loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب چشم ذهن (شکارچیان مجازی 1)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب چشم ذهن اولین جلد از مجموعه ی شکارچیان مجازی، نوشته ی جیمز دشنر و ترجمه ی فرانک معنوی امین توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

مایکل در دنیایی زندگی می کند که بازی های رایانه ای و فضاهای مجازی به قدری پیشرفت کرده اند که یک دنیایی مجازی بسیار شبیه دنیای حقیقی، به نام ویرنت توسط متخصصین و دولت به وجود آمده است. ویرنت یک کپی از دنیای حقیقی با تمام ویژگی های مربوط به آن می باشد و امنیت آن توسط سازمانی به نام وی ان اس تامین می شود؛ وافرادی بسیار کارکشته و حرفه ای در امور رایانه ای آن را کنترل می کنند. بیشتر افرادی که به بازی های رایانه ای علاقه دارند، دلشان می خواهد وارد ویرنت شوند اما فقط بازیکنان بسیار باهوش و حرفه ای موفق به این کار می شوند. آنها می توانند پس از اثبات تبحر خود در بازی ها، با قرار گرفتن در محفظه ای تابوتی شکل و پس از متصل کردن سیم های حسگر کامپیوتر به تمام نقاط بدنشان به خوابی مجازی فرو روند و از این طریق وارد ویرنت شوند. آنها در ویرنت می توانند جای شخصیت های اصلی بازی ها قرار گرفته و به رقابت و به مبارزه بپردازند طوری که گویی در دنیای واقعی این کار را می کنند. این بازیکنان از طریق حسگرهای متصل به بدنشان، تمام احساسات، عواطف، دردها و هیجانات ناشی از بازی را تجربه می کنند. مایکل هکری با استعداد است که مدت ها پیش وارد ویرنت شده و دو دوست صمیمی به نام های سارا و برایسون هم دارد. در ویرنت همه چیز بر طبق برنامه پیش می رود تا اینکه ناگهان تعدادی از بازیکنان در گوشه و کنار آن دست به خودکشی می زنند و رد پای یکی از هکرهای معروف به نام کین در این ماجرا به چشم می خورد. سازمان وی ان اس برای حل این مشکل به سراغ باهوش ترین هکرها می رود و از آنها درخواست همکاری می کند؛ مایکل هم یکی از همین هکرهاست که در صورت موفقیت پاداش بزرگی در انتظارش خواهد بود. او که خود به تازگی شاهد خودکشی دختری بوده با انگیزه ای بیشتر به دنبال کشف حقیقت است.

 


برشی از متن کتاب


هر سه به زن نگاه کردند و منتظر ماندند تا کلماتش را توضیح بدهد. مایکل دلش می‌خواست بلند شود و فرار کند ولی می دانست اگر این کار را بکند، ممکن است هرگز دیگر چنین فرصتی برای اطلاعات گرفتن به دست نیاورند. زن گفت: "اون قبلاً هم این جا اومده. بهتون اطمینان می دم دیوارهای حفاظتی ما محکمن. کین جرات نمی کنه با من در بیفته، با در نظر گرفتن این که من یکی از... محبوب ترین... تانژانت هاش رو از زوال... نجات دادم." مکث های عجیب زن باعث شدند مایکل فراموش کند که آن ها در خطرند. می دانست تمام تانژانت ها در آخر به زوال می رفتند. تانژانت یا برنامه ی هوش مصنوعی آن قدر پیچیده و آن قدر شبیه واقعیت با چنان هوشمندی واقع گرایانه ای نمی توانست تا ابد زنده بماند و خیلی زود موجودیتش با غرایزش تناقض پیدا می کرد. تحقیقات نشان می دادند که زوال همیشه با ناپدید شدن عناصر اساسی زندگی تانژانت بدون هیچ دلیل خاصی شروع می شود. حافظه مصنوعی تانژانت توانایی اش برای "پر کردن جاهای خالی" را از دست می داد. بعد اتفاقات عجیبی برای بدن "فیزیکی اش" می افتاد. ظاهراً مشکلات تانژانت به تانژانت متفاوت بودند. ولی زمانی که علائم خیلی بد و برای دیگر بازیکن ها مشهود می شدند، برنامه نویسان آن ها را خاموش می کردند یا به کلام دیگر، تانژانت را می کشتند. صدای رونیکا او را به زمان حال برگرداند. "... اگه کدهاش رو تمیز نکرده بودم، این همه مدت زنده نمی موند. انجام این کار بدون پاک کردن خاطراتش آسون نبود، علاوه بر این که کل ماجرا غیر قانونی بود. کین به من بدهکاره. ظاهراً سال ها وقت صرف توسعه ی اون برنامه ی خاص کرده. اون موقع چیزهایی که الان راجع بهش می دونم رو نمی  دونستم، ولی باید بگم حتی اگه می دونستم هم احتمالاً باز انجامش می دادم. خوبه آدم همیشه دوست و دشمن هایی داشته باشه که بهش مدیون باشن." مایکل اشاره کرد: "کین از اون مدل آدم هایی به نظر نمی آد که خیانت کردن به یه دوست قدیمی براش مهم باشه. علاوه براین داره مردم رو توی خواب به دام می ندازه. بی رحمه و فکر می کنم نباید این اطراف بمونیم تا ببینیم وقتی برسه چی کار می کنه رونیکا با دقت مایکل رو ورانداز کرد: "پیس می تونید تشریف ببرید." برایسون گفت: "اگه اون با کین دوست باشه در هر صورت به ما کمک نمی کنه." رونیکا تکرار کرد: "دوست؟" طوری این کلمه را بیان کرد انگار مفهوم دوست برایش غیر قابل درک بود. "بابت اون کار کلی بهم پول داد. من دوست هیچ بازیکنی نیستم. فقط یه همکارم. تمام حرفم اینه که کاری که براش کردم استعداد نادری لازم داره که تنها من دارم. جرات نداره دسترسی به این استعداد رو به خطر بندازه، محض این که شاید تو آینده بهش احتیاج پیدا کنه." این حرف باعث نشد مایکل بیشتر از قبل احساس امنیت کند، ولی در هر صورت مجبور بودند جستجو را شروع کنند. به نظر می رسید سارا هم با او هم‌ نظر باشد.    

(در فهرست کتاب های منتخب) نویسنده: جیمز دشنر مترجم: فرانک معنوی امین انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب چشم ذهن (شکارچیان مجازی 1)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل