loader-img
loader-img-2
کتابانه
کتابانه

کتاب نویسنده‌ی پشت پرده اثر فیلیپ راث

5 / -
موجود شد خبرم کن
دسته بندی :

درباره‌ی کتاب نویسنده‌ی پشت پرده اثر فیلیپ راث

شخصیت اصلی داستان، "نیتن زوکرمن" نام دارد. وی در خانواده­ای از قشر متوسط جامعه متولد می‌گردد؛ دوران کودکی و نوجوانی خود را در "نیوآرک"، و کنار پدر و مادر و برادر کوچکش سپری می‌کند. او تمامی دوران تحصیلش، از جمله دانشگاه را با موفقیت پشت سر می‌گذارد. علاقه­ی شدیدی به نوشتن و خلق داستان دارد. زوکرمن همواره در آرزوی نگارش کتابی پرحجم و مشهور می‌باشد.

والدین نیتن از یهودیان سرسخت و مقید جامعه هستند؛ به طوری که به دین و حفظ ظاهر آن اهمیت فراوانی قائل‌ می‌باشند. همین موضوع آغازگر اختلافاتی بزرگ میان شخصیت اصلی داستان و خانواده‌اش می‌شود؛ زیرا نیتن به لونوف، نویسنده‌ای یهودی علاقه مند می‌شود. شخصی که خالق داستان هایی است که محتوای شان متضاد و مغایر با اصول مورد قبول یهودیان سرسخت هستند و با محرومیت، زیاده روی و فشارهای نادرست آیین مذهبی به مخالفت می‌پردازند. در نتیجه، لونوف، مدام توسط جامعه‌ی یهودیت سرزنش می‌شود و مورد تمسخر قرار می‌گیرد. اما نیتن به هیچ یک از نظرات سایر هم کیشان و به ویژه والدین خود، توجهی نمی‌کند و آثار این مرد را سرمشق خویش قرار می‌دهد.

داستان از جایی آغاز می­شود که نیتن تصمیم می­گیرد با تبعیت از اسطوره­ی خود، یعنی لونوف، داستانی با شخصیت­هایی یهودی را به­نگارش درآورد که در نتیجه­ی حرص و طمع ورزی خود، به­دنبال مال ­اندوزی هستند؛ داستانی که به عقیده­ی بسیاری از کج­اندیشان یهودی از جمله پدر نیتن، نباید نوشته شود؛ زیرا می­تواند چهره­ی یهودیان را در مقابل چشمان جهانیان زشت و ناپسند جلوه دهد. همین موضوع ماجراهایی خواندنی را پیش روی نیتن قرار می­دهد و او را درگیر مشکلاتی بزرگ می­‌کند.

 

بخشی از کتاب نویسنده‌ی پشت پرده

بعد از شنیدن آن حرف­ها مگر می­شد خوابید؟ حتی چراغ را هم خاموش نکردم تا امتحان کنم. مدتی طولانی فقط به میزکار تمیز و مرتب ای.آی.لونوف خیره شدم: دسته­های مرتب کاغذهای تایپ، هر دسته با یک رنگ محو و متفاوت – به گمانم برای پیش نویس­های مختلف. عاقبت بلند شدم و با اینکه این کار به حتم بی­‌حرمتی بود، با لباس زیر روی صندلی مخصوص تحریرش نشستم. تعجبی نداشت که کمرش درد می­‌کرد. آن صندلی برای راحت نشستن و آرام گرفتن ساخته نشده بود، به­‌خصوص با آن اندام درشت او. آرام و آهسته به کلید‌های ماشین تحریر قابل حملش دست کشیدم. برای مردی که به هیچ جا نمی­رفت چرا قابل حمل؟ چرا یک ماشین تحریر بزرگ و ثابت و مشکی نداشت، ماشینی که با آن می­شد همیشه و همیشه نوشت؟ چرا یک صندلی با روکش راحت نداشت تا به پشتی­اش تکیه بدهد و راحت و در آرامش فکر کند؟ واقعا چرا نداشت؟

به تابلوی اعلانات کنار میزش –تنها وسیله­‌ی تزئینی واقعی در آن سلول – یک تقویم دیواری کوچک از بانک محلی و دو کارت نمایه با یادداشت­‌هایی بر روی­شان پونز شده بود. روی یکی از کارت­‌ها پاره جمله‌­ای منسوب به «شومان، در مورد اسکرتسوی شوپن، شماره­ی 2 در نت سی مینور بمل، اپوس 31» نوشته شده بود. کلماتش از این قرار بودند «... چنان سرشار از مهر و لطافت، جسارت، عشق، و نفرت که می­‌توان آن را به حق با شعری از بایرون مقایسه کرد.» نمی­‌دانستم از آن جمله در آن­جا باید چه برداشتی می­‌کردم، یا لونوف از آن چه برداشتی داشت، تا اینکه یادم افتاد ایمی بلت می­‌توانست در نهایت زیبایی آثار شوپن را اجرا کند. شاید او بود که آن جمله را برای لونوف تایپ کرده بود، وصف و انتسابی دقیق و بس – و شاید همراه با آن یک صفحه هم به او هدیه داده بود تا وقتی که دیگر خودش آنجا نبود، لونوف بتواند عصرها شوپن گوش کند. شاید وقتی اولین بار او را کف اتاق مطالعه دیدم، داشت در مورد همین جمله غور می­کرد: می گویم غور، چون این توصیف هم به خودش مربوط بود و هم به موسیقی...

اگر او سرگردان شده بود، پس خانواده­اش چه شده بودند؟ کشته شده بودند؟ آیا این مساله وجود آن «انزجار» را توضیح می­داد؟ اما پس آن عشق سرشار چه بود؟ عشق به لونوف؟ در این صورت شاید آن انزجار معطوف بر هوپ بود. در این صورت، در این صورت.

درک انگیزه و دلیل تایپ شدن کلمات بعدی روی کارت دوم هیچ نبوغی نمی­خواست. بعد از حرف­ه‌ایی که لونوف سرتاسر آن شب برای زده بود درک می­‌کردم که چرا آن سه جمله بر فراز سرش آویزان بودند و خودش آن پایین می­‌نشست به زیر و رو کردن جملاتش «ما در تاریکی کار می­‌کنیم – هر آنچه در توان داریم انجام می­‌دهیم -–آنچه داریم ارزانی می­‌کنیم. تردید ما شور عشق ماست و شور عشق­مان وظیفه­‌ی ما. مابقی جملگی جنون هنر است و بس.» احساساتی مربوط به داستانی که نخوانده بودمش، داستانی از هنری جیمز به نام «سال­‌های میانی». اما «جنون هنر؟» جنون هر چیزی برایم قابل تصویر بود، جز جنون هنر عین سلامت عقل و خرد بود، نه؟ یا نکند چیزی از درک-رسم دور مانده بود؟...

کتاب نویسنده‌ی پشت پرده نوشته‌ی فیلیپ راث با ترجمه‌ی سهیل سُمی توسط نشر نیماژ به چاپ رسیده است.



نویسنده: فیلیپ راث  مترجم: سهیل سُمی  انتشارات: نیماژ 

فیلیپ راث


ثبت دیدگاه


دیدگاه کاربران

اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "کتاب نویسنده‌ی پشت پرده اثر فیلیپ راث" می نویسد

آخرین بازدید های شما

۷ روز ضمانت بازگشت وجه ۷ روز ضمانت بازگشت وجه
ضمانت اصالت کالا ضمانت اصالت کالا
۷ روز هفته ۲۴ ساعته ۷ روز هفته ۲۴ ساعته
امکان پرداخت در محل امکان پرداخت در محل
امکان تحویل در محل امکان تحویل در محل