loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب هنری زلزله در جشن تولد - افق

5 / -
موجود شد خبرم کن

کتاب هنری زلزله در جشن تولد نوشته ی فرانچسکا سایمون و ترجمه ی مژگان کلهر با تصویرگری تونی راس توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

هر یک از کتاب های " هنری زلزله " مجموعه ای از چهار داستان مستقل طنز و شیطنت آمیز از ماجراهای پسر بچه ای وروجک، پرانرژی و پر سر و صدا می باشد. این کتاب تلفیقی از متن و تصاویر طنز آمیز که به رنگ سیاه و سفید طراحی شده اند می باشد. " هنری زلزله در جشن تولد " عنوان جلد دیگری از ماجراهای جذاب و پرهیجان این مجموعه کتاب می باشد. عناوین داستان های آمده در این جلد عبارت است از: هنری زلزله در جشن تولد، آمپول زدن هنری زلزله، سرگرمی هنری زلزله، روز وروجک بازی پیتر خوبه. " آمپول زدن هنری زلزله " در رابطه با روزی است که هنری برای زدن آمپول به مطب دکتر دتول می رود. هنری از هیچ چیز نمی ترسید. او تنها یک ترس داشت و آن هم ترس از آمپول زدن بود. آن روز تمام بچه ها برای زدن واکسن در مطب دکتر دتول حاضر شده بودند. هرکسی را که پرستار نامش را صدا می زد و داخل اتاق می رفت صدای جیغ و دادش به هوا می رفت. هنری سعی می کرد از دست پرستار و بابا فرار کند تا به او واکسن نزنند. دفعه ی قبل که هنری را برای زدن واکسن به مطب دکتر برده بودند دستش را گاز گرفته بود...

این مجموعه در چندین جلد با عناوین مختلفی از جمله هنری زلزله و دندان شیری، هنری زلزله و خانه ی اشباح، هنری زلزله و ماشین زمان، هنری زلزله و شپش هایش، هنری زلزله و پرستار لولو خور خوره و... به چاپ رسیده است.

مجموعه ی کامل این کتاب هم به صورت یک پک کامل برای علاقه مندان به ماجراهای این پسر بچه ی بازیگوش و دردسرساز موجود می باشد.

 


برشی از متن کتاب


هنری گوشه ای ایستاد. توی تله افتاده بود. پرستار فاصله اش را با او حفظ کرد. چون هنری را خوب می شناخت. دفعه ی قبل که می خواست به او واکسن بزند یک لگد جانانه نوش جان کرده بود. دکتر دتول آمد تو و پرسید: مشکل چیه پرستار؟ پرستار گفت: این پسر نمی خواهد واکسن بزند. دکتر دتول از او فاصله گرفت چون او هم هنری را خوب می شناخت، دفعه ی قبل موقع واکسن زدن او را گاز گرفته بود. دکتر دتول گفت: بشین هنری! هنری توی صندلی فرو رفت. هیچ راه فراری نبود. دکتر دتول گفت: این همه جنجال برای یک واکسن کوچولو؟! بعد اضافه کرد: اگر نیازی به من بود خبرم کنید! هنری روی صندلی نشست به سختی نفس می کشید. سعی کرد به پرستار نگاه نکند که کپه ی غول پیکر سرنگ ها را امتحان می کرد. اما نتوانست جلوی خودش را بگیرد و از لای انگشت هایش نگاه نکند. دید که او واکسن را برداشت و بلند ترین، تیزترین و باریک ترین سوزنی را که تا به حال هنری دیده بود اننتخاب کرد. بعد، پرستار در حالی که صلاحش را به دست گرفته بود، جلو آمد. هنری داد زد: اول او. پیتر خوبه نشست و آستینش را بالا زد. پیتر گفت: من اول می زنم. من نمی ترسم. هنری همانطور که به او سیخونک می زد گفت: ا! پرستار گفت:خیلی خوبه. بابا گفت: چه پسر خوبی هستی تو. پیتر خوبه با غرور لبخند زد. پرستار آستین هایش را بالا زد. هنری زلرله در رفت پشت صندلی و با ترس دور و برش را نگاه کرد. بعد متوجه ردیف شیشه های کوچک دارویی شد که روی میز چیده بودند. پرستار سرنگش را از آن ها پر می کرد. هنری خوب که نگاه کرد دید روی برچسب شیشه نوشته: به کودکانی که تب دارند یا بیمارند، واکسن نزنید....

(کتاب های فندق) نویسنده: فرانچسکا سایمون مترجم: مژگان کلهر تصویرگر: تونی راس انتشارات: افق


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب هنری زلزله در جشن تولد - افق" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل