loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب ورود فیل ها ممنوع!

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب ورود فیل ها ممنوع نوشته ی لیزا منچاو و ترجمه ی شبنم حیدری پور توسط انتشارات پرتقال به چاپ رسیده است.

اغلب کودکان علاقه مند به نگه داشتن حیوان خانگی می باشند؛ جوجه، ماهی، خرگوش، گربه، سگ و انواع پرنده ها جزء آن دسته از حیواناتی هستند که می توان از آنها در خانه نگهداری کرد. اما این بار داستان کاملا متفاوت می باشد، حیوان خانگی پسر کوچولوی قصه، یک بچه فیل است که از قضا بهترین دوست او هم می باشد. آنها همیشه و همه جا در کنار و همراه هم هستند؛ یکدیگر را دوست دارند و مانند دوستان واقعی به هم کمک می کنند مثلا زمانی که فیل کوچولو دلش نمی خواهد از رویِ شکاف هایِ بین موزاییک های پیاده رو رد شود، پسر به او در انجام این کار کمک می کند. امروز قرار است در ساختمان شماره ی هفده باشگاه حیوانات خانگی برگزار شود به همین دلیل پسرک هم به اصرار، فیل کوچولو را برای شرکت در این مراسم با خود به آن جا می برد. پس از رسیدن به مقصد، با تعجب چشم شان به تابلویی می افتد که رویش نوشته بود: ورود فیل ها ممنوع! آنها غمگین و ناراحت به سمت خانه راه می افتند اما در راه با دختری آشنا می شوند که حیوان خانگی اش یک سمور است او به پسر کوچولو پیشنهاد می دهد یک باشگاه حیوانات برای خودشان راه بیندازند. زبان ساده، جملات کوتاه، صفحات مصور و رنگ آمیزی شاد تصاویر از جمله ویژگی های مثبت این مجموعه می باشد.

 


برشی از متن کتاب


وقتی حیوان خانگی ات یک فیل کوچولو باشد، اصلا مثل بقیه نیستی. آخر هیچ کس جز من فیل ندارد. من هرروز فیل کوچولو را می برم گردش. او هم موقع گردش همیشه حواسش بهم هست. فیل من از شکاف بین موزاییک های پیاده رو زیاد خوشش نمی آید. من هم همیشه برمی گردم و کمکش می کنم. همه ی دوست ها همین کار را می کنند؛ به همدیگر توی رد شدن از شکاف بین موزاییک ها کمک می کنند. امروز می خواهم فیل کوچولویم را ببرم به پلاک 17. امروز، روز باشگاه حیوانات خانگی است. و قرار است همه بیایند این جا. بیا بروی دیگر... آفرین پسر خوب. راضی اش می کنم چند قدم آخر را هم بیاید. بهمان خوش می گذرد. وقتی سرم را می آورم بالا تابلوی روی در را می بینم. فیل کوچولویم من را کشان کشان می برد توی پیاده رو. دیگر حواسش به شکاف موزاییک ها نیست. همه ی دوست ها همین کار را می کنند؛ نمی گذارند از چیزی بترسی. تو هم می خواستی بروی باشگاه حیوانات خانگی؟ این را یک دختر ازم می پرسد. می گویم: آره،اما فیل ها را راه نمی دهند. دختر می گوید: روی تابلو چیزی درباره ی سمورها ننوشته بود، اما آنها نمی خواهند ما باهاشان بازی کنیم. می گویم: آنها هیچی نمی دانند. دخنرحرفش را ادامه می دهد: سمور من بو گندو نیست. باهاش موافقم. نه نیست. می خواهی ما هم باشگاه خودمان را راه بیندازیم؟ بیا برویم. این را می گویم که فیل کوچولویم حتما پشت سرم بیاید. چون همه ی دوست ها همین کار را می کنند؛ هیچ وقت نمی گذارند کسی جا بماند. یکی از دوست های جدیدمان می گوید: می توانیم همین جا بازی کنیم. همه با هم. بعد تابلوی خودمان را درست می کنیم.اگر نشانی اش را بخواهید فیل کوچولویم می تواند کمک تان کند؛ چون همه ی دوست ها همین کار را می کنند...  

(نامزد جایزه) - (برنده ی جایزه) نویسنده: لیزا منچاو تصویرگر: تایین یوو مترجم: شبنم حیدری پور انتشارات: پرتقال  


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب ورود فیل ها ممنوع!" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل