محصولات مرتبط
درباره ی کتاب پخمه عزیز نسین
شخصیت اصلی داستان کتاب پخمه نوشتهی عزیز نسین، مردی سادهلوح و بداقبال، از اهالی مردم کشور ترکیه است. مردی که همهی اطرافیانش او را با عنوان "پخمه" خطاب میکنند. او در طی قصه، مدام درگیر پیشامدها و مسائل بزرگی میشود. مسائلی که خود، در وقوع آنها هیچ دخالتی ندارد و همگی به طور اتفاقی برایش رخ میدهند.
در ابتدای کتاب میخوانیم که پخمه برای بار دوم وارد زندان می شود. تمام زندانیان او را می شناسند و به استقبالش می روند. در واقع او سه روز پیش از زندان آزاد گشته و حالا در طی این چند روز، با ارتکاب به جرم دیگری، مجددا دستگیر شده است. در این میان، روزنامه نگاری نیز، در زندان حضور دارد؛ فردی که به دلیلی نامشخص، در این مکان محبوس می باشد.
روزنامه نگار هیچ آشنایی قبلیای با مرد قصه ندارد ولی خیلی زود با پخمه رابطهی دوستانه ای را برقرار می کند. پخمه پس از آشنایی با دوست جدیدش، به شرح سرنوشت پرفراز و نشیب خود می پردازد و او و مخاطب را همراه با خویش، به شش سال پیش می برد.
گذشتهای که پخمه از آن حکایت میکند برمی گردد به هنگامی که ماه های پایانی سال آخر دبیرستان نظام را پشت سر می گذارد و خود را برای ورود به دانشگاه آماده می کند. او در طی همین دوره، بر خلاف میل باطنیاش، مرتکب یک خطا می شود؛ خطایی که او را در دام اشتباهاتی بزرگ و بزرگ تر گرفتار می سازد و مسیر زندگیاش را به کلی تغییر می دهد.
بخشی از کتاب پخمه؛ نشر نیماژ
من چنان مسخ شده و مجذوب بودم که انگار مجسمه ای بی روح را کنار دیوار گذاشته اند. با دندان های کلید شده و چشم های از حدقه درآمده مات و مبهوت، تماشاگر این الهه ی حسن و زیبایی بودم.
از عقل، شرافت، وجدان و هر چیز خوب دیگر که در انسان سراغ دارید در سرتاپای من نشانه ای باقی نمانده بود.
با صدایی که از هیجان می لرزید گفتم:
- مگه تو مسلمون نیستی؟
فدیک خانم خیلی جا خورد. گمان کرد چون چادر از سرش افتاده من ناراحت شده ام. سوال من هم همین معنی را ثابت می کرد. خودش را کاملا پوشاند و آرام گفت:
- ببخشید جناب آقا، دست خودم نبود.
من باز با همان اصرار گفتم:
- دختر این چه مسلمونی ایه؟ آدم این قدر سنگ دل نمی شه.
با تعجب زیادی پرسید:
- چرا...؟!
- تو منو آتیش زدی، سوزوندی، خاکستر کردی.
خنده ی عاشق کشی کرد و گفت:
- مگه در اسلام گفتن این حرف ها به زن مردم جایزه؟
- این چه حرفیه دختر؟... تو کافری.
کاشکی لال شده بودم و با این زبان چرم و نرم صاحب مرده آن آتش را به سر خودم نمی ریختم. امان از دست این شیطان فریب و ریا که آدم را به چه راه هایی نمی کشاند. این قدر بیخ گوش دختر گل بدن و از حریر لطیف تر گفتم و گفتم و گفتم تا به خیال خودم او را از راه به در بردم.
غافل از این که این پتیاره ی خوش ظاهر و این مار خوش خط و خال اصلا برای بازی کردن رلش و انجام ماموریت خطرناکش پیش من آمده و ارباب به دستیاری فرمانده ی ژاندارمری دامی برای من گسترده اند که تلافی نارو زدن های مرا دربیاورند.
واقعا که فدیک از تمام هنرپیشه های معروف جهان رلش را بهتر بازی می کرد. حالات خجالت و شرم به خودش می گرفت. با زیر و بالا بردن صدایش مرا بیش تر تحریک می کرد.
و بالاخره هم گفت:
- راستش جناب آقا. نمی دونید اون روزی که پیش شما اومدم و چشمم به این قیافه ی نورانی افتاد چقدر شیفته ی شما شده ام.
حرف های او به من قوت قلب داد. او را غلغلک دادم، او هم مرا غلغلک داد و مقدمات بازی خطرناک داشت شروع می شد. من مثل گرگ گرسنه ای که بره ای را شکار می کند او را محکم گرفتم و توی بغلم کشیدم که ناگهان چند ضربه به در نواخته شد. اگر با چکش روی سر من می زدند این قدر نمی ترسیدم.
اما فدیک مثل زن های بدکاره غش غش شروع به خنده کرد:
- وای گیر افتادیم.
من به سرعت خودم را جمع کردم.
- عبا و شلوارم کو؟
فدیک از خوش حالی داشت می رقصید و من تازه فهمیدم عجب رودستی خوردم و چه طور مرا در مقابل عمل انجام شده ای قرار دادند، ولی چه فایده؟ هنوز شلوارم را پیدا نکرده بودم که دو تا لنگه ی در مثل ناقوس مرگ به دیوارها خورد و عده ای از دهاتی ها، ژاندارم ها و کدخدا ریختند توی اتاق. من خواستم حرفی بزنم و بهانه ای بیاورم ولی ...
کتاب پخمه اثر عزیز نسین با ترجمهی رضا همراه توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.
- نویسنده: عزیز نسین
- مترجم: رضا همراه
- انتشارت: نیماژ
مشخصات
عزیز نسین
عزیز نسین کیست؟
عزیز نسین با نام اصلی مهمت نصرت از نویسندگان پرآوازه ترک است. میتوان او را محبوبترین طنزنویس تاریخ ترکیه نامید. کتابهای او به بیش از 30 زبان ترجمه شدهاند. بعد مرور زندگینامه عزیز نسین متوجه میشویم که زندگی او فراز و نشیبهای زیادی داشته است و اغلب آنها به دلیل شغل نویسندگی او بود اما او تا پایان عمر دست از نوشتن نکشید و با نوشتن سعی بر نقد دیوانسالاری داشت.
زندگینامه عزیز نسین
عزیز نسین در جنگ جهانی اول (سال 1915) در خانوادهای فقیر به دنیا آمد. جزیرهای که او در آن به دنیا آمد «هیبالی» نام داشت که محلی ییلاقی برای اغنیای ترکیه بود. در نوجوانی همراه خانواده به استانبول آمد. او از فقر و بدبختی خانواده خود هیچگاه شرمسار نبود و حتی از این بابت خود را خوششانس میدانست. چهار برادر او در به دلیل شرایط نامساعد زندگی در همان کودکی مردند و مادرش را نیز در 26 سالگی از دست داد. کودکی سخت تاثیر خود را در آینده، بر نوشتههای او گذاشت و به پرچمی برای مبارزه با ناعدالتی در جامعه تبدیل شد. تصویری از عزیز نسین در نوجوانی
تحصیلات عزیز نسین
بعد از اینکه عزیز نسین همراه با خانواده به استانبول آمد، تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد و در نهایت وارد مدرسه وزارت جنگ شد، چون تنها مدرسه رایگان برای بچههای فقیر بود و او انتخاب دیگری نداشت. نسین برخلاف میلش تحصیلاتش را در آنجا ادامه داد و با درجه افسری فارغالتحصیل شد، اما این چیزی نبود که عزیز نسین میخواست و در نهایت از این شغل استعفاء داد. اگرچه در دوران افسری نیز دست به نوشتن میزد، اما او میخواست که به صورت جدی زندگیاش را وقف نوشتن کند.
ازدواج عزیز نسین
عزیز نسین در زندگی خود دو بار ازدواج کرد. اولین ازدواج در سال 1939 بود که با وجود دو بچه، بعد از نه سال زندگی در سال 1948 به طلاق منجر شد. دومین ازدواج نیز بعد از یازده سال سرنوشتی مشابه ازدواج اول داشت. حاصل این دو ازدواج، چهار فرزند بودند. ظاهرا توقیف و زندانی شدن چند باره عزیز نسین در آن سالها در طلاق و مشکلات زندگی خصوصیاش بیتاثیر نبودهاند. عزیز نسین در کنار همسرش، مرال
شروع نویسندگی عزیز نسین
پدرش از اینکه او نویسنده شود خیلی خرسند نبود و دوست داشت که پسرش کاری به قول خودش خوب و نان و آبدار داشته باشد. او ابتدا نویسندگی را با شعر و داستانهای کوتاه شروع کرد و سپس با طنزنویسی برای مجلات کار خود را ادامه داد. عزیز نسین به دلیل علاقهاش به طنز، در شروع کار حرفهای خود نویسندگی در این دست مجلات را با نام مستعار شروع کرد. البته او در دوران نویسندگی نامهای مستعار زیادی برای خود برگزید.
یکی از دلایل انتخاب نام مستعار این بود که در آن زمان چون در استخدام وزارت جنگ بود از نویسندگی منع شده بود و چاره دیگری جز استفاده از اسامی مستعار نداشت. حتی نام فامیلی "نسین" را نیز بعد از اینکه از قانونی در سال 1923 برای ثبت نامخانوادگی به تصویب رسید، انتخاب کرد. او نسین را که به معنای «تو کیستی؟» انتخاب کرد. این نام خانوادگی هر زمان که فردی نام او را میپرسید، او را به تفکر درباره فلسفه وجودش وا میداشت. در این میان با وجود علاقهای که به شعر داشت از نوشتن شعر دست برداشت چون برای شعر احترام زیادی قائل بود اما توانایی سرودن اشعار خوب و قابل قبول را در خود نمیدید.
مرگ عزیز نسین
عزیز نسین در سال 1995 در شهر «ازمیر» و در سن 80 سالگی درگذشت. او در سالهای پایانی عمر خود از پا ننشست و با تلاش خود بنیادی با نام "بنیاد نسین" راهاندازی کرد. هدف این بنیاد شناسایی و کمک به کودکان محرومی بود که امکان تحصیل نداشتند.
سبک و نگارش عزیز نسین
عزیز نسین در نویسندگی گرایشات سیاسی داشت، به همین دلیل بارها به دادگاه احضار شد و حتی به زندان افتاد. او نزدیک به شش سال از زندگیاش را به خاطر نوشتههایش در زندان گذراند. یکی از دلایلی که او همواره از نامهای مستعار استفاده میکرد، همین گرایشات سیاسی بود. او خود گفته بود که تمام آثار خود را با نامهای مستعار به چاپ میرساند و بعد از شناخته شدن یک اسم به سراغ نام مستعار دیگری میرود.
قلم او برای مردم فرودست جامعه بود و با آن به جنگ نابرابریهای اجتماعی میرفت و به آنچه که ناعادلانه بر مردم میرفت، اشاره میکرد. اگرچه نوشتههای او لبخند را بر لبان خوانندگان میآورد اما بیشتر اوقات در ترس زندگی کرد و حتی یک بار در هتل به جان او سوء قصد شد که جان سالم به در برد. شعر، داستان کوتاه، رمان، خاطره نویسی، افسانه و حکایت، سفرنامه، نمایشنامه، سخنرانی از قالبهایی هستند که عزیز نسین در آنها بالغ بر 200 اثر منتشر کرد. او در تمامی آثارش تلاش میکرد مردم را به تفکر وادارد و جهالت مردم را دلیلی برای اجحاف دولتمردان بر آنها میدانست. او در این رابطه چنین عنوان میکرد:
اجتماع بهترین معلمی است که به ما درس زندگی میدهد. در این دنیای شلوغ، افراد جوراجور فراوان است. هر کس فکری در سر و سودایی در دل دارد. این ما هستیم که باید چهارچشمی مواظب خودمان باشیم. «چاخانها» بازیگران صحنههای پلید و زشت این اجتماع هستند که توی کشور شما، شهر شما، کوچههای شما و شاید هم خانههای شما دام گسترده و آماده شکار هستند. این چاخانها را خود ما میسازیم... اگر کار ما صحیح باشد، چاخانها به وجود نمیآیند که بلای جان ما و اجتماع ما شوند...
عزیز نسین هیچ وقت در نوشتن از سبک و شیوه مشخصی پیروی نمیکرد و حتی به گفته خودش « نمیتوان برای طنز تعریف خاصی مشخص کرد». او این تعاریف را نسبی میدانست که از نویسندهای به نویسنده دیگر متفاوت است. اما هر چه بود به گفته خودش طنز برای او مسئلهای بسیار جدی قلمداد میشد.
شهرت و اعتبار عزیز نسین
اگرچه عزیز نسین در بین مردم بسیار محبوب بود و قلم شیوایی داشت اما به دلیل مشکلاتی که با قلم خود برای دولتمردان ایجاد میکرد، در دورههایی ممنوعالکار و کتابهایش نیز اجازه چاپ به دست نمیآوردند. به همین دلیل مجبور بود که برای گذران زندگی در این دورهها به فعالیتهای دیگری مانند دستفروشی، کفاشی، تدریس، فروش کتاب و عکاسی بپردازد. اگرچه سخت بود اما او هیچگاه رویه خود را عوض نکرد و برای خوشایند کسی دست به قلم نشد. یکی از دلایل شهرت و محبوبیت عزیز نسین، قلم ساده و بیپروای او بود. اگرچه به ادبیات تسلط خوبی داشت اما بیتکلّف و به دور از هر پیچیدگی آثارش را خلق میکرد. او زمانی گفته بود که:
آنچه را مینویسم برای گریاندن خوانندگان است اما آنها با کارهایم میخندند!!!
کتابهای عزیز نسین
- کتاب باقاب
- کتاب ایستگاه عشق
- کتاب نامههای عزیز نسین و همسرش مرال چلن
- کتاب شوهر امریکایی
- کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
- کتاب بیهوده میبارد این باران
- کتاب دنیای وارونه
- کتاب آدم خوشبخت
- کتاب کدام حزب برنده میشود؟
- کتاب محمود و نگار
- کتاب خر مرده
- کتاب حرف بزنم یا نزنم؟
- کتاب چاخان
- کتاب بچههای امروز معرکهاند
- کتاب آه! ما الاغها
- کتاب پخمه
- کتاب فلان فلان شدهها
- کتاب حیوان را دست کم نگیر
- کتاب عقلهای هفتاد ساله
- کتاب مرد سوت زن
- کتاب دختر شایسته شهرمون
- کتاب دیوانهای بالای بام
- کتاب زوبوک
- کتاب برهای که گرگ شد
- کتاب اینم شد زندگی
- کتاب میز یک کارمند
- کتاب آپارتمان اجارهای
- کتاب بچههای آخرالزمان
- کتاب مهماننوازی ملی
- کتاب قمپز/ کتاب سگی در سایهی ارابه
- کتاب ما آدم نمیشویم
آثار برجسته و معروف عزیز نسین
در لیست کتابهای عزیز نسین آثار ارزشمندی در قالب شعر و داستان دیده میشود. مجموعه کتابهای طنز او محبوبیت زیادی در بین خوانندگان دارند و بارها درکشورهای مختلف تجدید چاپ شدهاند.
کتاب دیوانهای بالای بام
کتاب دیوانهای بالای بام، داستان دیوانهای است که بر روی پشت بام خانه میرود و شرایط پایین آمدن خود را این میداند که او را کدخدا کنند. این کتاب در سال 1956 به چاپ رسید. دیوانهای بالای بام مجموعهای از بهترین داستانهای طنز عزیز نسین است که از بین کل آثارش، توسط مترجمین در ایران گزینش و ترجمه شدهاند. در این داستانها به خوبی میتوان به سرخوردگی او از شرایط ناگوار جامعه و خشم او نسبت به فقر و محرومیت پی برد. این کتاب شامل 23 داستان طنز است.
کتاب پخمه
عزیز نسین در کتاب پخمه میخواهد نشان دهد که اگر برخلاف جریان اصلی جامعه حرکت کنید، با چه مشکلاتی روبرو خواهید شد. این داستان مربوط به مردی ساده به نام «پخمه» هست که تلاش میکند زندگی سالم و به دور از دروغ و فریب داشته باشد اما همین مسئله مشکلات زیادی برای او ایجاد میکند. راوی داستان ماجرا را در زندان از زبان پخمه بازگو میکند. عزیز نسین در این داستان باورها و عقاید پوسیده و اشتباهی که باعث به قهقرا رفتن جامعه میشود را به روشنی به تصویر میکشد. مترجم، نام پخمه را که نام یکی از شخصیتهای اصلی است برای ترجمه فارسی آن در نظر گرفته است.
کتاب بچههای امروز معرکهاند
عزیز نسین در کتاب بچههای امروز معرکهاند به انتقاد از سیستم آموزشی کشورش میپردازد و شیوه تربیت خانوادهها را زیر سوال میبرد. این کتاب در عین برخورداری از طنز قوی دارای نکاتی است که خواننده را به تفکر وامیدارد. این کتاب میتواند برای نوجوانان و حتی بزرگسالان انتخاب خوبی برای مطالعه باشد. کتاب نامهنگاری دو همکلاسی به نامهای زینب و احمد است که با شرح اتفاقات روزانه در خانه و مدرسه به نقد والدین و معلمان خود میپردازند.
کتاب مهماننوازی ملی
کتاب مهماننوازی ملی، بخشی از داستانهای کوتاه عزیز نسین است. این کتاب میتواند شناختی خوب از سبک و نگرش کل آثار عزیز نسین به خواننده بدهد. دراین کتاب 19 داستان کوتاه گرد هم آمده است. مهماننوازی ملی، هشتمین داستان این مجموعه است که براساس یکی از خاطرات واقعی عزیز نسین و نامهنگاریهای متعدد، بین او و یک کتابفروش نوشته شده است.
کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟
«ارسلان فصیحی» ، داستانهای کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟ را از بین کل آثار عزیز نسین انتخاب کرده است.از داستانهای جذاب این کتاب میتوان به کلاه دامادی، مگه تو مملکت شما خر نیس؟، آسمون به ریسمون باف و مستر فیشر میآید، اشاره کرد. داستانی که نام کتاب از آن برگرفته شده است، ماجرای یک آمریکایی است که به کار تجارت فرش میپردازد. در این میان اتفاقی او را به سمت خرید یک خر از یک پیرمرد روستایی سوق میدهد و...
بهترین کتاب عزیز نسین
کتاب دیوانهای بالای بام مجموعه از 24 داستان کوتاه طنز است. تمامی داستانهای این کتاب درباره مسائل اجتماعی و زندگی سخت قشر متوسط و پایین جامعه است. او از سوءاستفادهای که دولتمردان از قشر ضعیف جامعه میکردند، در رنج بود و تلاش زیادی میکرد که با داستانهای خود دولتمردان را زیر تیغ قلم خود ببرید و قشر ضعیف و رنجدیده را آگاه کند. اگرچه بارها نیز به خاطر آن توقیف و زندانی شد، اما رنجی که خود در کودکی از فقر کشیده بود باعث نشد او از رسالتی که در نوشتن برای خود مشخص کرده بود غافل بماند. این مجموعه داستان از محبوبترین آثار اوست که به قلمی ساده اما عمیق نوشته شده است.
ترجمه کتابهای عزیز نسین به زبان فارسی
تاکنون آثار زیادی از این نویسنده ترک به فارسی ترجمه شده است. از اولین افرادی که شروع به ترجمه آثار عزیز نسین کرد، «ثمین باغچهبان» بود که البته از دوستان نزدیک او به حساب میآمد. مترجمان زیادی در ایران آثاری از عزیز نسین ترجمه کردهاند که در این میان نام «احمد شاملو» و «صمد بهرنگی» از نویسندگان کشور نیز به چشم میخورند.
اگرچه در ایران نیز آثارش با استقبال خوبی روبرو شدند اما کتابهایش سرنوشتی همانند کشور ترکیه داشت و حدود دو دوره توقیف شدند. قلم او تند و تیز بود و حتی شاه ایران را نیز زیر تیغ قلم خود میگرفت و نتیجه آن توقیف مرتب آثارش بودند. ترجمههایی که از آثار عزیز نسین در ایران وجود دارد، عبارتاند از:
- کتاب قمپز/ کتاب سگی در سایهی ارابه: «فاضل سوری»، «انتشارات علمی و فرهنگی»
- کتاب چاخان: «رضا همراه»، «انتشارات نگاه»
- کتاب پخمه: رضا همراه، «نشر نیماژ»
- کتاب بیهوده میبارد این باران (گزیده شعرهای عزیز نسین): «مژگان دولت آبادی»، «نشر چشمه»
- کتاب مگه تو مملکت شما خر نیس؟: ارسلان فصیحی، «انتشارات ققنوس»
- کتاب مهماننوازی ملی: «غلامعلی لطیفی»، «انتشارات فرهنگ معاصر»
- کتاب محمود و نگار: ارسلان فصیحی ، نشر ققنوس
- کتاب آه، ما الاغها!: صمد بهرنگی، «نشر گیوا»
- کتاب سگ محله: احمد شاملو، «نشر کوچ»
- مجموعه داستانهای عزیز نسین (4 جلدی): ارسلان فصیحی، نشر ققنوس
- کتاب مرد سوت زن: «پدرام رمضانی»، نشر نگاه
- کتاب اینم شد زندگی: رضا همراه، نشر نگاه
- کتاب بچه های آخرالزمان (مجموعه داستان های طنز)، رضا همراه، «انتشارات جامی»
- کتاب نامههای عزیز نسین و همسرش مرال چلن: «داوود وفایی»، نشر نگاه
- کتاب دختر شایسته شهرمون: رضا همراه، نشر نگاه
- کتاب آدم خوشبخت: رضا همراه، نشر نگاه
- کتاب شوهر آمریکایی: رضا همراه، نشر نگاه
- کتاب بچه های امروز معرکه اند: داود وفایی، «نشر مرکز»
- کتاب میز 1 کارمند: «قدیر گلکاریان»، نشر نگاه
- کتاب حرف بزنم یا نزنم:ثمین باغچهبان ، نشر نگاه
- کتاب حیوان را دست کم نگیر: ثمین باغچهبان، نشر نگاه
- کتاب ایستگاه عشق: «ابوالفضل پاشا»،«نشر اهورایی»
- کتاب خر مرده: «صابر حسینی»، نشر نیماژ
- کتاب برهای که گرگ شد: ثمین باغچه بان، نشر جامی
- کتاب دیوانهای بالای بام: ارسلان فصیحی، نشر ققنوس
جوایز و افتخارات عزیز نسین
عزیز نسین در سالهای نویسندگی موفق به کسب جوایز زیادی از ترکیه و کشورهای دیگر شد. او دو بار جایزه طنز ایتالیا معروف به «نخل طلا» را در سالهای 1956 و 1957به دست آورد. سال 1966 نیز در مسابقات جهانی طنز در بلغارستان به مقام اول رسید. «جایزه لوتوس» (اتحادیه نویسندگان آسیا و آفریقا) در سال 1976 به او تعلق گرفت. عزیز نسین در سال 1977 برنده مسابقه بینالمللی کتاب خنده از جشنواره لبخند و طنز بلغارستان شد.
او در سال 1978 به خاطر رمان Yaşar Ne Yaşar Ne Yaşamaz (یاشار نه زندگی میکند و نه میمیرد) «جایزه مادارالی» را دریافت کرد. در سال 1985 به عنوان نویسنده برگزیده سال توسط مردم انتخاب شد. همچنین در همین سال به عضویت افتخاری «PEN Club» در انگلستان درآمد. آخرین جایزه رسمی «مدال طلای تولستوی» بود که در سال 1989 دریافت کرد.
چرا باید آثار عزیز نسین را بخوانیم؟
طنز همواره ابزاری برای بیان غیرمستقیم مشکلات جامعه بوده است و هدف آن این است که در عین به خنده واداشتن خواننده او را به تفکر وادارد. همان کاری که عزیز نسین در طول دوران طولانی نویسندگی خود به آن همت گماشت. او هدف خود را آگاهسازی مردم میدانست نه خندان آنها.
تقویم زندگی عزیز نسین
- سال 1915: تولد در ترکیه
- سال 1937: فارغالتحصیلی از مدرسه نظامی
- سال 1939: ازدواج
- سال 1944: تغییر شغل از افسر نظامی به نویسنده
- سال 45-1944: شروع کار در بخش تحریریه روزنامههایی مانند "Yenigün"
- سال 1947: به مدت ده مال به دلیل نوشتههایش در زندان بود
- سال 1948: طلاق
- سال 1948: چاپ اولین کتاب داستان "آنچه مانده است"
- سال 1949: به زندان افتادن به دلیل شکایت شاه ایران و ملک فاروق پادشاه مصر
- سال 1950: به 16 ماه زندان و 16 ماه تبعید محکوم شد
- سال 1951: به جرم نشر اکاذیب به زندان افتاد و تحت نظارت شدید قرار گرفت
- سال 1953: آزادی از زندان
- سال 1955: چاپ رمان مردی با زن
- سال 1956: تاسیس «انتشارات فکر» همراه با «کمال طاهر»
- سال 1956، برنده نخل طلای مسابقه بینالمللی طنز در ایتالیا
- سال 1956 ازدواج دوم
- سال 1957، نخل طلا، برنده نخل طلای مسابقه بینالمللی طنز در ایتالیا برای داستان مراسم دیگر
- سال 1957: چاپ کتاب خاطرات خاطرات یک تبعید
- سال 1961: آتش گرفتن انتشارات فکر و از بین رفتن بسیاری از آثار دستنویس او
- سال 1966، خارپشت طلایی، جایزهٔ مسابقهٔ بینالمللی طنز در بلغارستان
- سال 1967 طلاق دومین ازدواج
- سال 1972: تشکیل بنیاد عزیز نسین
- سال 1976: چاپ اولین سالنامه ادبی بنیاد عزیز نسین
- سال 1977: برنده جایزه طنز و لبخند از کشور بلغارستان
- سال 1978: برنده جایزه مادارالی برای کتاب یاشار نه زندگی میکند، نه میمیرد
- سال 1985: برنده جایزه نویسنده منتخب مردمی
- سال 1985: عضویت در انجمن PEN Clubانگلستان
- سال 1990: چاپ آخرین کتاب خاطرات با نام "بگذار رویای من به هدر برود"
- سال 1995: مرگ در ترکیه (ازمیر)
خرید کتابهای عزیز نسین از کتابانه
بهترین کتابهای عزیز نسین به همت مترجمان کشورمان در ایران به چاپ رسیدهاند و میتوانید آنها را هماکنون از کتاب فروشی کتابانه خریداری فرمایید. کتابها توسط بهترین مترجمان و ناشرین ترجمه و آماده ارسال میباشد. فروشگاه آنلاین کتابانه آثار عزیز نسین یا هر رمان خارجی دیگری که قصد خرید آن را دارید، در زمان کم برای شما ارسال مینماید.
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران