محصولات مرتبط
کتاب پرنده ی آبی اثر موریس مترلینگ با ترجمه ی عبدالحسین نوشین توسط انتشارات علمی و فرهنگی به چاپ رسیده است.
کتاب "پرنده ی آبی"، نمایش نامه ای اثر "موریس مترلینک"، نویسنده و شاعر بلژیکی است که حکایتی تخیلی و جذاب را برای مخاطب تشریح می کند. شخصیت های اصلی داستان، "تیل تیل" و "می تیل"، خواهر و برادری خردسال هستند که در کنار مادر و پدرشان، در خانه ای ساده و محقر زندگی می کنند. در همسایگی این خانواده "مادام برلین گت"همراه با همسر و فرزندانش، زندگی مرفهی دارد. اصل ماجرای داستان از شب نوئل آغاز می گردد؛ زمانی که خواهر و برادر قصه، از پنجره ی اتاق خود، به منزل اعیانی مادام برلین گیت خیره شده و در خیالات خود مشغول بازی و خوردن شیرینی های خوشمزه ای می شوند که در خانه ی این زن وجود دارد. در همین هنگام، پیرزنی زشت و کوتاه قد وارد اتاق تیل تیل و می تیل می شود؛ وی خود را پری "بری لون" معرفی کرده و از آنها می خواهد تا به او در یافتن پرنده ی آبی یاری برسانند. در واقع بری لون، جهت خوشحالی دختر بیمارش، در جستجوی این پرنده است اما چون خودش باید مواظب غذای روی اجاق باشد، از تیل تیل و می تیل می خواهد تا بدون او و با در اختیار داشتن کلاهی جادویی کار خود را آغاز کنند. با شروع این سفر، ماجراهایی مهیج رخ می دهد که تمامی ذهن خواننده را به محتوای داستان جذب کرده و او را با شخصیت های قصه همراه می سازد.
فهرست
پرده ی نخستین نخستین تابلو: خانه ی هیزم شکن پرده ی دوم تابلوی دوم: خانه ی پری تابلوی سوم: شهر یادگارها پرده ی سوم تابلوی چهارم: کاخ تاریکی تابلوی پنجم: جنگل پرده ی چهارم تابلو ششم: جلو پرده تابلو هفتم: گورستان تابلو هشتم: دیار آینده پرده ی پنجم تابلو نهم: بدرود تابلو دهم: بیداری
برشی از متن کتاب
نخستین تابلو خانه ی هیزم شکن سن، کلبه ی ساده و دهقانی یک هیزم شکن را نشان می دهد. این کلبه گرچه محقر است ولی از آن بوی فقر نمی آید ــ در آن یک بخاری دیواری با چند تکه هیزم که کم کم می سوزند؛ یک ساعت دیواری با پاندول وزنه ای، یک چرخ ریسمان ریسی، شیر آب، یک گنجه، یک تاپو و چند پارچه ظرف دیده می شوند ــ روی میز یک چراغ نفتی روشن است ــ پای گنجه یک سگ و یک گربه چنبر زده خوابیده اند ــ بین آن ها یک کله قند درست بزرگ که در کاغذ آبی با نخ قند پیچیده شده قرار دارد. به دیوار یک قفس بند است که در آن یک قمری جای دارد ــ ته سن دو پنجره است که هر دو بسته هستند. زیر یکی از پنجره ها یک چارپایه گذارده شده ــ طرف چپ در خانه قرار گرفته که از پشت با یک کلون بزرگ بسته و باز می شود ــ یک در دیگر طرف راست است و نیز یک نردبام که به وسیله ی آن به بام خانه می روند ــ جلوی سن دو تخت خواب کوچک چوبی بچگانه گذارده شده. بالای سر هر کدام روی یک صندلی لباس دو کودک با دقت کامل تا و جا داده شده است. وقتی پرده بالا می رود تیل تیل و می تیل در تخت های کوچک شان در خواب سنگین هستند. مادرشان ــ تیل ــ برای آخرین بار به آن ها نزدیک می شود، روی صورت آن ها خم می شود و آن ها را در حالت خواب تماشا می کند و با دست به شوهر خود، باباتیل، اشاره می کند. باباتیل سر خود را از درز در به درون می آورد، مادر انگشت خود را به علامت سکوت روی لب می گذارد و پس از آن که هر دو بچه را می بیند مادر چراغ را خاموش می کند و از سن خارج می شود ــ سن یک لحظه تاریک است سپس روشنایی، که دم به دم زیادتر می شود، از درز پنجره ها به داخل نفوذ می کند چراغی که روی میز بود دوباره به خودی خود روشن می شود ولی این بار نور آن با لحظه ی پیش فرق دارد و به رنگ دیگر است. به نظر می آید که دو کودک، تیل تیل و می تیل، بیدار می شوند و روی تخت می نشینند. تیل تیل: می تیل. می تیل: تیل تیل. تیل تیل: خوابی؟ می تیل: تو چه طور؟ تیل تیل: نه. می بینی که با تو حرف می زنم. می تیل:امشب نوئله ... نه؟ تیل تیل: نه فرداست. اما امسال خونه ی ما بوی عید نمی یاد. از عیدی هم خبری نیست. می تیل: چرا؟ تیل تیل: شنیدم مادرم می گفت: امسال نتونسته به شهر بره بابانوئل را خبر کنه که خونه ی ما بیاد، اما سال دیگه خودش می آد. می تیل: تا سال دیگه خیلی مونده؟ تیل تیل: ایه! همچی کم هم نمونده. اما می دونی امشب نوئل خونه ی بچه های اعیون می ره. می تیل: آهاه! تیل تیل: اوه! نگاه کن مادرم یادش رفته چراغ را خاموش کنه. می دونی خوبه چه کار کنیم؟ می تیل: چه کار کنیم؟ تیل تیل: از رختخواب بیرون بیاییم و... می تیل: مگه نمی دونی مادرم قدغن کرده؟ تیل تیل: حالا که هیچ کس ما را نمی بینه. چی می شه. ها؟ پنجره را می بینی؟ می تیل: اوه! چه روشنایی! تیل تیل: این روشنایی عیده. می تیل: چه عیدی! تیل تیل: خونه ی روبه رو. خونه ی بچه اعیون ها درخت نوئل هست! بریم پنجره را واکنیم. می تیل: می شه؟ ...
نویسنده: موریس مترلینگ مترجم: عبدالحسین نوشین انتشارات: علمی و فرهنگی
موریس مترلینگ
موریس مترلینگ کیست؟
موریس مترلینگ نمایشنامهنویس، شاعر و فیلسوف بلژیکی است که به پاس فعالیتهای ادبی و آثار نمایشیاش در تئاتر سمبولیست (نمادگرایی) در سال 1911 موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. او آثارش را به زبان فرانسه مینوشت و جنبش ادبی فرانسه به نام نمادگرایی الهامبخش او بود. در این مطلب به معرفی آثار و بیوگرافی موریس مترلینگ خواهیم پرداخت. اگر از علاقهمندان به مطالعه نمایشنامه های خارجی هستید، همراهِ ما باشید.زندگینامه موریس مترلینگ
موریس مترلینگ در 29 اوت 1862 در یک خانوادهی ثروتمند فرانسویزبان در خنت بلژیک متولد شد. پدرش مدیر یک دفتر اسناد رسمی بود. در سپتامبر 1874 برای طی تحصیلات مقدماتی به کالج یسوعی سنت بارب رفت، جاییکه آثار رمانتیک فرانسوی مورد تحقیر قرار میگرفت و تنها نمایشنامههای مذهبی مجاز به اجرا بودند. تجربیات او در این دوران بدون شک بر بیزاری او از کلیسای کاتولیک و مذهب سازمانیافته بیتاثیر نبود. موریس مترلینگ به ادبیات علاقهمند بود و در دوران تحصیل گاهی شعر میسرود، اما پدرش مایل بود که او حقوق بخواند و او برای برآوردن خواستههای پدرش در دانشکده حقوق دانشگاه جنت ثبتنام کرد. پس از پایان تحصیلات در سال 1885، مدتی بهعنوان وکیل فعالیت کرد و همین مدت کوتاه او را متقاعد ساخت که برای این حرفه مناسب نیست. موریس به پاریس رفت. در طول اقامت در پاریس به سمت ادبیات کشیده شد و با برخی از اعضای جنبش نمادگرایی جدید آشنا شد. ملاقاتهایی که تأثیر زیادی بر کارهای بعدی او داشت. موریس مترلینگ به نمایشنامهنویسی روی آورد و در سال 1889 پس از نوشتن اولین نمایشنامهاش، پرنسس مالین، مورد ستایش قرار گرفت و به شهرت رسید. در سالهای بعد نمایشنامههای نمادگرایانه زیادی با مشخصههای تقدیرگرایی و عرفان نوشت. رابطهی نزدیک او با ژرژت لبلان هنرپیشه جوان فرانسوی در سالهای 1895 تا 1918 تاثیر زیادی بر دو دهه کار او داشت.مطالعه بیشتر: زندگینامه و آثار لورکا
موریس مترلینگ در سال 1903 جایزه سه سالانه ادبیات نمایشی را از دولت بلژیک دریافت کرد و دوبار برنده جایزه ادبیات نمایشی فرهنگستان زبان و ادبیات فرانسه شد. در سال 1907 شاهکار نمایشی خود با نام پرنده آبی را نوشت. بهترین اثر موریس مترلینگ که مانند بسیاری از نمایشنامههای او به موفقیت ملی و بینالمللی قابلتوجهی دست یافت. او در سال 1911 برنده جایزه نوبل ادبیات شد که بهطور رسمی تجیلی از دستاوردهای ادبی برجسته نویسنده بود و به طور غیررسمی موجب به رسمیت شناخته شدن هنرمندان بلژیکی در عرصه بینالمللی هنر قرن بیستم شد. او در این دوران بهعنوان یک نویسنده بزرگ در سراسر اروپا موردتوجه و تقدیر قرار گرفت. موریس مترلینک از سال 1886 تا زمان مرگش در سال 1949، بیش از 50 اثر ادبی از جمله نمایشنامه، شعر، مقاله و... منتشر ساخت. نمادگرایی، جبرگرایی، عرفان و حضور مداوم مرگ از ویژگیهای نخستین کتابهای موریس مترلینگ هستند. آثار موریس مترلینک به زبانهای بسیاری ترجمه شده است. به عقیده منتقدان هیچ نمایشنامهنویس بلژیکی تاکنون چنان تأثیری بر مخاطبان جهانی نداشته است. موریس مترلینگ که در زمان جنگ برای چندین سال از فرانسه دور شده بود، در 10 اوت 1947 به نیس بازگشت. او از سال 1947 تا 1949 رئیس انجمن جهانی نویسندگان بود و سرانجام در 6 مه 1949 در سن 87 سالگی به دنبال سکته قلبی در نیس درگذشت.
انتخاب مکتب سمبولیسم در سبک شعرهای مترلینگ
موریس مترلینگ پس از فارغالتحصیلی به پاریس رفت. در آنجا با شاعران سمبولیست «استفان مالارمه» و «ویلیه دو ایسل آدام» آشنا شد. این آشناییها تاثیر زیادی بر سبک او داشت و الهامبخش او برای سرودن شعر به شیوه سمبولیسم بود. مترلینک از نمادها برای نشان دادن ایدهها و احساسات، طبیعت، معنویت، هستی و تعداد بیشمار نیروهای نامرئی وجود استفاده میکرد.کتاب های موریس مترلینگ
- کتاب تلاش مذبوحانه
- کتاب خدا و هستی
- کتاب پرنده آبی
- کتاب هوش گل ها و... (مجموعه آثار موریس مترلینگ)
- کتاب سه درام کوچک برای مارونت
- کتاب زنبور عسل، مورچگان و موریانه
- کتاب خانواده بزرگ و من، جهان بزرگ و انسان
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران