loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب وروجک - نردبان

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

کتاب وروجک از مجموعه ی مهارت های زندگی نوشته ی پتی لاول با ترجمه ی فراز پندار از سوی انتشارات فنی ایران به چاپ رسیده است.

محیط زندگی امروز ما بسیار پیچیده است. بنابراین برای زندگی سالم و موفق، کسب مهارت های اجتماعی ضرورت دارد. تنها گذاشتن بچه ها در رویارویی مشکلات، ناهنجاری های روانی و اجتماعی زیان آوری به دنبال دارد، این نارسایی ها برای کودکان و نوجوانان فرساینده و برای جامعه بسیار پرهزینه است. والدین آگاه، کودک خود را از سنین پایین با مشکلات آشنا می کنند. کتاب وروجک درباره ی دختر بچه ی کوتاه قد و بدقیافه ای است که دندان های زشت و جلو آمده با صدایی شبیه صدای قورباغه دارد. اما او اصلا به مشکلات ظاهریش اهمیت نمی دهد، تا اینکه با جابه جایی خانه یشان مجبور می شود به مدرسه ی جدید برود، در آن جا با همکلاسی هایی روبرو می شود که دائما ظاهرش را مورد تمسخر قرار می دهند و مدام سر به سرش می گذارند، او از این حرف ها می رنجد، ولی مادر بزرگش همیشه به او گفته که موقع راه رفتن سرش را بالا بگیرد، با تمام وجود لبخند بزند، با صدای بلند آواز بخواند و اصلا به حرف دیگران توجه نکند. با تهیه ی این مجموعه شما به فرزندتان می آموزید که: نه تنها نباید به مشکلات ظاهری خود اهمیت دهند، بلکه دیگران را هم مورد تمسخر قرار ندهند.

 


برشی از متن کتاب


قد وروجک فقط کمی از قد گربه اش بلندتر بود و در حقیقت کوتاه ترین دختر کلاس اول بود. و در حقیقت کوتاه ترین دختر کلاس اول بود. البته او از کواتهی قدش ناراحت نبود. مادر بزرگش به او گفته بود ((با سربلندی راه برو و سرت را بالا بگیر تا مجبور شوند برای دیدن تو بالا را نگاه کنند.)) وروجک دندان های پیش آمده شبییه دندان گراز داشت به طوری که می توانست چندین سکه روی آن ها بچیند. البته مادربزرگ به او گفته بود که سکه کثیف است و نباید این کار را بکند. اما اصلا به دندان هایش اهمیت نمی داد. مادر بزرگش گفته بود: ((با تمام وجود لبخند بزن، تا دنیا به رویت بخندد.)) او هم همین کار را می کرد. صدای وروجک مثل قورباغه ای بود، که مار بوآ فشارش داده باشد. اما اصلا اهمیت نمی داد. مادر بزرگش به او گفته بو: ((با صدای بلند و رسا آواز بخوان تا اشک شادی از چشم همه سرازیر شود.)) وروجک خوش قیافه نبود. اما اصلا اهمیت نمی داد. مادر بزرگش به او گفته بود: ((به خودت اعتماد داشته باش تا دنیا به تو اعتماد کند.)) او هم مهین کار را می کرد. روزی وروجک به شهر جدیدی اسباب کشی کرد و مجبور شد از مادر بزرگ و همه ی دوستانش خداحافظی کند. و درس خواندن در مدرسه ی جدید را شروع کند. روز اول مدرسه، سر زنگ ورزش، کله پوک او را فسقلی صدا زد. وقتی بازی شروع شد، وروجک توپ را برداشت، از زیر پاهای کله پوک گذشت، توپ را از خط رد کرد و امتیاز گرفت. همه ی بچه ها پیش خودشان فکر کردند عجب بازیکن خوبی! و کله پوک از این که به او فسقلی گفته بود پشیمان شد. روز دوم مدرسه، کله پوک او را دندان گراز نامید. وروجک 10 تا سکه روی دندان هایش چید و لبخند زد. همه ی بچه ها با شادی به او لبخند زدند و کله پوک حس کرد که عجب حماقتی کرده است. البته بچه ها شما هرگز سکه را روی دندانتان نگذارید زیرا سکه تمیز نیست...  

  • مهارت های زندگی
  • از سری کتاب های نردبان
  • نویسنده: پتی لاول
  • مترجم: فراز پندار
  • انتشارات: فنی ایران


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب وروجک - نردبان" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل