loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب نیایش چرنوبیل - الکساندرونا الکسیویچ

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

معرفی کتاب نیایش چرنوبیل

کتاب نیایش چرنوبیل اثر سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ و ترجمه الهام کامرانی توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.

"نیایش چرنوبیل" کتابی جذاب و خواندنی می باشد که فاجعه ی وحشتناک انسانی حاصل از انفجار نیروگاه شهر چرنوبیل را بر اساس مصاحبه هایی مستند و متعدد از شاهدان و قربانیان ماجرا، برای مخاطب روایت می کند. واقعه ی اتمی "چرنوبیل" حادثه ی هسته ‌ای غیر منتظره و بسیار وحشتناکی بود که در روز 26 آوریل 1986 در نیروگاه چرنوبیل اوکراین رخ داد. در واقع، انفجار و آتش‌ سوزی در رآکتور شماره ی چهار این نیروگاه، باعث انتشار مواد رادیواکتیو در بخش بزرگی از غرب شوروی و هم چنین اروپا شد و زندگی ساکنان این نواحی را تحت تاثیر قرار داده و آن ها را تا پای مرگ کشاند، از سویی دیگر نیز تغییرات ژنتیکی دردناک و غیر قابل تحملی را در نوزادان ایجاد کرد. در همین راستا، مولف با بهره گیری از گفتاری ساده و روان، جزئیات رویداد تاریخی مذکور را به رشته ی تحریر در آورده و اذهان عمومی را از عمق فاجعه آگاه می سازد؛ وی روایت هایی را از زبان مصاحبه شونده ها بازگو کرده و به وصف لحظات و تجربیات تلخ و پر از محنت آن ها می پردازد. محتویات کتاب به حدی صادقانه و صریح بیان شده که به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار کرده و او را تا پایان با خویش همراه می کند.


فهرست


مقدمه ی مترجم ارجاعات تاریخی صدای تنهایی بشری مصاحبه ی نویسنده با خودش درباره ی داستان از قلم افتاده و این که چرا چرنوبیل جهان بینی ما را آسیب پذیر می کند؟ فصل یک: زمین مردگان هم سرایی سربازان فصل دو: تاج آفرینش هم سرایی مردم فصل سه: حیرت از غم هم سرایی کودکان صدای تنهایی بشری به جای سخن آخر

برشی از متن


تاج آفرینش تک گویی درباره ی پیش گویی های کهن «دخترکم ... او مثل بقیه نیست ... بزرگ می شود و از من می پرسد چرا من مثل بقیه نیستم؟ وقتی به دنیا آمد ... نوزاد نبود، بلکه کیسه ای زنده بود که از همه طرف دوخته شده بود. بدون یک ارزن شکاف، فقط چشم هایش باز بودند. توی کارت پزشکی اش نوشته اند: دختر، متولد شده با آسیب های پیچیده ی متعدد: فقدان مادرزادی در مقعد، مهبل، کلیه ی چپ ...؛ این وضع به زبان علمی این طوری معنا می داد، اما به زبان معمولی می شد: نه اسافلی، نه ما تحتی، یک کلیه ... روز دوم بردمش برای عمل، روز دوم زندگی اش... چشم هایش را باز کرد، مثل این که لبخند هم زد، اما من اولش فکر می کردم می خواهد گریه کند .. آه، پروردگارا! لبخند زد! جوری که انگار زنده نمی ماند. جوری که انگار بلافاصله می میرد. اما او نمرد. چون من عاشقش بودم. در عرض چهار سال، چهار تا عمل جراحی. او تنها بچه ی کل بلاروس است که با چنین آسیب های پیچیده ای زنده ماند. من خیلی دوستش دارم. (می ایستد.) دیگر هیچ وقت نمی توانم بچه ای به دنیا بیاورم. جرئتش را ندارم. وقتی از زایشگاه برگشتم، شوهرم را شب بوسیدم، وجودم به لرزه افتاد، ممنوع است ... گناه ... ترس ... شنیدم دکترها چطور بین خودشان می گفتند: دخترک با لباس که نه، با زره به دنیا آمد. اگر توی تلویزیون نشانش بدهند دیگر هیچ مادری حامله نخواهد شد؛ آن ها این را درباره ی دخترک مان می گفتند. چه طور بعد از این عاشق هم باشیم؟! می رفتم کلیسا. برای پدر مقدس ماجرا را تعریف کردم او می گفت باید کفاره ی گناهانت را بدهی. اما هیچ کس در خاندان ما کسی را نکشته... گناه من چیست؟ اول می خواستند روستای مان را تخلیه کنند، اما بعد از لیست شان خط زدند: دولت پول کافی نداشت. و من در همین زمان عاشق شدم. ازدواج کردم. نمی دانستن این جا عاشق شدن ممنوع است... سال ها قبل مادر بزرگم از انجیل می خواند که زمانی روی زمین فرا خواهد رسید که همه چیز به وفور در دسترس است، همه چیز شکوفه می کند و میوه می دهد. رودخانه ها پر از ماهی و جنگل ها پر از حیوان می شوند اما انسان نمی تواند از این نعمت ها بهره ای ببرد. او حتی نمی تواند برای خودش همانندی به دنیا بیاورد و ابدیت را ادامه دهد. برایم این پیش گویی قدیمی قصه ی وحشتناکی بود. باورش نمی کردم. از دخترکم برای همه بگویید. بنویسید. در چهارده سالگی آواز می خواند، می رقصد، از بر شعر می خواند. رشد ذهنی اش عادی است، هیچ تفاوتی با بچه های دیگر ندارد. فقط بازی هایش جور دیگری است. او مغازه بازی و مدرسه بازی نمی کند. او با عروسک ها بیمارستان بازی می کند. به آن ها آمپول می زند. برای شان دما سنج می گذارد. سرم می زند، وقتی عروسکش می میرد با پارچه ی سفید او را می پوشاند. چهار سال است با او...

  • (رویدادنامه ی آینده)
  • نویسنده: سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ
  • مترجم: الهام کامرانی
  • انتشارات: چشمه

سوتلانا آلکساندرونا الکسیویچ


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب نیایش چرنوبیل - الکساندرونا الکسیویچ" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل