loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب وارث (انتخاب 4)

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب وارث نوشته ی کایرا کاس و ترجمه ی رباب پورعسگر توسط نشر باژ به چاپ رسیده است.

در خانواده ی سلطنتی، قوانین خاصی حکم رانی می کند به عنوان مثال فرزندِ اول خانواده در صورت مذکر بودن، وارث سلطنت خواهد شد. اما این بار برخلاف سال ها و حکومت های گذشته، فرزند اول شاهزاده مکسون و ملکه اش امریکا سینگر، دختری است که نام او را ایدلِن می گذارند. او و برادرش اِرن دو قلو هستند ولی ایدلن هفت دقیقه زودتر از برادرش به دنیا می آید و فرزند اول محسوب می شود. به همین دلیل پدر، تغییراتی در قانون وراث و سلطنت که درباره ی پسرها نوشته شده بود؛ ایجاد می کند و می نویسد فرزند اولِ خاندان پادشاهی، حتی در صورت دختر بودن هم مشمولِ اجرای این قانون می شود. اکنون دختر کوچولوی آنها به سن هجده سالگی رسیده است و زمان آن می باشد که براساس یک سنت قدیمی در رقابتی با عنوانِ " انتخاب " شرکت کند و پیش از ملکه شدن، همسر آینده اش را از این طریق برگزیند. اما برای انجام این مراسم مشکل بزرگی وجود دارد؛  شاهدخت ایدلِن دلش نمی خواهد ازدواج کند، او خود را بسیار قدرتمند می داند و با نظر خانواده اش که می گویند برای موفقیت در اداره ی امور حکومت، نیاز به یک شریک و همراه دارد، کاملا مخالف می باشد. او به شدت از این موضوع ناراحت است و تمام اطرافیانش را در وقوع چنین اتفاقی مقصر می دارند از جمله اِرن (برادر دو قلویش)، که هفت دقیقه دیرتر از او به دنیا آمده است. ایدلِن مدام در ذهنش به دنبال راه حل و نقشه ای می گردد تا بتواند سنت شکنی کند و برای همیشه قانون انتخاب را از میان بردارد... وارث جلد چهارم از مجموعه ی انتخاب می باشد که در چند جلد از جمله شاهدخت، برگزیده، سال های سال به خوبی و خوشی و... تهیه و به چاپ رسیده است.

.


برشی از متن کتاب


پدرم ادامه داد: خبِ مردم کشورمون بهترین کسایی هستن که با دیدن مورد مثبتی راجع به خانواده مون واکنش نشون می دن. وقتی من و مادرت باهم ازدواج کردیم یکی از بهترین دوره های زمانی در کشورمون بود و یادت هست وقتی مردم فهمیدن آستن داره می آد، چقدر توی خیابان ها جشن برپا کردند؟ لبخند زدم. وقتی آستن متولد شد من هشت ساله بودم و هیچ وقت یادم نمی رود مردم با شنیدن خبر تولد او چقدر هیجان زده شدند. صدای موسیقی را که تا سپیده دم نواخته شد از اتاق خوابم می شنیدم. حیرت انگیز بود. پدر گفت: درسته! و الان چشم مردم به توئه. دیگه خیلی نمونده که ملکه بشی. مکث کرد. ما فکر کردیم شاید مایل باشی یک کار عمومی انجام بدی، چیزی که هم برای مردم هیجان انگیز و هم برای خودت مفید باشه. چشمانم را باریک کردم اصلا نمی دانستم صحبت های ما به کجا ختم خواهد شد. ادامه بدین، دارم گوش می دم. مادرم گلویش را صاف کرد: در جریان هستی در گذشته شاهدخت ها با شاهزاده های کشورهای دیگر ازدواج می کردند تا روابط بین المللی کشو رو مستحکم تر کنند. افعال تون زمان گذذشته رو توصیف می کنه، درست شنیدم؟ مادرم خندید ولی برای من بامزه نبود. بله. خوبه. چون شاهزاده ناتاناییل شبیه یک زامبیه، شاهزاده هکتور مثل یک زامبی می رقصه و اگه شاهزاده ی فدراسیون آلمان تا جشن کریسمس سال آینده بهداشت فردی رو رعایت نکنه، نباید دعوتش کنیم. مادرم با ناامیدی شقیقه اش را مالید. ایدلن، تو همیشه خیلی سخت گیر بودی. پدرم شانه بالا انداخت و گفت: شایدم اخلاق بدی نیست. و مادرم به او خیره نگاه کرد. اخم کردم و پرسیدم: آخه شما دارین راجع به چی حرف می زنین؟ پدرم با لحن جدی گفت: می دونی که من و مادرت چطور همدیگه رو دیدیم. چشمانم را چرخاندم. همه می دونن. زندگی شما عملا مثل یه قصه ی پریانه. با شنیدن این جمله نگاه شان لطیف تر شد و لبخند روی چهره شان نشست. انگار بدن شان کمی به سمت همدیگر خم شد و پدرم با نگاه به مادرم لبش را گزید. ببخشید. بچه ی اول تون توی اتاقه، حواس تون هست؟ وقتی پدرم گلویش را صاف کرد تا ادامه دهد، مادرم از خجالت سرخ شد. روند رقابت انتخاب در مورد ما خیلی موفقیت آمیز بود و با این که والدینما هم مشکلات خاص خودشون رو داشتن ولی ظاهرا در مورد اونها هم خوب جواب داده بود. پس... من و مادرت امیدوار بودیم... مکث کرد و نگاه مان به هم گره خورد. خیلی دیر منظورشان را متوجه شدم. می دانستم رقابت انتخاب چه بود ولی هرگز حتی یک بارهم تصور نکرده بودم چنین روندی برای هر کدام از ا اتفاق بیفتد، چه برسد به خودم. نه. مادرم برای اینکه مرا هشیار کند، دست هایش را بالا برد. فقط گوش بده... فورا گفت: رقابت انتخاب؟ احمقانه است! ایدلن، داری غیرمنطقی حرف می زنی. به مادرم خیره شدم. شما قول دادین - قول دادین - هرگز من رو مجبور نمی کنین به خاطر پیدا کردن هم پیمان، با کسی ازدواج می کنم. یعنی این روش بهتر از اونه؟...        

  • نویسنده: کایراکاس
  • مترجم: رباب پورعسگر
  • انتشارات: باژ

کایرا کاس


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب وارث (انتخاب 4)" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل