loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب پدرو پارامو - خوان رولفو

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب پدرو پارامو نوشته خوان رولفو با ترجمه احمد گلشیری در نشر آفرینگان به چاپ رسیده است.

داستان این کتاب در مورد پسری به نام "خوان پرسیادو" می باشد. او به مادرش که لحظات آخر زندگی اش را سپری می کند قول می دهد که پدر گمشده اش "پدرو پالرمو" را پیدا کند و میراث خود را از او بگیرد. این پسر در راستای وصیت مادر برای گشتن دنبال پدری که هرگز او را ندیده است، راهیِ سفر به دهکده ای ویران و متروک می شود که ارواحی در آن سرگردان هستند. "خوان پرسیادو" با دهکده ای رو به رو می شود که پدرش با گناه و آلودگی آن را به نابودی کشانده و با شیادی و کلاه برداریِ غیر قابل وصف، هر چیزی که در زندگی می خواسته را به دست آورده است. "خوان رولفو" نویسنده ی مکزیکی این اثر، به سبب آشفتگی هایی که در عالم ارواح و در این دهکده موجود است، شیوه روایت عجیب و پیچیده ای را برای داستان خود خلق کرده که باعث می شود خواننده این آشفتگی ها را  در بسیاری از خطوط داستان احساس کند و به شیوه ی نویسندگیِ "رولفو" ایمان بیاورد. او با شخصیت پردازی و توصیفات فوق العاده اش، این پیچیدگی ها را در روند داستان به یک سبک شیرین و دوست داشتنی تبدیل می کند که لذت نبردن از آن، کار سختی به نظر می رسد. این کتاب که اولین بار در سال 1955 منتشر شد، توانست توجه بسیاری از منتقدان سخت گیر را به خود جلب کند و نام رولفو را بیش از پیش بر سر زبان ها بیندازد.


برشی از متن کتاب


خیال چیز بدیه. این خیال بود که منو بیش از عمرم زنده نگه داشت. من همچنین تاوان تلاش جستجوی پسرمو پس می دادم که خودش خیال دیگه ای بود. من هرگز پسر نداشتم. حالا که مرده م فرصت داشتم به همه چیز فکر کنم و بفهمم خداوند حتی خونه ای به من نداد تا اون رو توش نگهداری کنم. تنها یه زندگی دراز و خسته کننده، همیشه هر جا می ‌رفتم جستجو می کردم  از نیمرخ نگاه می ‌کردم، پشت سر آدم ها را نگاه می کردم، همیشه بدگمون بودم که بچه م و پنهان کردن و این ها همه تقصیرخواب بد من بود. من دو جور خواب دیده ام. اسم یکی رو میذارم خواب بد و اسم دیگری رو خواب خوب. خواب اول همون بود که توش می دیدم پسری داشتم. تا وقتی زنده بودم خیال می کردم که حقیقت داره، چون اون رو تو آغوش احساس می‌کردم، دهن و دست های کوچکش رو احساس می‌کردم. مدت درازی انگشت هام، پلک های بسته و ضربان قلبشو حس می کردن. بنابراین مگه چاره‌ای جز باور کردن داشتم؟ هر جا می رفتم اونو پیچیده توی شالم می ‌بردم و ناگهان گمش کردم. توی بهشت به من گفتن که اشتباه کردم. گفتن که قلب مادر رو به من دادن نه رحم مادرو. خواب دیگه ای که دیدم همین بود. پ به بهشت گذاشتم و همه جا رو نگاه کردم تا ببینم صورت پسرمو میون فرشته ها می بینم یا نه. هیچ فایده ‌ای نداشت. صورت هاشون همه شکل هم بود  صورت همشون. بنابراین سراغشو گرفتم. یکی از این قدیس ها بدون اینکه حرفی بزنه بالای سرم اومد و دستشو تو شکمم فرو کرد، انگار دستشو تو توپی از موم نرم فرو کرده باشه. وقتی دوباره بیرون کشید چیزی به من نشان داد که مثل پوست گردو بود "چیزی ‌که نشونت میدم همون مدرکه." میدونین که اون بالا چه حرف های خنده دار می ‌زنن، اما آدم حرف هاشونو درک می کنه. می خواستم بهش بگم که این فقط شکم منه. از کم‌خوری همه جاش چین خورده، اما یکی دیگه از قدیس ها دستش را روی شونم گذاشت و منو کنار در برد. "برگرد به دنیا و یکم دیگه استراحت کن دخترم و سعی کن آدم خوبی باشی تا زیاد توی برزخ نمونی." این خواب خوب من بود و این بود ماجرایی که دست آخر فهمیدم که پسر نداشتم. این موضوعو وقتی فهمیدم که دیگه خیلی دیر شده بود، وقتی که تنم پوشیده از چین و چروک بود و پشتم انقدر خم شده بود که به سختی می تونستم یه قدم راه برم. اون وقت مردم راه افتادن از روستا برن. همه رفتن و دیگه صدقه نبود تا باش زندگی کنم. به انتظار مرگ نشستم. بعد از اون که پیداتون کردیم اندام هام تصمیم گرفتن استراحت کنن. فکر کرد " حتی کسی به من توجهی نمی کنه" من از این آدم هایی هستم که هیچ وقت مزاحم کسی نمی شم و وقتی می‌بینیم که حتی یه تیکه از زمین و ندزدیدم. من و تو گور شما خاک کردن و خیلی خوب تو حفره بازوهاتون جا گرفتم. فقط به نظرم می رسه که من شما را بغل کردم نه به عکس. اون بالا بارون م یباره قطره های بارون رو حس نمی کنین؟ - احساس می کنم که انگار کسی روی سرمون راه میره. - دیگه نباید بترسین. حالا نمی تونن شما را بترسونن. فقط به چیزای دوست داشتنی فکر کنین چون قرار ما مدت درازی توی خاک باشیم.

فهرست


  • مقدمه ی مترجم
  • پدرو پارامو
  • مصاحبه با خوان رولفو
  • نمایه


نویسنده: خوان رولفو مترجم: احمد گلشیری انتشارات: آفرینگان


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب پدرو پارامو - خوان رولفو" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل