کتاب چل چلی - سجاد گودرزی

کتاب چل چلی (چند شعر برای ترک یک معشوقه)، نوشته سجاد گودرزی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب شامل هشتاد و هفت شعر سپید می باشد که "سجاد گودرزی" آن ها را در قالب یک مجموعه شعر درآورده و عنوان آن را با الهام از یکی از شعرهای کتاب، "چل چلی" گذاشته است. البته کتاب حاضر با نام "چند شعر برای ترک معشوقه" نیز شناخته می شود، چون این شاعر خوش ذوق که از سال 1374 تا به امروز به صورت حرفه ای کار کرده است، در قالب شعر به بیان مسائلی می پردازد که نشانه هایی از دلگیر بودنِ از عشق دارد. او با شعرهایش سعی دارد عشقی نافرجام را به فراموشی بسپارد و معشوقه ای که تمام دنیایش را پر کرده، ترک کند. "گودرزی" با بازی های زبانی فراوان و طنز نهفته ای که در میان غمِ شعرهایش پنهان شده است، مفاهیم و تصاویر ملموس زندگیِ روزمره انسان را به خوبی به تصویر می کشد و مخاطب را به جهانی دعوت می کند که در آن، شعرهایش حرف های زیادی برای گفتن دارند. شعرهای سپیدی که در مجموعه حاضر گنجانده شده اند، سرشار از احساسات رقیق شاعر هستند؛ شاعری که به خوبی نشان داده، عشق را بلد است اما حالا ترجیح می دهد عشقی که سرانجامی ندارد را از دلش بیرون کند. "چل چلی" مجموعه ای دوست داشتنی است که بدون شک شعرهای آن را بارها و بارها می خوانید و از خط به خطش نهایت لذت را می برید.

فهرست

• نقطه ی صفر ناتنی
• پیچ نوشت
• چاقوی زنگ زده
• شسته رفته
• اردیبهشت نازنین
• رزمایش
• رهایی
• چل چلی
• تقدیر
• M.K
• بهاریه
• یک شیفت کار اضافه
• تراشه ها
• پراگماتیسم
• سنجاب
• مورچه
• عصر بازگشت
• لنتامنته
• November rain
• بدل کار
• گاهی اوقات
• جغرافیا به زمین ختم نمی شود
• برای چهلم تمام زندگان
• پری شیدن
• قاعده ی بازی
• گرگ
• شغال
• طب سوزنی
• راوی
• برای آزادی
• قرل آلا
• دهکده ی جهانی
• تیتر اول
• بایگانی
• نفس عمیق
• مار
• هر لحظه
• پربار
• اسب
• پایان یک نهال
• تیز و بز
• گرد و غبار به وقت محلی
• شیر سر رفته
• اجاق نامه
• پیش درآمد
• سگ
• کاسکو
• زنبور
• غیر قابل چاپ
• پیغام گیر
• پناهندگان
• کیش
• گاو
• تورم بی جا
• عطر یک سیگار دور
• آستیگمات
• بهاریه
• نقطه
• فلش بک
• مستجاب الدعوه
• خانه تکانی
• در شمال
• اهواز
• حفاری یک حادثه
• تو عضوی به درد آورد روزگار
• مجادله
• دندان شیر
• خرس قهوه ای
• زرافه
• بغض گیر
• شیر
• کرکس
• لایک پشت
• بار شیشه
• آزاد شعر
• شعرنویسی
• به ستار بهشتی
• یلدا
• خواب گرد
• بعد از تو همه بودند
• سوال و جواب
• ردپا
• همان
• تفال
• بوستون
• خانه ابری ست
• شهید

برشی از متن کتاب

بدل کار سر شب در را که باز کردم مثل تمرکزی به هم ریخته از تراس آشفته آمدی به سمتم کلاهی سرم گذاشته ای که نگو بدلم کردی به خودت پیش بندت را برایم بستی رنده را به یک دستم دادی پیاز را به دیگری و در هیاهوی ولی عصر گم شدی تو زنانگی نکرده بودی در این پرانتز بزرگ بی مرد که خانه است این گربه که ویرگولی ست در کاناپه منم که در فکر تو است بی شک مقصر من بوده ام و این کار لعنتی الان نیمه های شب است من بدل کار خوبی نیستم چند روز است سر کار نرفته ام دیالوگی با کسی ندارم مدام پیاز رنده می کنم از مردی افتاده ام و تا کسی سرزده نیامده می روم تا صحنه سقوط از تراس را با یک برداشت کامل کنم تراشه ها از دنده خاردارت بلند شده ای با صدای زنگ قرمزم چیزی آماده نیست برایم مهم نیست دوباره شروع نکن را شروع کرده‌ای افتاده ام به چسباندن تراشه های دلیل که گلدانش کنم برایت گلکم به جای آنکه سر راست بگویم دیگر عاشقت نیستم گرگ بعد از تو انسان هایی با همان هیبت دوباره به ما شلیک کردند اما شلیک شان آن قدرها مرگبار نبود به هوش که آمدیم پلاک هایش بر گوشمان سنجاق بود که می‌گفتند رویش نوشته حفاظت شده پس قبل از تو این انسان ها کدام گوری بودند عطر یک سیگار دور این اسب از نفس افتاده که خودش رابه گاوآهن زده سگ ها که بو برده اند باید رد تو را کنار رودخانه از حافظه پاک کنند فراموشی همسایه ها که مثل ملخ مزرعه ی تو را از یاد م یبرد و هر چیزی که کمک به نیافتن تو در این قصه کند طبیعی ست فقط باید سال ها بعد مثل عطر سیگاری دور که حالا دیگر چاپ نمی شود زیر دماغ دهکده بخزی تا آن ها به یاد بیاورند خاطره خوبی را از یاد برده‌اند و ندانند چه را.

(چند شعر برای ترک یک معشوقه) شاعر: سجاد گودرزی انتشارت: چشمه