محصولات مرتبط
کتاب هنر غرق شدن، گزیده اشعار بیلی کالینز با ترجمه مجتبی ویسی در نشر چشمه به چاپ رسیده است.
کتاب حاضر در بردارنده مجموعهای از گزیدههای اشعار کتاب «هنر غرق شدن» اثر بیلی کالینز میباشد که به عنوان شاعری پر مخاطب در امریکا و حتی دیگر کشورها شناخته میشود. اشعاری که او میسراید ضمن ساده بودن ،ظرافتهای خاص خود را دارد. بیلی کالینز که در سال 1941 در نیویورک متولد شده و هم اکنون استاد رشته زبان و ادبیات انگلیسی در دانشکده لمان در سیتییونیورسیتی نیویورک است، به مدت دو سال (از سال 2001) به عنوان شاعر برتر امریکا انتخاب شد. اولین اثر شعر وی در سن سی و شش سالگیاش تحت عنوان «صورت سنگی» در اختیار مخاطبان قرار گرفت. توانایی او در به کارگیری کلمات ساده و بیان دغدغههای زندگی، قابل توجه است؛ چراکه علیرغم بازگوییهای شعرگونه روزمرگیها، فضای اشعارش همچنان تازه و با طراوت است و همین امر عاملی شده تا مخاطب را با خود همراه کند. «شعرهای تصویری»، «سیبی که پاریس را حیرت زده کرد»، «پرسشهایی درباره فرشتگان»، «دریانوردی در اتاق» و... از دیگر آثار او میباشند. مجتبی ویسی، دلیل انتخاب این اثر را برای ترجمه، علاوه بر ویژگیهای شعر و شاعرش چنان که بیان شد، بهرهمند نمودن مخاطبان از اشعار شاعران معاصر دیگر کشورها میداند. او معتقد است همچنان که مردم هنر دوست و ادیب ایرانی از دیگر آثار ادبی در زمینههای داستان کوتاه، رمان، نقد و نظریات ادبی فلسفی، با روی باز استقبال میکنند، بایستی زمینه استفاده از اشعار نیز برایشان پدید آید و این مهم توسط ترجمه شعرها و بازگردانیشان به زبان فارسی ایجاد میشود. «هنر غرق شدن»، پس از بیان مقدمه مترجم که مطالبی پیرامون چرایی ترجمه اثر دارد، به طور مختصر به معرفی شاعر نیز میپردازد. در ادامه مصاحبهای از «بیلی کالینز» به چشم میخورد و خوانندگان میتوانند از طریق اطلاعات موجود در این بخش با شخصیت وی، نحوه شعر گفتنش و مواردی از این دست آشنایی یابند. در بخش اشعار نیز بیش از 40 قطعه شعر غالباً بلند و طولانی قرار گرفته است.
برشی از متن کتاب
پیشگفتاری بر شعر از آنان میخواهم یک شعر را مثل یک قطعه فیلم رنگی جلو نور بگیرند یا گوش بر کندوی آن بچسبانند میگویم موشی را در یک شعر بیندازید و ببینید راه خروج را چگونه میکاود، یا وارد اتاق شعر شوید و بر دیوار در پی کلید برق دست بسایید از آنان میخواهم بر سطح یک شعر به اسکی روی آب بپردازند به سوی نام شاعر در ساحل موجوار به حرکت درآیند آنچه اما آنان میخواهند بستن شعر است به صندلی با یک طناب و شکنجهاش تا اعتراف بگیرند با یک کابل به جان آن میافتند تا بفهمند چه معنایی میدهد. ابداع امشب ماه بیسکویتی است که گوشهای از آن را گاز زده باشند تکههای شناور در شب یک هفته بعد یا بیشتر طبق تقویم، احتمالاً مثل توپ فوتبالی نقرهای خواهد شد نه روز پیش شاید هم مرا یاد چنگالی باریک و براق میانداخت ولی عاقبت - در آخر ماه - هیچ از آن باقی نخواهد ماند در آسمان جز ستاره هیچ نخواهد بود و آن وقت چند شب به اختیار خود خواهم بود فرصتی کوتاه تا خودکار بیقرارم روی آرامش به خود ببیند بهترین سیگار برای بسیاری از آنها دلتنگ میشوم آخری را شبی سالها پیش از شیشه ماشین پرت کردم جرقههایش پخش میشد بر جاده اولی البته بعد از همآغوشی، دو نقطه فروزان که حالا چراغهای یک کشتی در دوردست شدهاند؛ و بعدها در پایان شامی طولانی در انتظار شرابی دیگر حلقههای دودی که نرم به سمت چلچراغ میرفت یا بعد از شنا بر ساحلی سفید یکی را میان دو انگشت خیس میگذاشتم چه تلخ و شیرین است وقفههای سرخ آتش و حرکات بهترینها اما در صبحهایی بودند که اتفاقی کوچک بر ماشین تایپ در شرف وقوع بود، آفتاب بر پنجرهها میتابید و شاید قطعهای از برلیوز در پسزمینه به گوش میرسید به آشپزخانه میرفتم برای قهوه و حین بازگشت به سوی کاغذ که لای غلتکی گیر افتاده بود یکی آتش میزدم و هجوم بیطعمیاش را به همراه تلخی قهوه احساس میکردم لوکوموتیوی میشدم که پشت سر ردی از کپههای دود بر جا میگذاشت نشانههای پیشرفت شاخصهای صنعت و تفکر علامتی که به قرن نوزدهم اعلام میکرد دارد پیش میرود بهترین سیگار همان بود زمانی که با نیروی بخار سرشار از امیدی مهآلود به اتاق مطالعه پا میگذاشتم و کار را پی میگرفتم با نورافکنی بزرگ بر پیشانی لوکوموتیوم به سوی تمام آن کلمات در سطرهای موازی از شما میپرسم چه صحنهای بهتر از این دور و بر خود ببینم یک شب معمولی سر میز آشپزخانه کاغذی دیواری با طرح گل که احاطهام کرده کابینتهایی سفید پر از لیوان تلفنی ساکت خودکاری که در دست به عقب خم میشود؟ فرصتی میدهد تا فکر کنم به همه چیزهایی که بیرون رخ میدهد برگها در گوشه کنار جمع میشوند گلسنگها بر صخرههای بلند خاکستری میرویند و در همان حال جهان بر فراز تپههای شنی بال میگسترد تاریخ، اقیانوسپیمایی عظیم، ردی خروشان از خود به جا میگذارد فراتر از این میز اما من به هیچ چیز نیازی ندارم نه حتا شغلی که مرا راهی کاری کند یا ماشینی مدل استونمارتین DB4 به رنگ قهوهای با صندلیهای رنگ و رو رفته چرمی و سبز نه همه چیز این جا مهیاست لیونی آب با اجزائی شفاف و بیضی شکل سبدی کوچک با پرتقال، کتابی در مورد استالین آن ماهی عجیب و گرفتار در قاب روی دیوار هم که جای خود دارد و در ضمن سه شمع با قد و قواره ناهمسان در اوج هماهنگی آواز میخوانند پس از شما عذر میخواهم چون حالا سرم را باید خم کنم تا صدای بم و آرام شمعی را که مشغول تکخوانیست، گوش کنم در این لحظه قلبم به شدت زیر پیراهن میکوبد ... - قورباغهای بر لب برکه - و افکارم به سوی قلمرویی پر میگشایند با آسمانی فراخ و کمابیش یک میلیون شاخه لخت
فهرست
- یادداشت مترجم
- معرفی شاعر
- خیال پردازی بر نیمکت
- شعرها
- خواننده عزیز
- پیشگفتار بر شعر
- ابداع
- بهترین سیگار
- از شما میپرسم
- آغوش
- کلوپ شبانه
- روز برفی
- برفروبی با بودا
- ژاپن
- حین خواندن گلچین شعر چینی دوره سونگ مکث میکنم برای ستایش عناوین طویل و شفافشان
- دارما
- دلیلی دیگر برای آنکه اسلحه در خانه نگه نمیدارم
- به خانه باز میگردم برای یک کتاب
- کنار استخری در حاشیه شهر سیراکوز
- دلداری
- یک دسته جعفری را حین گوش دادن به نسخه آرت بلیکی از قطعه «سه موش نابینا» خرد میکنم
- شعلهها
- درباره ده شدن
- اولین رویا
- تنها روز در هستی
- بعضی روزها
- برای «بار تلبی محرر»
- نه فقط برف
- گام برداشتن در عرض اقیانوس اطلس
- گردش، آذرخش
- مسیرها
- ماهیگیری در ساسکویی هانا در ماه ژوئیه
- کلاه شمعدار
- در باب نارنجی و سفید
- دیوانگان
- تحشیه
- مجلدها
- تساروس
- نوستالژی
- پل آهنی
- هنر غرق شدن
- امروز
- راز و نیاز
- کارگاه
- شعر
- فراموشی
- پینوشت
شاعر: بیلی کالینز مترجم: مجتبی ویسی انتشارات: چشمه
ثبت دیدگاه
دیدگاه کاربران