loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پشت و رو - پرتقال

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب پشت و رو نوشته ی سوزان فرانسیس  و ترجمه ی نیلوفر امن زاده توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

این کتاب داستان ” رایلی ” و احساساتش را که غم، انزجار، ترس، عصبانیت و شادی هستند را تعریف می کند. رایلی دختر کوچکی هست که بعضی وقتا تصمیمات درستی نمی گیرد. به تازگی هم پدرش یک شغل جدید در شهر دیگری پیدا کرده که بخاطر آن رایلی و خانواده اش باید به آن شهر سفر کنند. این کار برای رایلی اصلا کار آسانی نیست و رایلی دوست ندارد اصلا از خانه ای که دوستش دارد و همه ی چیز ها و کسانی که بهشان عادت کرده است جدا بشود و دل بکند. ولی حالا که این اتفاق افتاده رایلی باید با این موضوع کنار بیاید و به زندگی جدیدش عادت کند و زندگی پر از خوشحالی برای خود بسازد اما این کار برایش خیلی دشوره آور است. برای همین همه ی احساسات رایلی که توی وجودش هستند دست به دست هم می دهند تا با کمک یکدیگر دوباره حس شادی و قبلی رایلی را بهش برگردانند. اما همیشه احساس عصبانیت، ترس و غم همه چیز را خراب می کنند تا جایی که باعث می شوند احساس شادی از جهان ذهن رایلی بیرون بیافتد و رایلی دیگه آن حس را نداشته باشد. ولی شادی قوی تر از این صحبت ها است و او تصمیم می گیرد...

 


برشی از متن کتاب


صبح روز بعد، شادی داشت از شدت خوشحالی و انرژی مثبت منفجر می شد. او شروع به نواختن آکاردئونش کرد تا اهالی مقر فرماندهی را با موسیقی بیدار کند. بعد از میان صدای بلند سازش فریاد زد: سلام! بیدارتون کردم؟ بقیه آن قدرها هم پر اشتیاق و با حوصله نبودند. خیلی خب. امروز اولین روز مدرسه ست. شادی این را گفت و آکاردئونش را کنار گذاشت. خیلی هیجان انگیزه. امروز، روز اول مدرسه بود و رایلی باید به مدرسه ی جدید می رفت. شادی باید تمام تلاشش را می کرد تا همه چیز خوب پیش برود. او خیلی سریع شروع کرد به تعیین وظیفه برای احساسات مختلف. اول از ترس خواست فهرستی از تمام اتفاقات بدی که ممکن است در اولین روز مدرسه بیفتد، تهیه کند. ترس گفت: همین الان. و شروع کرد به نوشتن در دفترچه اش. کسی می دونه شهاب سنگ رو با سین می نویسند یا صاد؟ شادی گفت: انزجار! حواست باشه که رایلی امروز توی چشم باشه. اما در عین حال بتونه با بچه ها گرم بگیره و قاطی بشه. انزجار مسئولیت این کار را به عهده گرفت. وقتی کارم تموم بشه، رایلی انقدر خوشگل می شه که بچه های دیگه با نگاه کردن به لباسای خودشون حالشان به هم می خوره. همین طور که شادی تلاش می کرد مقر فرماندهی را آماده کند، قطار افکار از راه رسید و بسته ای را تحویل داد. شادی با لبخند گفت: درست سر وقت! سپس رو کرد به عصبانیت و گفت: لطفاً خیال پردازی روزانه رو از بسته دربیار. من چند تا خیال پردازی روزانه هم سفارش دادم تا یه وقت سر کلاس حوصله ش سر نره عصبانیت در حالی که به سمت بسته می رفت، گفت: اگه این مدرسه هم پر از کلاس های کسل کننده و به درد نخور باشه، که احتمالاً همین طوره، این بسته به دردمون می خوره غم از اتاق استراحت بیرون آمد. شادی به او نزدیک شد و گفت: یه کار خیلی مهم برات دارم. غم گفت: واقعاً؟ شادی، غم را به سمت عقب اتاق فرمان هدایت کرد و او را در نقطه ای خاص ایستاند. غم پرسید: چی کار می کنی؟ شادی خم شد و با تکه ای گچ، دایره ای دور پاهای غم، روی زمین کشید. این دایره ی ناراحتیه . وظیفه ی تو اینه که مواظب باشی همه ی ناراحتی ها فقط توی این دایره بمونه. غم گیج شده بود. یعنی می خوای همین جوری این جا وایسم؟ شادی در حالی که پای غم را هل می داد تا داخل دایره قرار بگیرد، گفت: من در جایگاهی نیستم که به تو بگم وظیفه ت رو چطور انجام بدی عزیزم. فقط حواست باشه که همه ی ناراحتی ها توی این دایره بمونن...

(برنده ی جایزه  oscar 2016) (برنده ی جایزه 2016 Golden Globe) نویسنده: سوزان فرانسیس مترجم: نیلوفر امن زاده انتشارات: پرتقال    


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پشت و رو - پرتقال" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل