loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پطرزبورگ | آندری بیه‌لی

5 / -
ناموجود
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب پطرزبورگ

کتاب "پطرزبورگ" یکی از مشهورترین و تاثیرگذارترین آثار "آندری بیه‌لی"، نویسنده‌ی صاحب نام روسی است که ضمن روایت حکایتی زیبا و خواندنی، به وصف شهر بزرگ پطرزبورگ و فرهنگ و فضای حاکم بر آن در دوره‌ی قبل و بعد از انقلاب روسیه پرداخته و مخاطب را با خود همراه می‌سازد.

شخصیت اصلی قصه، "نیکالای آپولونوویچ"، مردی جوان با عقاید و نگرش‌هایی تند و سخت، و یکی از اعضای گروه های رادیکالی جامعه ی خویش می باشد که خواهان ایجاد دگرگونی های اساسی در زمینه ی اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور است و سرسختانه جهت تحقق اعتقادات خود تلاش می کند.

"آپولون آپولونویچ آبلئوخف"، سناتور روسیه، مردی 68 ساله، صاحب مقام و مهم است که پدر نیکالای می باشد. وی کاملا با اظهارات و طرز نگرش فرزندش مخالف بوده و ارتباط نزدیکی را با او برقرار نمی‌کند و همیشه از رفتارها و اعمال نیکالای رنجیده خاطر می شود. آپولون نیز همانند پسرش، در مسیر اهداف و اعتقادات قلبی خود تلاش کرده و در این راه از هیچ چیزی مضایقه نکرده و دشمنان بسیاری دارد.

اصل داستان از جایی آغاز می گردد که نیکالای، از جانب مقامات بالای گروه خویش، ماموریت سخت و دشواری را بر عهده می گیرد؛ طبق دستورات، این مرد جوان موظف است که پدر خود را به قتل برساند. اما عشق و علاقه ی درونی و باطنی نسبت به پدرش، وی را با چالش ها و معضلات بزرگی مواجه ساخته و نیکالای را با تصمیماتی ضد و نقیض دست به گریبان می کند؛ تصمیماتی سرنوشت ساز و مهم که زندگی او و خانواده‌اش را متحول می سازد.

بخشی از کتاب پطرزبورگ

فصل اول

که در آن داستان شخصی بلند پایه، بازی های دماغی او و ناپایداری هستی روایت می شود.

روزی روزگاری زمانه ی خوفناکی بود.

خاطره‌اش کماکان زنده است ...

حکایت آن را،

ای دوستان من،

برای تان آغاز می کنم –

حکایتی بس حزن انگیز خواهد بود ...

پوشکین.

***

آپولون آپولونویچ آبلئوخف

آپولون آپولونویچ آبلئوخف، از تباری بس والا بود: از اعقاب حضرت آدم ابوالبشر. اما مساله این نیست: آن چه اهمیت بلامنازع دارد این است که یکی از آبای والاتبارش سام بود، یعنی نیای مردمان سامی، هسیتی و سرخ پوشت.

بیایید بر سر نیاکانی بشویم که این قدر از ما دور نباشند.

این نیاکان (از قرار معلوم) در اردوی قرقیز – قزاق می زیستند، و ابلای میرزا، نیاک نیاک سناتور، در عهد سلطنت تزارینا آنا ایوانونا، همان جا جسورانه سر بر آستان روسیه سایید و از پس غسل تعمید بر او نام مسیحی آندری نهادند، و لقبش را اوخف. جهت مراعات اختصار، آب – لای – اوخف بعدتر به آبلئوخف خشک و خالی تغییر کرد.

این نیاک نیاک بود که سر منشا این تبار شد.

***

پیش کار خاکستری پوش واکسیل طلایی با گردگیری از پر گرد و خاک را از روی میز تحریر می‌تاراند؛ یک کلاه آشپزی از در داخل شد.

«حواس تان هست، ارباب پا شده ...»

«دارند به خودشان ادوکلن می‌مالند، یک کم دیگر برای قهوه شان می آیند پایین ....»

«امروز صبح نامه رسان گفت نامه ای برای ارباب آمده – از اسفانیا: روش مهر اسفانیا خورده.»

«گوشت را وا کن ببین چه می گویم: این قدر تو نامه های دیگران سرک نکش ....»

سرآشپز ناگهان ناپدید شد. آپولون آپولونویچ آبلئوخف پا به اتاق کار گذاشت.

***

روی میز مدادی توجه آپولون آپولونویچ را به خود کشاند. نیتی در مخیله ی آپولون آپولونویچ شکل گرفت: دقت بخشیدن به شکل نوک مداد. تند تند به طرف میز تحریر رفت و دست برد و .... و چه را قاپ زد؟  ... وزنه ی کاغذ را، و زمانی دراز غرق در اندیشه آن را در دستش این طرف و آن طرف کرد.

اندیشه ای ژرف که در همان لحظه به مخیله‌اش خطور کرد حضور ذهنش را بر هم زده بود؛ و بلادرنگ در این وقت نامقتضی، به شکل ریسه ی اندیشه‌هایی دور و دراز دامن گسترد.

آپولون آپولونویچ این ریسه ی اندیشه های دامن گسترده را تند تند یادداشت کرد: چون نوشتنش به آخر رسید با خود گفت: «دیگر وقت رفتن به سر کار است.» و به اتاق غذاخوری رفت تا قهوه‌اش را میل کند.

مقدمتا، با سماجت پیش کار پیر را سوال پیچ کرد.

«نیکالای آپولونویچ هنوز بلند نشده؟»

«راستش نه، قربان هنوز بلند نشده‌اند ....:

آپولون آپولونویچ پل بینی‌اش را پکر مالید: «ا ... بگو ببینم: نیکالای آپولونویچ معمولا کی ... منظورم این است که ...»

و بلادرنگ بدون این که منتظر جواب بشود، به ساعتش نگاهی انداخت و سر وقت قهوه‌اش رفت.

ساعت درست نه و نیم بود.

بامداد به بامداد سناتور در خصوص زمان برخاستن او از خواب پرس و جو می کرد. و بامداد به بامداد سگرکمه‌هایش را در هم می کشید.

نیکالای آپولونوویچ پسر سناتور بود ...

کتاب پطرزبورگ اثر آندری بیه‌لی با ترجمه‌ی فرزانه طاهری توسط نشر مرکز به چاپ رسیده است.


فهرست


فهرست کتاب پطرزبورگ

یادداشتی بر متن و ترجمه

یادداشت مترجم فارسی

پطرزبورگ

دیباچه

فصل اول: که در آن داستان شخصی بلند پایه، بازی های دماغی او و ناپایداری هستی روایت می شود.

فصل دوم: که در آن دیداری معین، مشحون از پیامدها، گزارش می شود.

فصل سوم: که در آن شرح داده می شود که نیکالای آپولونویچ آلئوخف چگونه آبروی خود و اقدام متهورانه اش را می برد.

فصل چهارم: که در آن نخ روایت می گسلد.

فصل پنجم: که در آن ماجرای مردک ریز نقش با زگیل گوشه ی بینی و قوطی ساردین با محتویات خوفناکش نقل می شود.

فصل ششم: که در آن رویدادهای یک روز خاکستری معمولی نقل می شود.

فصل هفتم: یا، رویدادهای یک روز خاکستری همین طور ادامه می یابند

فصل هشتم: و آخر

موخره

پی نوشت ها

پیش گفتار مترجمان انگلیسی سال 1922

مقدمه ی آدام ترلول بر ترجمه ی انگلیسی نسخه ی سال 1916



  • نویسنده: آندری بیه‌لی
  • مترجم: فرزانه طاهری
  • انتشارات: مرکز

آندری بیه لی


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پطرزبورگ | آندری بیه‌لی" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل