loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پسر زن جادوگر - هوپا

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب پسر زن جادوگر، نوشته ی کلی بارنهیل و ترجمه ی مریم عزیزی از سوی نشر هوپا به چاپ رسیده است.

رمان پسر جادوگر، یکی از آثار تحسین شده و موفق است که بدون اغراق، وقتی شروع به خواندنش می کنید دیگر قادر نخواهید بود آن را زمین بگذارید؛ شیوه ی روایی داستان به قدری پر کشش و جذاب است که مشتاقانه کلمات را یکی پس از دیگری  دنبال کرده و غرق در دنیای خلق شده توسط نویسنده خواهید شد؛ قصه این است که زنی جادوگر، جادویی اساطیری در اختیار دارد و باید از آن برای کمک به دیگران و انجام کارهای نیک، استفاده کند، اما اتفاقی رخ می دهد و او با این که نباید از جادو برای خودش استفاده کند، مجبور می شود برای نجات جان یکی از پسران دوقلویش که در رودخانه غرق شده از این جادو کمک بگیرد. او با استفاده از جادو، جان برادر مرده را به زندگی برادر در حال مرگ پیوند زده و او را نجات می دهد. پس از این که "نِد" نجات پیدا می کند، کم کم گوشه گیر و کم حرف شده ، گوشه ای نشسته، به نقطه ای خیره شده و عروسک می سازد و هر روز ساکت تر از روز قبل می شود. با سر زدن این رفتارها از او مردم می گویند که او پسر اشتباهی است. در همین اثنا، در جنگلی نزدیک روستایی که زن جادوگر و همسر و پسرش زندگی می کنند، دختری به نام آنیا همراه پدرش زندگی می کند. او چندین سال قبل مادرش را از دست داده، مادری که هنگام مرگ در گوش او نجوا کرده بود که روزی پسر اشتباهی زندگی او را نجات خواهد داد؛ و این که او باید مراقب گرگ ها باشد. صدای مادر همیشه در گوش او می پیچید: پسر اشتباهی...این داستان زیبا را دنبال کرده و رمانی به یاد ماندنی را به گنجینه ی ذهن خود بسپارید.

 


برشی از متن کتاب


مادر ند همان لحظه که جادو مورد تهدید قرار گرفت، باید متوجه موضوع میشد. باید با گوشت خونش حس می کرد. اما گوشت و خونش، در اصل، وجب به وجب تنش، خسته تر از آنی بود که قابل توصیف باشد و چیزی حس نکرد. پس از زمان خاموشی وارد قلعه شده بود و آماده بود که بخوابد. چقدر دور سفرش کند بود! چقدر پر زحمت بود! با توجه به وضعیت پیش آمده، همسرش حق داشت؛ هنوز زیادی ضعیف بود و این ضعف خودش را نشان داده بود. اما وقتی که خوراکش را داده بودند و وراجی دیگران را تحمل کرده بود و برای شب در اقامتگاه مهمان آنجا گیر شده بود، درگیر مشکل رویاهای وحشت آور شد. اسب ها! مردان و زنانی وحشی با چهره ها و تن هایی نقش دار، حرفه و مهارت های خشونت باری حک شده بر پوست تنشان. اصوات نجواگری درون دریایی از درختان که نزدیک و نزدیک تر می شد و... زن جادوگر نفس زنان در تاریکی اتاق بیدار شد. در اتاق سنگی سردش از جا بلند شد و روی نوک پا به سمت پنجره رفت. فکر کرد یک رویا! مطمئنا فقط یک رویا بوده! و شاید بود. اما مانده بود که چرا اینطور می لرزید؟ و چرا معده اش می جوشید و به هم می پیچید؟ رو به آسمان کرد، اما آن جا جوابی پیدا نکرد. ابرها به شکل صفحه ای تار گسترده شده و راه ستارگان را سد کرده بود. ماه چیزی نبود جز لکه ای بی رنگ که بر لبه ی دنیا شناور مانده بود. چشم هایش را بست و به همسرش فکر کرد. و به فرزندش، فرزند زنده اش. پسری چنان کوچک! آن قدر شکننده! آن قدر ماتم زده! زن جادوگر با ناراحتی به ذهنش رسید که آنچه با او کرده بود، خلاف قاعده بود. صادقانه این که، از این که این عمل جواب داده بود، شگفت زده بود.با این حال، باید در نظر میگرفت که این عمل بی عواقب نمانده بود. لکنتش! فهم سستش از کلمات! گاهی این طور به نظر خواهر جادوگر می رسید که خود اصلی نِد از خاکستر بود، در نگاه اول جامد، اما منتظر از هم پاشیدن با کوچکترین تماسی. جدا از تلاشهایش برای قوی کردن او، تبدیل کردنش به آن چه خودش باید باشد، ند همان طور ضعیف باقی مانده بود. شک داشت هرگز بتواند به آدمی قوی تبدیل شود. آن اوایل به نظرش آمده بود جان تَم غیب شده. هیچ نشانی از او ندیده بود. با خودش گفته بود جان تم راه خودش را به مقصد بعدی اش پیدا کرده، گفته بود در تن دو قلوی یشکننده اش گیر نیفتاده! سعی کرده بود خودش را متقاعد کند همین طور است. خودش را متقاعد کند که کاری که کرده، درست بوده. خودش را متقاعد کند که باعث آزار کسی نشده. گاهی اوقات، باورش میشد. به هر صورت، ند زنده بود و این بود که اهمیت داشت. رو به آسمان تیره زمزمه کرد: "در امان باشید فرزندان من! خواهش میکنم در امان باشید!"

نویسنده


کِلی بارنهیل متولد 1973، در ایالت مینه سوتا است. برای کودکان رمان فانتزی مینویسد و برای بزرگسالان داستان کوتاه. شعر هم میگوید. در زمینهی نویسندگی از هیأت ایالتی هنر مینه سوتا، بنیاد ژروم، بنیاد مکنایت، اینترمیدیاآرتز جوایزی کسب کرده است. رمان دومش، وایولت قلبآهنین، از راهیافتگان به لیستنهایی جایزهی آندره نورتن و جایزهی کتاب مینهسوتا بوده و جایزهی طلای کتاب برگزیدهی والدین را دریافت کرده است. روایت نزدیکتر به حقیقت و جک و دختری که ماه را نوشید از آثار دیگر  اوست.

نویسنده: کِلی بارنهیل مترجم: مریم عزیزی انتشارات: هوپا


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پسر زن جادوگر - هوپا" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل