کتاب هنر معاصر در عصر جهانی شدن | رابرت سی.مورگان

درباره‌ی کتاب هنر معاصر درعصر جهانی شدن

هنر معاصر، هنری است که در دوره حاضر پدید آمده و نوعی گسترش یافته از هنر پست مدرن می باشد. جهانی شدن در واقع فرآیند یکپارچگی مردم، شرکت ها و دولت ها را در سر تا سر جهان مطرح می کند و نشان می دهد که این فرآیند چگونه توانسته است پیوند محکمی را با جنبه های فرهنگی و اجتماعی برقرار کند و هنر معاصر را در چنین جهانی پر رنگ تر از قبل جلوه دهد. کتاب حاضر شامل مقالاتی از دکتر سی مورگان می باشد که در آن ها به ستایش انسان هنرمند می پردازد و ضرورت رویارویی با حقایق ناشی از انتخاب های انسانی و بنیادی ترین دغدغه های بشری را بیان می کند. دکتر مورگان هنر را یکی از قدرتمندترین ابزارهای تاثیرگذار و یکی از مولفه های جریان ساز در بستر جهانی شدن فرهنگی می داند و در مقالات این کتاب با گرداوری اسناد کتابخانه ای، تاثیرات جهانی شدن بر هنر معاصر را مورد بررسی قرار می دهد. قلم روان و به دور از پیچیدگی این نویسنده، هضم مطالب کتاب را برای همه خوانندگان آسان کرده است. او با مقالات مفیدش هنر نوین را به گونه ای آنالیز می کند که تحلیل های جامعه شناسانه و زیباشناسانه اش، حقیقت نهفته ی زمانه را به همه ی مخاطبان نمایش می دهد.

برشی از متن کتاب

در سفرهایی که به نقاط گوناگون جهان خارج از جریان اصلی حاکم بر هنر داشته‌ام آسیا، جنوب شرقی آسیا، آمریکای جنوبی، اروپای شرقی و خاورمیانه پای صحبت هنرمندانی نشسته ام که نسبت به نحوه بازاریابی و هنر معاصر در جهان امروز معترض اند. اغلب شکایت آنان درباره شبکه انحصار طلبانه معدود صاحبان گالری سرمایه‌گذاران و مدیران اجرایی با نفوذی است که در عرصه هنر بین الملل نقش پررنگی دارند. گرایش ها در هنر مشابه جهان مد است از این نظر که به واسطه چهارچوب‌های دقیقی که ابزار تبلیغات جمعی القا می‌کند این گرایش‌ها پیوسته تغییر می‌کنند و تعمیم می یابند. در نهایت دستگاه تبلیغاتی منعکس کننده استراتژی‌های سرمایه‌گذاری در سیاست های منطقه ای است که عملا هیچ ارتباطی به هنر ندارد. هنرمندانی که داخل این شبکه فعالیت می‌کنند در واقع به مجموعه ای از نشانه های تجاری تبدیل می شوند مانند بیشتر تولیدکنندگان تجاری ارزش های ایشان در خلق هنر اغلب بی آن که تغییر مهمی در محتوا رخ دهد پیوسته تغییر می کند. منظور این است که نامهای تجاری چون جف کونز،سیندی شرمن، دمین هرست و جان کورین یا هر یک از همتایان چینی آنها به شیوه نشان دادن متفاوت با کوکاکولا وال مارت، وریزئن، یا مایکروسافت تبلیغ می کنند. با در نظر گرفتن قدرت بازار تجاری هنر در سطح جهانی بحث در باب نیاز به یک بستر انتقادی با هدف تلاش در مطرح کردن اهمیت کار این هنرمندان بی اساس خواهد بود در گفت و گو با هنرمندانی که خارج از این شبکه کار می کنند به این نتیجه رسیدم که برای آن ها هنر پیشرو یا هنر باب روز وجود ندارد جهان امروز هنر پدیده ای است که توسط بازار هدایت می‌شود و در آن کیفیت یا برجستگی اثر هنری عامل تعیین کننده ای به شمار نمی آید. آنچه در غرب زمانی هنر پیشرو خوانده می شد سرانجام زیر بار طاقت‌فرسای هنر کیچ نه حتی کیچ حقیقی بلکه نوعی کیچ قلابی و ریشخند آمیز فرو می ریزد. به جای آن که هنر پیشرو در برابر این هنر پسرو بایستد آن چنانکه گرینبرگ درمقاله سال 1939 خود عنوان می کند آوانگارد ناگهان تبدیل به کیچ شده است. آن چه روزگاری هنر بی ارزش خوانده می‌شد اکنون به هیئت هنر پیشرو نوین در آمده است به جای دید نقادانه آنچه عرضه می شود تصاویر منفی بافانه، داستان های بی روح و تاثیرات شبیه سازی شده تزیینی است که به هیچ کجا نمی رسد و در عمل حتی هیچی زیباشناسی در خود ندارد چه رسد به ارزش مفهومی انباشته آثاری که در این بی ضابطه ای تولید می شود با کار هنرمندان کشورهای در حال توسعه که در که ایشان از هنر می‌تواند ارزش منحصر به فرد و فراتر از رنگ و لعاب و آشکار بازار هنر داشته باشد در تضاد شدید قرار دارد. در پایان دهه هفتاد لازم بود که آثار هنر معاصر پیشرو مانند سایر جنبش های تاریخی از روزگار باستان تا رمانتیسیسم از امپرسیونیسم و اکسپرسیونیسم انتزاعی که فقط به درد جمع‌آوری نمی خورد بلکه چیزی است که می توان بر آن سرمایه گذاری کرد از آن جا که این هنر معاصر بود پس مزیتی دو چندان داشت. با در نظر داشتن عدم قطعیت عمومی که درباره کیفیت آثار در کنار پیشرفت وجود داشت رسانه‌ها می‌توانستند از این بحران عدم قطعیت به راحتی به نفع بازار بهره ببرند در دوران گذار یا جهانی شدن اگر بگوییم رسانه های تجاری همه چیز از جمله هنر را آلوده کرده‌اند هنوز حق مطلب ادا نشده است.

فهرست

• درباره ترجمه
  مقدمه
  هنر معاصر در عصر جهانی شدن
  پایان جهان هنر
  وضعیت کیچ
  انسان زدایی و فراانسان
  دستپاچه در برابر عقل
  یادداشت ها