loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پذیرفتن - گروس عبدالملکیان

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب پذیرفتن نوشته گروس عبدالملکیان توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

این کتاب شامل 38 قطعه شعر سپید است که هر کدام به نوعی مسئله زندگی و مرگ را بیان می کنند. اصولا شعرهای گروس عبدالملکیان مرگ اندیشی را نمایش می دهند و هراس از نبودن، بن مایه اصلی آثار این شاعر خوش نام بوده است. نویسنده در این کتاب نیز همچون دیگر آثارش مرگ و ترس از آن را در جای جای شعرها به تصویر کشیده است، اما تفاوت اصلی و مهم این مجموعه با دیگر آثار وی - که از نام کتاب هم می‌توان به آن پی برد- پذیرفتن مرگ و قبول حس هراس از آن است. شاعر در این کتاب با ترس از مردن کنار آمده و با نگاهی لطیف با آن رو به رو می شود که این رویارویی در مجموعه های قبلی او به هیچ وجه وجود نداشت. به طور کلی "پذیرفتن" سیر منطقی مرگ اندیشی شاعر را در پیش گرفته است و سعی دارد دغدغه و حساسیت او را در این خصوص با نگاهی جدید و شجاعانه نمایش دهد. نگاه صلح آمیز گروس به مرگ، اشعار این کتاب را به تمرینی برای اندیشه ای محکم تر و حتی نگاهی فلسفی تر نسبت به زندگی تبدیل کرده است. این مجموعه شعر زیبا، پر از درس های فلسفی است که یأس و روزمرگی را از بین می برد و شامل شعرهایی است که ماهیت عاشقانه و احساسی دارند اما در کنار پرداختن به احساسات، نوعی آموزه خاص نیز در آن ها یافت می شود که می تواند از این کتاب، مجموعه ای عبرت آموز و سرگرم کننده بسازد. پس پیشنهاد می کنیم مطالعه این اشعار دوست داشتنی را از دست ندهید.


برشی از متن کتاب


ریبوار ظرف داروها را از کابینت بالای گاز برداشت. تریاک را بیشتر از همیشه جدا کرد و یاد روژیار افتاد. باید داروهایش را هم می خورد. ناگهان به خاطر آورد قرار بوده بکلومتازون هم بگیرد. برخورد با روژیار و فریبا به کلی حواسش را پرت کرده بود. با این حال اهمیتی نداد و قرص هایش را همراه تریاک خورد. حالا ابراهیم دوباره جلو آینه ایستاده بود و این بار به ریش و سبیل فلفل نمکی اش خیره بود. فریبا میکاییل را به خاطر می آورد که ناگهان از پشت در بیرون پریده بود و گل سرخ زیبایی را جلو صورتش گرفته بود و شعر تازه اش را خوانده بود. فکر کرد بخش مهمی از سردردش به علت گرسنگی است. با شکم خالی دارو خوردن و بدتر از آن تریاک... اما برای درست کردن شام اول باید ظرف های نشسته را می شست. کاش دست کم کلوچه ای، کیکی، چیزی گرفته بود. شاید هم روژیار حق داشت و باید زن می گرفت. تنهایی شب ها همیشه در همان چند دقیقه ی اول که به خانه می رسید، بیشتر خودنمایی می کرد. مثل غباری بی رنگ روی ظرف های نشسته و اجاق گاز کثیف می نشست و سکوت غم انگیز آپارتمان را سنگین تر می کرد. اسپری تنفسش را تکان داد، ته حلقش خالی کرد و نفسش را نگه داشت. ذهنش دوباره سراغ فریبا رفته بود، بی آن که بتواند بر آن متمرکز شود. هربار که به او و حسی که از دیدارش پیدا کرده بود، نزدیک می شد، نیرویی ناخودآگاه او را به سوی دیگری می کشید. خاطرات درهمی از اتفاقات ریز و درشت که دستیابی او را به حس درست فریبا به تاخیر می انداخت. نفسش را بیرون داد. کتری را پر کرد و روی گاز گذاشت.

فهرست


  • خرده های تاریکی
  • ایستگاه و سربازان
  • بدون نام
  • طرح 1
  • دریا
  • به سلامتی آتش
  • بدون نام
  • شعر بلند تنهایی
  • گشوه دیوانه اتاق
  • جنگل
  • تاختن
  • بدون نام
  • می تواند
  • به آغوش اعصابم بیا
  • جنوب
  • زندگی
  • شعری زخمی بر میز
  • ماندنم، همه را تنها می کند
  • شخصیت ها
  • نازواریا
  • پرنده اندوه
  • سوهان اضطراب
  • طرح 2
  • آب های زیرزمینی
  • بدون نام
  • پلنگی در خال هایش فرو رفته است
  • میز به هم ریخته
  • سنگی خشک در آفتاب
  • بدون نام
  • باید کنار بیایم
  • موج ها
  • لحظه شنی
  • چهار بعد از ظهر
  • رنگ ها
  • شعری برای صلح
  • ترک ها
  • دیوار
  • شعر آخر


(مجموعه شعر) شاعر: گروس عبدالملکیان انتشارات: چشمه

مشخصات

  • نوع جلد جلد نرم
  • قطع رقعی
  • نوبت چاپ 13
  • تعداد صفحه 95

ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پذیرفتن - گروس عبدالملکیان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل