معرفی کتاب چند روایت معتبر اثر مصطفی مستور
این کتاب مصطفی مستور مجموعهای است که هفت داستان کوتاه را در بر دارد. موضوع داستانها، همان طور که از نام کتاب پیداست، در مورد چند روایتی است که نویسنده در قالب داستان نگارش کرده است. در این روایتها رگههایی از فلسفه و اعتقاد به یک موضوع خاص دیده میشود و موضوعات چالش برانگیزی مورد نقد قرار میگیرند.
همه ی داستانها تداعی کننده عشق، زندگی، مرگ و مفهوم واقعی خدا هستند و در ابتدای هر روایت متنی خاص قرار داده شده تا خواننده در جریان اتفاقی که قرار است در روند داستان شکل بگیرد، باشد. نکته قابل توجه این کتاب، شخصیتهای کتابهای دیگر مصطفی مستور هستند که پای به این اثر گذاشتهاند و نقشی برای خودشان مهیا کردهاند. این تکنیک، در بیشتر آثار این نویسنده دیده میشود اما در این کتاب بسیار پر رنگتر است.
مستور، مثل همیشه به خوبی از عهده این کار برآمده است چرا که شخصیتهای دیگر آثارش را بهگونهای در روایتهای این کتاب گنجانده است که یک داستان واحد از میان دو قصه بیرون آمده است. سبک کاری این نویسنده، به نحوی است که اصولا همه داستانهایش به نوعی به هم مرتبط هستند.
او حتی از اسامی تکراری مشترکی برای همه آثارش استفاده میکند که این نشان دهنده نبوغ نویسنده در طرحداستانهایی با شخصیتها، اسمها و فضای محدود است. مصطفی مستور عاشقانه نویس است و داستانهایش سرشار از روایتهای ملموس هستند.
"چند روایت معتبر" از مصالح بیجان، انرژیهای خارقالعاده ساطع میکند و با زبان اشیا و استفاده ابزاری از حرکت آنها در قصه، داستانهای فوقالعادهای میسازد. بنابراین پیشنهاد میکنیم این کتاب را بخوانید، چرا که این اثر بهگونهای کاملا باورنکردنی، مخاطب را عاشق داستانهای کوتاه میکند.
بخشی از کتاب چند روایت معتبر؛ نشر چشمه
الیاس همه اسباببازیهایش را روی قالی ریخت. نرگس خانم کتاب توی دستش را ورق زد و گفت: ساکت باش الیاس. گفت: آن سبد است. نازنین سرش را روی دفترچهاش خم کرد و نوشت آن سبد است. نرگس خانم گفتک خوشخطتر بنویس نازی. الیاس چند آدمک پلاستیکی را توی بارگیر کامیون گذاشت و کامیون را به سمت حاشیه سبز رنگ قالی هل داد.
نرگس خانم انگشتانش را توی موهای دخترش فرو کرد و گیره باز شده موهاش را سفت کرد. این سیب است. نازنین دوبار دندانههای سیبی را که توی دفترچهاش نوشته بود شمرد. الیاس کامیون را نزدیک پایه مبل نگه داشت و بارگیر کامیون را بالا آورد. صدای خالی شدن بار کامیون را با لبهایش تقلید کرد: بوم... بوم... بوم
نرگس خانم گفت: اینقدر سر و صدا نکن بچه
الیاس گفت: آخه آدمهام مریض شدند باید ببرمشون تعمیرگاه
مادرش گفت: تعمیرگاه نه بیمارستان
نازنین مدادش را تراشید و تراشههای آن را توی زیر سیگاری که روی میز عسلی بود خالی کرد. زن گفت: آن مرد اسب دارد.
*
عباس رفت کنار پنجره و به پایین نگاه کرد نشست روی صندلی و سیگاری از جیب پیراهنش بیرون آورد. رفت توی آشپزخانه و گنجههای کابینت را یکی یکی باز کرد. قوطی کبریتی پیدا کرد و سیگارش را آتش زد. دوباره آمد توی هال گوشی تلفن را برداشت و به سرعت آن را سر جاش کوبید. چند پک به سیگارش زد و بعد آن را توی زیر سیگاری خاموش کرد. دقیقه ای به نقطه نامعلومی خیره شد و دوباره رفت سمت پنجره. برگشت و گوشی تلفن را برداشت. شماره گرفت.
-الو گوشی و بده به داود خان... سلام داود خان پس چی شد؟ الان هفده روزه که چک داره عقب میفته. شده عین نامادری... آب نشده که نشده من که به شرط آب کردن نداده بودم. باز که میگی غلام! غلام چه خریه! خرپوله که خر پوله. سگ وقتی چاق شد که قورمهش نمی کنن داودخان میکنن؟ القصه جنس ما لنگ لنگه!
گوشی را گذاشت.عباس زل زده بود به تلفن اما تلفن را نمیدید.
*
بشقاب از دست سیمین افتاد توی ظرفشویی و سه تکه شد. سیمین حتی شیر آب را نتوانست ببندد. دست راستش را روی پهلوی چپش گذاشت و چشمهاش سیاهی رفت. یک قدم عقب رفت و بعد جلو آمد. کابینت را چسبید. از درد چشمهاش را بست و پلکهاش را به هم فشرد.
به دیوار تکیه داد و نشست. بر کف آشپزخانه ولو شد و از درد جیغ خفیفی کشید. صورتاش انگار سیلی خورده باشد، سیاه و کبود شده بود. دانههای درشت عرق روی پیشانیاش جمع شده بود و سیمین نای پاک کردن آنها را نداشت. درد مثل موج در تیره پشتش میرفت و میآمد و تمامی نداشت.
سعی کرد بلند شود پس دستش را به لبه میز غذاخوری توی آشپزخانه گرفت تا برخیزد اما نتوانست سر خورد و رومیزی را با خودش کشید. بشقابها و نمکدانهای بزرگ روی سرامیک کف آشپزخانه افتادند و خرد شدند. سیمین وحشت کرد و تا آنجا که میتوانست خودش را عقب کشید. بعد تا میز عسلی گوشه حهل خودش را روی زمین لغزاند.
گوشی تلفن را که برداشت حس کرد چیزی به دلش چنگ میاندازد. دلش آشوب میشد. جنین توی شکمش تاب خورد و سیمین ناگهان جیغ کشید. تلفن محسن را گرفت اما کسی از آن طرف خط گفت که شوهرش بیرون است. سیمین آهی کشید و دوباره شماره گرفت.
خرید کتاب چند روایت معتبر
کتاب چند روایت معتبر اثر مصطفی مستور از نشر چشمه، به همراه سایر کتاب های رمان را از فروشگاه اینترنتی کتابانه خریداری نمایید.
فهرست
-
چند روایت معتبر دربارهی عشق
-
چند روایت معتبر دربارهی زندگی
-
چند روایت معتبر دربارهی مرگ
-
مصایب چند چاه عمیق
-
در چشمایت شنا میکنم و در دستهایت میمیرم
-
کیفیت تکوین فعل خداوند
-
کشتار
- مجموعه داستان کوتاه
- نویسنده: مصطفی مستور
- انتشارات: چشمه
مشخصات
- نویسنده مصطفی مستور
- نوع جلد جلد نرم
- قطع پالتویی
- نوبت چاپ 22
- سال انتشار 1398
- تعداد صفحه 107
- انتشارات چشمه
مصطفی مستور
مصطفی مستور کیست؟
«مصطفی مستور»، نویسنده، مترجم و پژوهشگر ایرانی است که عمده شهرت وی به علت داستانهایی است که از او به چاپ رسیده. در این مطلب قصد داریم به بررسی مختصری از بیوگرافی مصطفی مستور و معروفترین آثار مصطفی مستور بپردازیم. اگر علاقهمند به آثار این نویسنده مستعد کشور هستید و یا میخواهید کمی بیشتر از او و آثارش اطلاعات داشته باشید، در ادامه با ما همراه باشید.
زندگینامه مصطفی مستور
مصطفی مستور، در سال 1343 در اهواز متولد شد. او از سنین کم به پرسشگری و مسائل فلسفی علاقه ویژهای داشت. تحصیلاتش در دانشگاه را با رشته مهندسی عمران در مقطع کارشناسی آغاز کرد و در ادامه به تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی در مقطع کارشناسی ارشد، در دانشگاه شهید چمران اهواز، پرداخت. اولین اثر مستور تحت عنوان «دو چشمخانه خیس» در سال 1369 در مجله کیان به چاپ رسید و اولین کتاب او با عنوان «عشق روی پیادهرو» در سال 1377 منتشر شد. مصطفی مستور همچنان در تهران در حوزههای داستاننویسی، شعر، نمایشنامه، ترجمه و پژوهش به فعالیت و نشر آثار خود میپردازد.
کتاب های مصطفی مستور
- کتاب معسومیت
- کتاب عشق و چیز های دیگر
- کتاب بهترین شکل ممکن
- کتاب من دانای کل هستم
- کتاب عشق روی پیاده رو
- کتاب استخوان خوک و دستهای جذامی
- کتاب روی ماه خداوند را ببوس
- کتاب پیاده روی در ماه
- کتاب زیر نور کم
- کتاب دویدن در میدان تاریک مین
- کتاب من گنجشک نیستم
- کتاب سه گزارش کوتاه دربارهی نوید و نگار
- کتاب تهران در بعد از ظهر
- کتاب چند روایت معتبر
- کتاب حکایت عشقی بی قاف بی شن بی نقطه
- کتاب گربه همسایه
- کتاب رساله درباره نادر فارابی
- کتاب و دستهایت بوی نور می دهند
- کتاب مردی که تا پیشانی در اندوه فرو رفت
- کتاب پرسه در حوالی زندگی
- کتاب مبانی داستان کوتاه
آثار مهم و برجسته مصطفی مستور
مصطفی مستور در آثار خود به ادغام فلسفه و عرفان با ادبیات پرداخته و سعی کرده تا افکار دینی خود را در کنار بیان روزمرگی و مفاهیم تنهایی، شک و عدم قطعیت، در کتابها و در قالب شخصیتهای اصلی داستانهایش بیان کند. در ادامه به بررسی شاخصترین آثار از لیست کتاب های مصطفی مستور پرداخته شده است.
کتاب استخوان خوک و دستهای جذامی
از میان آثار مصطفی مستور، کتاب استخوان خوک و دست های جذامی، عنوان دومین رمان او است. این کتاب برای اولینبار در سال 1383 منتشر شد. داستان رمان، داستان زندگی افراد هفت واحد از هفده طبقه یک ساختمان در تهران است که هرکدام با مشکلات، بیماریها، دغدغهها، عشقها، جداییها، جنایتها و... در زندگی خود دستوپنجه نرم میکنند. در این کتاب، از واقعیات و اندیشههای جامعه در طبقههای مختلف، سخن به میان آورده شده است. این کتاب در ده سال، توانسته بیست و پنج بار تجدید چاپ شود. مستور برای این رمان، در سال 83، جایزه ادبی اصفهان را دریافت کرده است.
عشق و چیزهای دیگر
یکی دیگر از آثار جذاب از میان لیست کتاب های مستور، کتاب عشق و چیزهای دیگر است. این کتاب در سال 1396 برای اولینبار منتشر شد. داستان این کتاب درباره زندگی روزمره و عاشقانه هانی یادگاری است که از اهواز به تهران آمده و ماندگار شده است. در این کتاب، مخاطب با داستانی عاشقانه، عمیق و فلسفی روبروست؛ بنابراین خواندن این کتاب به کسانی که داستانهای عاشقانه و اصیل دوست دارند، پیشنهاد میشود.
کتاب عشق روی پیادهرو
کتاب عشق روی پیادهرو، نام یکی دیگر از آثار مستور است. اولینبار، این کتاب در سال 1377 منتشر شد. در این کتاب، به عشق با دیدی نو نگاه میشود و در آن، روایتهای عاشقانهای از افراد مختلف بازگو میشود. عشق روی پیادهرو از دوازده داستان تشکیل شده که نگرشهای مختلفی از عشق را در داستانهایی کوتاه بازگو میکند.
بهترین کتاب مصطفی مستور
در میان کارهای مستور، کتاب روی ماه خداوند را ببوس شهرت ویژهای دارد، بهعنوان بهترین کتاب مصطفی مستور شناخته شده و چندین بار نیز تجدید چاپ شده است. این رمان در سالهای 1379 و 1380، بهعنوان بهترین رمان سال نیز برگزیده شد. انتشار این رمان را میتوان نقطه عطفی در زندگی مستور دانست، زیرا پس از این کتاب، سطح انتظار خوانندگان و منتقدین از وی بسیار بالاتر از قبل رفت. «روی ماه خداوند را ببوس»، اولین رمان و بهترین کتاب مصطفی مستور تاکنون بوده است. این کتاب در سال 1379 برای اولینبار منتشر شد. مستور در این کتاب، به فلسفه وجود خدا، اندیشه ایمان به خدا و جدال عقل و احساس در این باره میپردازد. همانطور که پیشازاین نیز گفته شد، مستور این افکار را از زبان شخصیتهای اصلی این داستانها بیان میکند. در این کتاب، چگونگی بازگشت روح انسان به سمت خود واقعیاش بیان میشود. داستان این کتاب درباره دانشجوی دکترای جامعهشناسی است به نام یونس فردوس. مستور در داستان روی ماه خداوند را ببوس نشان میدهد که شَک، باعث بهوجودآمدن جهنمی برای انسان میشود که خود فرد آن را برای خودش ساخته است و اثراتش بر اطرافیان نیز بسیار زیاد خواهد بود. این شک میتواند فرد را از همه جدا کرده و مسیر زندگی وی را تغییر دهد. این رمان را نمیتوان یک کتاب عامهپسند دانست و تنها کسانی که به دنبال محتوای فلسفی هستند، از خواندنش لذت خواهند برد.
ترجمه های مصطفی مستور
همانطور که پیشازاین نیز گفته شد، مستور، در حوزه ترجمه نیز فعال بوده؛ از جمله ترجمههای او میتوان به «فیل»، «صمیمیت»، «تلفن بیموقع»، «فاصله و داستانهای دیگر» و «پاکتها و چند داستان دیگر» آثاری از «ریموند کارور» و «سرشت و سرنوشت: سینمای کریشتف کیشلوفسکی» اثر «مونیکا مورر» اشاره کرد.
خرید کتابهای مصطفی مستور از کتابانه
کتابانه، یکی از مراجع خرید اینترنتی آثار مصطفی مستور است. شما میتوانید در کتابانه، مختصری از زندگینامه مصطفی مستور را خوانده، از داستان و محتوای کتابهایش مطلع و سپس تصمیم به خرید کتابهایش بگیرید. برای دسترسی به لیست کتاب های این نویسنده، فقط کافی است از در سایت کتابانه، نام مصطفی مستور را جستجو کنید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران