کتاب هاپو و مادربزرگش (هاپو و دوستانش)

کتاب هاپو و مادربزرگش از مجموعه ی هاپو و دوستانش اثر اریک هیل و ترجمه ی مژگان شیخی توسط نشر افق به چاپ رسیده است.

پدر و مادر هاپو می خواهند بیرون بروند به همین خاطر مادربزرگ آمده تا در زمانی که آنها نیستند از هاپوکوچولو مواظبت کند. مادر بزرگ فکر می کند که امروز خیلی به آنها خوش خواهد گذشت، هاپو کوچولو هم با مادربزرگ هم عقیده است. اولین کاری که تصمیم گرفتند با هم انجام بدهند درست کردن پازل بود. مادر بزرگ از هاپو پرسید که پازل را کجا گذاشته است، هاپو بعد از کمی فکر کردن گفت: بالای قفسه. مادربزرگ تمام قفسه را گشت اما اثری از اون نبود، بعد از قفسه به سراغ گنجه و  زیر فرش رفت تا پازل را پیدا کند اما ...

مجموعه ی هاپو و دوستانش شامل 7 جلد کتاب در ابعاد کوچک با نقاشی های رنگی و شاد هستند که در هر یک از آن ها یک داستان سرگرم کننده و آموزنده برای کودکان تالیف شده است. شخصیت اصلی همه ی داستان ها سگ کوچولویی به نام هاپو است. از این مجموعه کتاب های وقت خواب هاپو، هاپو و زنگ هوش و سرگرمی، تولد هاپو، دل درد هاپو، بازی جدید هاپو، باغچه ی هاپو به چاپ رسیده است.

برشی از متن کتاب

مادر بزرگ تا بیست شمرد تا هاپو وقت داشته باشد جای خوبی را برای قایم شدن پیدا کند. آن وقت به اتاق هاپو رفت و همه جا را گشت. بعد هم رفت اتاق مادر و پدر را نگاه کرد. او حتی توی گنجه را هم گشت، ولی هاپو آنجا نبود. مادر بزرگ به طبقه پاین رفت. این طرف را گشت. آن طرف را گشت. توی کمد زیر پله ها را نگاه کرد. بعد هم رفت توی باغچه را گشت.  ولی هاپو هیچ جا نبود. او با خودش گفت: ((چه قدر هاپو در قایم موشک بازی ماهر است! هیچ جا نمی توانم پیدایش کنم.)) مادر بزرگ به خانه برگشت. روی مبل نشست و با خودش گفت: ((اول کمی باید استراحت کنم و بعد دوباره بگردم.)) ناگهان به عقب برگشت ...      

(کتاب های فندق) نویسنده: اریک هیل مترجم: مژگان شیخی انتشارات: افق